ailJasm336

تتحدث القصة عن زواج كوبارسي وتالا بدون حب…

Chycara

صدای آشنایی داخل گوش‌هاش پیچید و گریه بی‌صداش به ضجه های بلند تبدیل شد. دست‌های بی‌رمقش رو روی صورتش گذاشت و چهره زخمیش رو پشتش پنهان کرد. تهیونگ از درد می‌ترسید، از زنده موندن می‌ترسید، می‌ترسید از اتاق منزجرکننده بیمارستان خارج بشه و تمام زندگیش به یک‌باره جلوش فرو بریزه. سرش داخل آغوش گرمی فرو رفت. عطر بلوشنل داخل بینیش پیچید. چنگی به کت زمستونی مرد زد و هق‌هق‌هاش با قدرت بیشتری آزاد شدن. "چیزی نیست گل وحشی، من اینجام"…

Elom_moon

من لەکوێم ؟ ئایە من ون بووم؟ لەکاتی لێخوڕینی ئۆتۆمبێل لە ڕێگایەکی دارستاندا لە دڵی خۆی پرسی . کیم تایهیۆنگ ئەو فۆتۆگرافەرە بەناوبانگەی کە حەزی لە شوێنە تەنیاییەکانە بۆیە خانویەک لە دارستان دەکڕێت .بەڵام ئەو لەبارەی ئەو ڕاستیەوە نازانێت کە ئەم ڕێگایە ژیانی بەشێوەیەکی باش یان بەشێوەیەکی خراپ دەگۆڕێت !!هەموو مافەکان پارێزراوە ڕێگەنادەم بێ مۆڵەتی خۆم بیرۆکەکەم یان وشەیەک ببەیت . نوسەر/ ئیلاف 🍀دەستپێکی نوسین: 2024/11/15کۆتایی/ نادیار .ڕۆژی هەینی .…

Marculin_yora

+18[ S E X U A L C O N T E N T ]بعد ليلة زواجهما وبعد تحول كرههما الى حب وعشق ،إنتقم احد اعدائه منه عن طريق إميليا التي ستفقد ذكرتها فعدم تذكر زوجها حقيقي ستضر الى عيش مع عدوه على ضن انه زوجها وعشيقها ،فكيف سيسترجع ذاكرتها او يسترجع حبهم وإنقاذها من عدوه…

ZahraAmini4

-به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید!در میان اطلاعات فروخته شده توسط هکر ها از اعضای بی تی اس عکسی مبنی بر تجاوز به عضو ۲۸ ساله این گروه یعنی مین یونگی پیدا شده! لطفا...کاپل: سپکاپل فرعی: نامجین،تهکوکمین«پایان یافته»…

jolySan2005

التقاء فتاة عربيه الاصل برجل اجنبي، لتدور الاحداث والخلافات بينهم قصه قصيره وسريعه لتعرف على " هانيال و العالم سيڤور _ يار "ابطال هذه القصه مذكورين بروايه "لعنة جارسينا"…

lona_zk

وانیل سوخته🌼🖤رییس مافیایی که عاشق یه روانشناسه.به نظرت کی قراره عوض بشه تو تبدیل به یه روانی یا من تبدیل به یه مرد نرمال؟!!+وایسا ببینم برا چی بهت میگن خون خوار ؟_لطفا تا همین جا کافیه بیشتر از این بگم ممکنه دوباره بترسی ازم .+من با شنیدن حقیقت تلخ راحت تر از دروغ شیرین کنار میام _عام نمی‌دونم اسممو شنیدی یا نه من جعون جانگ کوک بزرگترین رعیس مافیا مواد مخدر ایتالیام .+عام خوبه کاش همه رعیس مافیا ها انقدر جذاب بودن ._الان مشکلت فقط جذابیته مشکلی با اون قسمت رعیس مافیا بودنش نداری؟ +نه ندارم چون مطمعنم هرکس باشی به کسی که عاشقشی آسیب نمیرسونی.ژانر:مافیایی،اسمات،بی دی اس امکاپل:اته وجانگکوک…

Nesrin6997

يقال ان الرياح لا تهب بما تشتهي السفن... هل هذا صحيح !؟ اذا كان هذا صحيحا، كيف هذه السفن التائهة استطاعت الوصول لميناء رسوها بالوقت المناسب!؟فتاة بعمر اللعب اصبحت تسلية الحياة، فما نهاية طريقها يا ترى!؟نسرين روبرت غارسياجيون جونغكوك…

sPriteo

لا يفقد الرجل رجولته وإن عاش كأنثي بسبب عيشهِ رهينة أسرة سايكوباتية تجري تجاربها عليه ...سأجد نفسي وذاتي كاميليا فلقد خُلقت رجلا والرجال لا تموت ...PARK JIMINKAMILYA ANTONOFTCHI RANStarting: 25.9.2023All mine…

