البنات وقطاع طرق؟!
كل الي كتبته مستوحى من خيالي للمتعه بس.كتابة وتأليف : روان…
كل الي كتبته مستوحى من خيالي للمتعه بس.كتابة وتأليف : روان…
مجموعه من القصص القصيره 🥰❤️…
وقتی که مرد مافیایی کیم جونگین...عاشق عکاس جوان،دو کیونگسو میشه...main writer: sun_geetranslator:lil_sua…
فليلساتي هاد المرة جيت وجبت معايا غير التفرشيخ والمضاربة 😂🔥❤متنساوش تخليو ليا الأراء ديالكم حول القصة ❤…
تأتي تلك الفتاه بفكره لم تخطر على عقولهم"ما رأيكم؟""لا اضن انها فكره جيده""هيا يا رجل لن تموت"بعد جدال وافقوا على الذهاب ...اي سوف يذهبون ومن هم أبطالناكاتبتكم المزه لي ماسامي ❤️👍🏻😼…
الكاتبة سارة مزهر…
اون ها پدر و مادر نبودندابزاری برای شکنجه دادن بودنداون فقط منتظر یک ناجی بود...اون مرد وقتی رسید که پسر شکسته بود…
زمان، شکلاته__________________________________Couple: jaywon. HeejakeStory Genre: fluff . Fiction. Short story__________________________________جونگوون این پا و آن پا کرد و دوباره کیسه اش را جلوی جی گرفت :" صحبتای عادی بسه. زودباش زمان، شکلاته!"جی که هنوز داشت لباس جونگوون را بررسی میکرد، با تعجب گفت :" زمان، چیه؟"جونگوون اخم بامزه ای کرد و لب هایش را آویزان کرد. با شکایت گفت :" هیوونگ؟!"__________________________________جیک با هول از او جدا شد و چند قدم به عقب رفت و من و من کرد :" ام...امم...سلام." برای لحظه ای یادش رفت چگونه حرف بزند. "سلام.""سلام." " ولی فکر کنم یه سری سلام کردی."__________________________________#1 in sunoo #1 in jungwon#1 in heeseung#1 in jay#1 in Sunghoon#1 in jaywon#1 in jake#1 in niki#1 in جونگوون#1 in جیک#1 in هیسونگ#1 in نیکی #1 in انهایپن…
بدأت قصتي مع صديقاتي في الجامعه و تعرفنا على أصدقاء اخرين و طتورت العلاقه ماذا سوف يحدث يا ترى سوف اقول لكم كل حدث بالتفصيل كان معكم "it's me jennie" كاتبتكم المزه لي ما سامي 😼❤️…
قال كلماته الأخيرة ثم توجه ناحية المكتب وجد ورقة فأخذ قلم وبدأ يدون عليها أسمه بينما وضعها أمام ناظرى المنشاوي وهو يهتف بنبرة مميتة ونظرات كادت أن تحرق الواقف أمامه ._ حمزة نصار ، خليك فاكر الأسم ده كويس لأنه من هنا ورايح هيكون كابوسك الأسود يا عبدالله بيه . أردف أخر كلماته بهدوء أخفي العاصفة التي تدور داخله ثم رحل .أقتباس " روايـة عائلـة نصـار "…
شیپ : کوکوی ، یونمین دارای اسمات ( خیلی نداره/:) (کامل شده )اولین رمان من هست . امید وارم خوشتون بیاد و حمایتم کنین لاوا❣️- دوماه طول کشید تا اعتمادشو جلب کنم.....ولی .... ولی توی یه روز گند زدم به همش .... لعنت به من ....…
هیونجین، از عضو جدید خانوادشون یعنی هایبرید روباه، جونگین، راضی نیست. هیونجین از ده سالگی اعتقاد داشته جونگین فقط دردسر میاره، اما هایبرید با چاله گونه های بامزه، قراره دردسری درست کنه که در برابر ش اون های دیگه چیزی نیستن. دردسری که ممکنه به قیمت جونشون تمام بشه...𝘐 𝘞𝘢𝘯𝘵 𝘛𝘰 𝘊𝘩𝘰𝘪𝘤𝘦 𝘔𝘺 𝘍𝘢𝘷𝘰𝘳𝘪𝘵𝘦 𝘚𝘵𝘢𝘳 𝘍𝘳𝘰𝘮 𝘠𝘰𝘶𝘳 𝘌𝘺𝘦𝘴𑁍🍃ژانر: رومنس، اسمات، فانتزی🍃کاپل ها: هیونین، چانمین🍃روز های اپ: پنجشنبه…
مجموعه ای از بی مزه ترین جوک ها.…
ذي الروايه عباره عن سلسله و هنا رح اكتب متى بنزل الاجزاء او ازا غيرت العنوان او الصوره و بكتب متى ببدأ اكتب بالروايه الثانيه و هعمل انو هنا كمان اسوي محادثات بين شخصيات الروايات 😼💋كاتِبتكم المزه "لي ما سامي" 😼👍🏻{ اتمنى تحبوها و تدعموني بها و باقي الروايات }…
♧اسم فیکشن: شکلات و یخ♤ژانر: رومنس، اکشن، انگست، رازآلود، اسمات♧کاپل: کایهون/سکای ورس ، چانبک (هردو اصلی)♤ فصل اول کامل. قرار بود فقط یه جیب زدن ساده از یه مرد خوشتیپ توی کلابی که کار میکنه باشه،نفهمید چی شد که از جیب زدن به چشیدن یه شکلات جهنمی رسید؟شکلات ممنوعه ای که شاید تاوان مزه کردنش، زیر رو شدن زندگیش بود.........بکهیون ، برادر کوچیک تر و دردساز سهون ، میدونست نباید عاشق چانیول بشهاینجا قصه های پری نبود که شاهزاده و گدابتونن کنارهم خوشحال زندگی کنناما دست خودش هم نبود که دلش با دیدن شاهزاده ی این روزای زندگیش ، تند تر می تپید..!…
الكاتبة سارة مزهر…