Untouchable✨
شیپ : کوکوی ، یونمین دارای اسمات ( خیلی نداره/:) (کامل شده )اولین رمان من هست . امید وارم خوشتون بیاد و حمایتم کنین لاوا❣️- دوماه طول کشید تا اعتمادشو جلب کنم.....ولی .... ولی توی یه روز گند زدم به همش .... لعنت به من ....…
شیپ : کوکوی ، یونمین دارای اسمات ( خیلی نداره/:) (کامل شده )اولین رمان من هست . امید وارم خوشتون بیاد و حمایتم کنین لاوا❣️- دوماه طول کشید تا اعتمادشو جلب کنم.....ولی .... ولی توی یه روز گند زدم به همش .... لعنت به من ....…
( کامل شده )تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقهی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بیافته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بیبندوبار، یعنی جئون جونگکوک سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟- از من چی میخوای جِی؟- تنها چیزی که ازت میخوام روندنِ صورت لعنتیمه!اسم: رِدرامکاپل اصلی: کوکویکاپل فرعی: هوپمینژانر: فیک چت، گنگستا، رمنس، اسمات، کمدی، درامنویسنده: هلن…
نام فیک: تو در من🌟ژانر: روانشناسی،بی دی اس ام،انگست،اسمات🔞کاپل: کوکمین👨❤️💋👨کوکوی،هوپمین،سپوضعیت: کاملنویسنده: King Ripper🍷…
+ دوستت دارم!_ بخاطر سیب ترشهام؟+ اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم.🍏 کاپل: کوکوی🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف🍏 وضعیت: تکمیل شده.…
+بنظرت دختره یا پسربه سختی نگاهش و از اون چهره دلنشین گرفت درحالی که کنار جیمین می نشست گفت: نمیدونم...جیمین لب گزید و اروم دستش و به سمت پایین تنه اون موجود برد با لمس بر امدگی بین پاش با ترس و هیجان دستش و عقب کشید و رو به نگاه منتظر کوک با چشمای گشاد شده تند تند لب زد:فاااک اون پسره پسره کوک اون پسره واقعا پسره؟ جونگکوک ناخودآگاه گفت: لعنت..! برای پسر بودن زیادی خوشگله..! ༺༻ ༺༻ ༺༻༺༻کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:؟ژانر:فانتزی-کمدی-سفر در زمان-تاریخی-رومنس…
ژانر:امگاورس،انگست،اسمات،جناییکاپل ها:کوکوی،یونمین،نامجین.سپ"من توی زندگی پشیمانی های زیادی ندارم،هیچوقت شرایطی نبوده که بخوام برگردم و درستش کنم،من همیشه حساب شده قدم برداشتم،اما میدونی چیه جئون؟معتاد شدن بهت بزرگ ترین پشیمونی زندگی منه که هیچ جوره نمیشه درستش کرد!"…
𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘳𝘢𝘮, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘭𝘪𝘧𝘦, 𝘴𝘮𝘶𝘵, 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘩𝘪𝘥𝘚𝘶𝘮𝘮𝘢𝘳𝘺:صدای بوق کشتی، امواج دریا؛کشتی نماد دریاها پذیرای مسافر از سراسر جهان برای تور سفر به هاوانا و اسپانیاست، و تهیونگ، پسری که همراه با جیمین تصمیم میگیرن برای گذروندن تابستونشون به کشتی برن؛ اما هیچکس خبر نداشت که تهیونگ قرار بود چه چیزهایی رو توی اون کشتی تجربه کنه؛ اتفاقاتی که عقل و احساساتش رو درگیر میکرد. تهیونگ نمیدونست که اون کشتی قراره به مهم ترین بخش از زندگیش تبدیل بشه.... 𓂃𓂃𓂃𓂃-اینجا همه منو هرطور بخوان صدا میکنن، آقای جئون، مستر جئون، جئون جونگکوک و...ولی تو؟ تو سنیور جئون صدام کن. فکر میکنم کاملا مناسبت باشه. یعنی میدونی، دلم میخواد این کلمه رو با صدای تو بشنوم. شب، روز، توی رستوران، روی عرشه کشتی، تو اتاق خودت، تو اتاق من...حتی فکر میکنم توی تخت هم گزینهی خوبی باش...-شبتون بخیر.…
زندگی همیشه همونطور که میخوای پیش نمیرهاین جمله کاملا درستهاما چرا برای امگا کوچولومون یه بار زندگی عادی نمیشد؟کاپل:یونمیننامجینکوکویژانر:انگست.ددی کینگ. امپرگ. امگاورس.…