ChimNoud13

في عالم مظلم ومعقد من المافيا، تجد "مارسيلا" نفسها محاصرة بين قوّة الجريمة وعواطفها المتأججة. نشأت في ظروف صعبة، لكنها تطورت لتصبح امرأة قوية، جريئة، وذات قدرة على مواجهة المخاطر. بعد حادث غامض يغير حياتها، تجد نفسها متورطة في عالم المافيا عندما يصادفها "جيمين"، زعيم المافيا الشاب الذي لا يعرف الرحمة.جيمين، بشخصيته الغامضة والمهيبة، يُظهر جانبًا حنونًا تجاه مارسيلا، لكنه سريعًا ما يطور مشاعر تملك وغيرة شديدة تجاهها. علاقة معقدة تنشأ بينهما، حيث يجذبها غموضه وسلطته، بينما تصده جرأتها ورفضها للقيود. في الوقت نفسه، يتعين عليها التعامل مع أسئلة حول ماضيها الغامض، الذي قد يكون مرتبطًا بعالم جيمين ورفاقه.بينما يكشف كل منهما أسرار الآخر، تتصاعد المشاعر والعواطف، ويجدان نفسيهما في مواجهة خطر دائم، ليس فقط من أعداء مافيا آخرين، بل من الأقدار التي قد تفرق بينهما. مارسيلا، التي تتحدى جيمين في كل خطوة، تكتشف أن هناك أكثر من مجرد حب في هذا العالم؛ هناك تملك، غيرة، وأسرار تدفعهما إلى اتخاذ قرارات قد تغير مجرى حياتهما…

black_el_

ژانر:واقعا نمیدونم فقط اینو میدونم که امگاورسِ💔😂موضوع ام تو پارت اول هست دیگه آخرشم سد اند نیست فکر کنم اصلا میبینید چقدر خوب فن فیکمو توضیح دادم👆😂باکوxدکومن علاقه زیادی به این شیپ دارم پس نپرسید چرا دوباره از این مینویسی💙…

Obsessum

بارثولومیو کوما. نفرتِ من از این شیچیبوکای، از ضعفم در برابر قدرتش سرچشمه می گیره. اسپویل! قسمت های 375 و 376 و 377…

Lyanna_Mars

هر کسی حداقل یه بار تو زندگیش براش سوال پیش اومده که، من چرا اینجام؟ اینجا چیکار میکنم؟ اصلا چطوری کارم به اینجا رسید؟ این اتفاق وقتی برای من افتاد، که به خودم اومدم و دیدم وسط یه سری اشراف زاده و نجیب زاده، دارم برای به دست اوردن دل پرنس تلاش میکنم...ولی الان دیگه نمیدونم چی درسته و چی غلطه. حتی نمیدونم که چی میخوام. تا یه مدت مطمئن بودم که همه خواسته م رسیدن به پرنس عه. ولی الان... سوال اصلی اینه: چی شد که اینطوری شد؟*********************************************سلام سلام سلام! نخوام دروغ بگم اصل داستان مال من نیست. یعنی ایده اصلی مال یه داستان انگلیسی عه و از اون الهام گرفته شده. ولی ترجمه کار خودمه و پیاز داغشو و اینا رو زیاد کردم و خلاصه کلی تغییرات دادم توش:) امیدوارم دوست داشته باشین (داستان اصلی و همه کاراکتر ها: متعلق به شرکت pixelberry)…

AdatheNyx

عنوان: سای‌رای🎴 ژانر: عاشقانه، جنایی، فانتزی، اسمات🎋کاپل: چانبک، (شاید سورپرایز) 🩸محدودیت سنی🔞"خون! این دریاچه خون کف زمین از بدن منه! نمیتونم بفهمم دارم نفس میکشم یا نه. بدنم میلرزه. دهنم مزه‌ی خون میده. یعنی مرگ همچین حسی داره؟ هیچ چیزیو نمیتونم واضح ببینم. اما هنوز صدای قاتلمو میشنوم..."توی این روایت قراره براتون از تجربه‌ی مرگ و زندگی دوباره‌ام بگم. بعد از کشته شدن اولین چیزی که به ذهنم میرسید انتقام گرفتن بود اما یه گره تو زمان...‌ یه تصادف پیش‌بینی نشده همه چیزو عوض کرد. من بیون بکهیون، کیم جی‌هون سابق، اینجام تا براتون از تقدیر نه چندان معمولیم بگم.‌‌..(*سای‌رای: تو زبان ژاپنی چند واژه‌ی مختلف برای توصیف "تولد دوباره" وجود داره و 再来 هم یکی از اوناس)…