「نگاهِ ساحرش، تهیونگ رو جادو کرده بود. تهیونگ مجنونِ جونگ کوک شده بود و جونگ کوک هم عاشق اون، اما ته داستانِ عاشقانه شون به کجا می رسید؟! "نوعِ جرم؟!" _ قتل "نامِ قربانی؟"_ جئون جونگ کوک..!"علت؟" _ اون پدرِ خوبی بود اما مردِ خوبی نبود.」· · · ────៚──── · · · 𓄹.𝗡𝗮𝗺𝗲: Dead Soul 𓄹.𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Smut, Dark, Psychology 𓄹.𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: Kookv 𓄹.𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: Anteاین فیک یه مینی فیکه و روز آپ مشخصی نداره چون میخوام پشت سر هم اپش کنم.…
دخلت بدون مقدمات سرقت قلبي من اول مره انتي هي اول فتاه احبها بصدق اكينا انتي لست مثل أي شي هل هي خرافه؟!......♡كامله♡Start: 19/3/2023End:14/8/2023…
|انتقام|تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه__________جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد!__________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت.بچه هات؟! جونگکوک؟! اون دوتا طفل معصوم نطفه های حرومزاده ی همسرش بودند؟!__________گوشه ی دیوار کز کرده،به جونگکوک که چهره اش به طرز خطرناکی عوض شده بود،خیره شد!جونگکوک:«بهت گفته بودم اون روی سگ منو بالا نیار!!!!»couple:taekook(اصلی),yoonmin,....Genre:smut,mystery,horror,(ازدواج اجباری),slice of life, روانشناختی,🔞written by heyli شروع آپ"12 آگوست 2023"/22مرداد 1402پایان آپ"...."هشدار!!داستان پره بگاییه وازلین به همراه خود داشته باشین!!!!"ستاد مبارزه با پارگی"بچه مچه نیاد🚷…
*کامل شده*کاپل: ویکوکژانر:اسمات ،رومنس،مدرسه ایخلاصه:_ دیگه چجوری بهت حالی کنم که عاشقتم تهیونگ با عصبانیت نگاهش کرد و گفت:+جئون جونگکوک بفهم داری چجوری حرف میزنی من مربیتم_من میدونم دارم چجوری صحبت میکنم این تویی که متوجه نمیشی فقط میگی من مربیتم به درک که مربی منی دیگه کم مونده بود جلوی اون عوضی گریه کنه…
"Prince ""شاهزاده "***_***_***彼は黒い墓地に彼の興味を埋めます...در قبرستان سیاه تبار دفع می کند علایقش را ...***_***_***تا مغز و استخونش طعم درد رو چشیده بود . دیگه توانی برای برخاستن و مقابله با زندگی بی رحم و از خود راضیش رو نداشت . اون شکسته بود . خیلی وقت بود که تیکه هاش داشتن هم خودش و هم اطرافیانش رو زخمی میکردن . بوم نقاشی زندگیش کاملا سیاه رنگ شده بود . و برای همیشه سیاه هم میموند .تا عشق دورترین فاصله رو داشت . تا مردنش یه اینچ دیگه مونده بود .تا دیوانگی اش یه خط باریک فرضی وجود داشت . تا تاریک تر شدن قلبش به یه تلنگر بیشتر نیاز نداشت .نابودی بهترین توصیف برایش بود . پدر و مادر ...همسر ...خواهر ... آرامش ... خوشحالی ... فکر آزاد ... همه رو زندگی ازش دریق کرده بود ... تا به چیزی دل بست نابود شد ... پودر شد ... خاکستر شد ... دود شد رفت هوا ... کشته شد ...[Completedl][کامل شده فصل اول ]…
وانشات چندین ورژنه جنگل خیالیاون جا و اون لحظه،زیر نور گرم خورشید و میون نسیم ملایم بهاری،بهار زندگیشون رسیده و بود شکوفه ی عشقشون،جوونه زده بود.انگار که خود طبیعت خبر از شروع دوباره ی زندگیشون میداد.خبر از "دوستت دارم" گفتن ها و "دوستت دارم" شنیدن ها.جنگل خیالی یه بار دیگه شده بود محل ملاقاتشون.انگار که با هم بودنشون،دیگه یه خیال محال نبود...🎄:.:🎄:.:🎄:.:🎄:.:🎄یه وانشات برای عید تو ورژنای مختلف❇نام وانشات⬅جنگل خیالی❇ژانر⬅عاشقانه،تخیلی،فانتزی،تاریخی،کمی انگست❇این وانشات صحنه خاصی نداره و میشه گفت تقریبا ورسه و مهم نیست کدوم کاپل رو ترجیح میدین فرقی نداره برای همین از هر کاپل فقط یه ورژن گذاشتمورژن های کاپل های چانبک/بکیول کایسو هونهان کریسهو کوکوی/ویکوک نامجین/جینجون یونمین/مینیون سپ/هوپگی هوپمین/مینهوپ نامکوک/کوکنام کوکمین/جیکوک تهگی/یونته دختری پسری جونگ کوک امیدوارم ازش خوشتون بیاد^-^…