Mary19am

لينغ يي ، السيد الشاب لعائلة لينغ ، فقد بصره بعد حادث سيارة. أحضر والد لينغ يي ابنه غير الشرعي إلى المنزل. تم إرسال Ling Yi إلى المقاطعة A للتعافي وأصبح أضحوكة لكل عائلة. بعد نصف عام ، عاد لينغ يي ، لكن عينيه لم تلتئم. ومع ذلك ، فإن أولئك الذين ضحكوا عليه لم يتمكنوا من الضحك ، لأنه بغض النظر عن المكان الذي ذهب إليه Ling Yi ، كان هناك حارس شخصي طويل وشرس من حوله ، وأولئك الذين ضحكوا على Ling Yi لكونهم أعمى سيتم القبض عليهم من قبل هذا الحارس الشرس والبارد الذي كان طوله 1.92 مترًا. ... .. في المأدبة ، شعر لينغ يي بالذهول عندما شاهد الحارس الشخصي يركل شقيق لينغ يي غير الشرعي إلى الحائط ، "لينغ يي ، أين قمت بتعيين مثل هذا الحارس الشرس؟" ذهلت لينغ يي للحظة: "إنه ليس حارسي الشخصي". لينج بو: "؟" لينغ يي جادة للغاية: "هذا زوجي ، الذي حصل على الشهادة منذ نصف عام. لم يعثر على وظيفة بعد ، لذا فهو يعتني بي بجانبي في الوقت الحالي ". لينج بو: "هل تحب في الواقع رجل مجهول الأصل وليس لديه وظيفة؟ والدك سوف يكسر ساقك إذا اكتشف ذلك ". ظهر والد لينغ يي بغضب. بعد فترة ، أمسك بأخ لينغ يي الأصغر الذي كان لا يزال يتقيأ من الدم واعتذر: "الرئيس فنغ ، من فضلك ارفع يدك عالياً." ......عدد الفصول : 90فصلالقصة : مكتملةالترجمة : مكتملة…

Reho1994

(رویای من از زندگی چیزی نبود که الان توش هستم بدبختی خون درد اشکدلم برای زندگیم تنگ شده چند سالی میشه که ندیدمش فکر کنم پسر کوچولوش تا الان چهار سالش باشه..... )…

perla_3_

إنها النهاية ، نهايتنا هي طريق مسدود في وسط طريق ظللنا نركض به إلا أن هلكُنا إنها ليست حياتنا مالذي اوقعنا به أنفسنا أليست النهاية يا صديقتي شامه ريحه مكرونه بالبشاميل (سلسله عشائر أل ديكسيزيس)…

wangyibooxiao

اون ها پدر و مادر نبودندابزاری برای شکنجه دادن بودنداون فقط منتظر یک ناجی بود...اون مرد وقتی رسید که پسر شکسته بود…

kim_arsil25

من صديق ابي إلى حبيبي انت من أخذ قلبي بارك آرسيل احبك 💖🌺…

motchi_my

في إحدى المدارس الخاصة حيث هناك الطلاب بمختلف الصفات المدلل ، المتنمر ، الكسول ، والمتفوق ، والمغرور والكثيير والمدرسة بحالة فوضى حيث لم يتمكن الكادر التدريسي ان يسيطرو على هؤلاء المراهقين فيضطر مدير المدرسة ان يستعين بصديقه منذ الطفولة ليحل هذه المسألة وهكذا ياتي الاستاذ جوناثان مدرسا في المدرسة..🔞تحتوي على صفع وعقاب علني قد يجده البعض مهين ان لم تحب هذا المحتوى فلا تدخل فضلا🟥الرواية من تأليفي اي تشابه بينها وبين رواية اخرى محظ صدفة ، لا اسمح بالاقتباس او النسخ لطفاً...🚫القصة تخضع لقوانيني الخاصة لا شيء هنا له علاقة بالواقع ان لم تعجبك المحتويات فضلا اخرج ..…