تمامشدهسداندکوکوی زندان فلاف اسماتComplete…
وانشات تهکوک و کوکوی اولین بوکیه دارم مینویسماگه خواستید برای بوکاتون ایده بگیری بهم بگید بخونم خوشحال میشم✨…
"صبر کنید تا کامل بشه "جهانی که با امگا ها مثل برده رفتار میکنه و پر از تبعیض برای اون هاست فقط امگا هایی راحت زندگی میکنن که جفت دارنتهیونگ امگایی که همراه با بردار امگاش پیش خواهرش که آمریکا زندگی میکنه مهاجرت میکنه هر دوی اون ها سعی میکنن به عنوان دو تا امگای تنها توی این کشور جدید زندگی خودشونو بسازن ولی اینا برای تهیونگ تا قبل از این بود که اون بوکسور وحشی رو ببینهCapel || kookv...yonmin...namjin Romans...omegavers.....fantastic....soft....Happy ending…
"جیمینی..بلخره یه روزی تورو مال خودم میکنم حتی شده دنیا رو آتیش بزنم البته همراه آدماش!"._میدونی آقای پارک....من رو همیشه آروم میدیدی...من کلا آدم ارومیم...ولی روی خط قرمز هام خیلی خیلی حساسم....دست گذاشتی روی خط قرمزم...خط قرمز من پسرته...خط قرمزم رو آزار دادی...اذیتش کردی...کار اشتباهی کردی آقای پارک...الان اونقدری عصبی هستم که با کشتن دخترت و خودت هم آروم نمیشم!.."راضی کردن پدرت اصلا کار سختی نبود...خواهرت آخر سر جنده بازیاش منو از دست داد...که البته من هرگز مال اون نمیشد...چون تمام وجود و روح و احساسات من من پیش توعه و مال توعه پسر یونگی" ."جیمینا...حتی اگه تو بهم علاقه ای هم نداشته باشی....من باهات ازدواج میکنم....من خودخواهم...نمیزارم تو مال کس دیگه ای بشی...تو مال خودمی مال خود خود من:)"...ولی چی میشه اگه بین این چهار نفر(کوکوی و یونمین) دو نفرشون قبلا عاشق هم بودن؟کاپل:یونمینکاپل فرعی:کوکویروزهای آپ:اگه حمایت بشه هر روزژانر:عاشقونه..اصمات..کمی انگست..ماجراجویی..دارای صحنه های🔞 برای هردو کاپلیونگی:تاپ. جیمین:باتمکوک:تاپ. تهیونگ:باتمتعداد پارت:نامعلوم…
COUPLE: کوکوی, ویکوکGENRE: ROMANCE , SMUTکیم تهیونگ و جئون جونگکوک شریک کاری هم، توی شرکت تازه تاسیس شده ی خودشون هستن و هیچ دل خوشی از همدیگه ندارن. چی میشه که تهیونگ مغرور و جونگکوک خنثی، کاملا یهویی دوست پسر هم معرفی بشن؟-نمیخوای بگی این پسره کیه که دائم باهاش میگردی؟جونگکوک لیسی به لب های خشک شده از استرسش کشید و با حرکت ارومی تار موهای سرکش روی پیشونیش رو کنار زد تا دید بهتری نسبت به ادم های کنجکاو مقابلش داشته باشه._دوست پسرشم. ****"در تاریکی شب، چشمهای تو مثل چراغ هایی هستن که قلب من رو به خونه هدایت می کنن. عشقی به روشنی فانوس دریایی که کمک میکنه کشتی احساسم رو استوار در میان دریاهای خروشان به سوی سواحل دلپذیر تو هدایت کنم."…
خلاصه:نفس عمیقی میکشمو دفترچه خاطراتم رو باز میکنم.ب صفحاتش نگاهی میکنمو لبخند تلخی میزنم.چقدر زود صفحاتش با زندگی روزمره و تلخ من پر شده بود."تلخی از شیرینی متنفر نیست، مثل ترکیب قهوه و شکر.تو... ترکیبی از موادای تلخ و شیرینی و همین موجب شده خاص باشیمن تورو با وجود تلخ بودنت خواستم"کاپل اصلی: ویکوک. Vkookکاپل فرعی: سپ. Sopeشروع: 17 اگست 2021پایان: 22 دسامبر 2021(بعضی از پارت هارو پابلیشش رو 2022 زده دلیلش اینه که من غلطای املاییمو تازه درست کردم وگرنه شروع و پایانش همینه)…