bitter tea
او را تماشا کردم، درتاریکی. میخواستم از او محافظت کنم و او را در امان نگه دارم..._چانمین_مینسونگ_هیونینژانر:درام_اسمات…
او را تماشا کردم، درتاریکی. میخواستم از او محافظت کنم و او را در امان نگه دارم..._چانمین_مینسونگ_هیونینژانر:درام_اسمات…
Scenario, oneshotسناریو، وانشات و ... از استری کیدز…
تا آخر دنیا هم که شده ، دنبال جنایت کارا میرم و نمیزارم ی آب خوش از گلوشون پایین بره. تا وقتی که زنده ام سوگندمو به خاطر میسپرم و نمیزارم به نا حق کسی مجازات شه حتی اگه جون خودم وسط باشه. نمیزارم هیچ بچه ای بخاطر ترس گریه کنه و من ، کسی ام که جلوی همه ی این اتفاقات رو میگیرم .. البته با کمک تو.کاپل اصلی: هیونینکاپلی فرعی: چانلیکس و کمی مینوسنگژانر: جنایی ، معمایی ، رازآلود ، رمنس ، کمدی…
زندگی افرادی که در تلاش بدست اوردن خواسته هاشون با هم ، هم مسیر میشنژانر: کمدی ، درام ، اسماتکاپل اصلی: هیونینکاپلای فرعی: مینسونگ و چانلیکس…
چه حالی داره از خواب پاشی و چیزی که باید فراموش میکردی رو هنوز به یاد داری ؟احتمالا مثل هان جیسونگ یکدفعه داد بزنی : خواب هایی که میبینیم همش از یه کارخونه میاد !ژانر : فانتزی ، های اسکول / کاپل اصلی : چانلیکس ، مینسونگ / کاپل فرعی هیونین ، چانگمین / کمی اسمات…
هیونجین، از عضو جدید خانوادشون یعنی هایبرید روباه، جونگین، راضی نیست. هیونجین از ده سالگی اعتقاد داشته جونگین فقط دردسر میاره، اما هایبرید با چاله گونه های بامزه، قراره دردسری درست کنه که در برابر ش اون های دیگه چیزی نیستن. دردسری که ممکنه به قیمت جونشون تمام بشه...𝘐 𝘞𝘢𝘯𝘵 𝘛𝘰 𝘊𝘩𝘰𝘪𝘤𝘦 𝘔𝘺 𝘍𝘢𝘷𝘰𝘳𝘪𝘵𝘦 𝘚𝘵𝘢𝘳 𝘍𝘳𝘰𝘮 𝘠𝘰𝘶𝘳 𝘌𝘺𝘦𝘴𑁍🍃ژانر: رومنس، اسمات، فانتزی🍃کاپل ها: هیونین، چانمین🍃روز های اپ: پنجشنبه…
"هیونجین سر یونگ بوک فریاد کشید و یقه شو توی مشتش فشرد:میدونی از چی حالم بهم میخوره؟اینکه عاشق همچین آدمی شدم!"Couple:HyunlixGenre:Romance,Smut,Schoollifeیه حمایتتون نشه؟؟…
"مكتمله"جوَنغكوكُ يعُمل في شُرِاء العِهرهُ وبيعَهمُ فَماذا سَيحلُ بتايِهيونقُ بعدَ شراءَهُ منّ جونغكوَكِ؟المُهيمن| جونغكوَكِ الخَاضعُ| تيَهيونقُالروايه بيها اللفاظ وجريئه!!!!!!!جَيون جونغكوكُ 26 سنهكيم تايهَيونغ 20 سنهبَاركُ جيِمينَ 20 سنهكيم مينقَيو 49 سنهجَيون ويلَيام 25 سنهجُونغِ تشان 25 سنهتشيونغَ سانِ 27 سنه…
-heartless-"کیم تهیونگ یه امگای افسرده بود. حتی توی گوشه گوشههای افکارش هم به عشق و جفت داشتن فکر نمیکرد.اما بعدش خودش رو توی بغل منجی و عشق زندگیش پیدا کرد. و حدس بزنین چی؟! اونم با یه لبخند کوفتی روی لبهاش!!"-کوکو.- چ-چی؟-هیچی. صدات کردم احمق.-نه. الان چی گفتی؟!!-گفتم که اح--کیم تهیونگ!! یه بار دیگه با اون صدای خوشگلت بهم بگو کوکو تا کل دنیا رو به پات بریزم!!!-هیچ غلطی نمیتونی بکنی پس الکی بزرگش نکن، کوکو.کاپل: کوکوی.ژانر: انگست، رمنس، اسمات،امگاورسرایتر: نابی.تایم آپ: پنجشنبه…
عندما يدخل اربع طلاب مديونون للعبة مميتة فقط ليقوموا بسد ديونهم، يجدون صعوبة في التخلي عن بعضهم البعض.تشوي بومقيو.كانغ تيهيون.تشوي يونجون.تشوي سوبين.هيونينق كمال كاي.…
خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسانها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظرهای تو خونهش روبهرو میشه.یه مرد غریبه کف آشپزخونهش لم داده و داره بستنی شکلاتیهای مورد علاقهی جونگکوک رو عین انسانهای اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و میخوره. عجیبتر اینکه این غریبه ظاهرا نمیتونه حرف بزنه ولی میتونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه!یاخدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسانها و فرم انسانی خودش نمیدونه یهو سر و کلهش تو خونهی هادس، خدای جهنم، پیدا میشه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده.خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست!"تهیونگ، نمیتونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!""تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"…
-انا التائه والعَالِق بين هَاتين الحياتين ، من يعيش مع الاحياء وحول الاموات ، حيث يعيش المساكين والابرياء الذين كانوا على قيد الحياة وماتو بسبب الملاعين في هذا العالم الحقير .انا هو اسير ورَهين العَالمَين ، تشوي بومغيو.…
" هَل تَتَمَنّى أَن أُحِبّكَ أَيضاً؟، أو أَنّني غارِقةٌ في الحُبّ لِوَحدي؟"~هوانق هيونجين~ ستراي كيدز~~ميديشي ليونا~ شَخصِيّة خَيالِيّة~بدأتها: 26 ابريل 2022خلصتها: 19 يونيو 2022…
- بين همساتك و ضياعي ، وجدت صوتي أخيرا...♡- و في لمساتك و سكوني ، وجدت اوتاري اخيرا...♡ 《في قربك صمتت الحاني》 《و في حضنك تاهت نغماتي》جيون جونغكوك كيم تايهيونغ ابولو ..★…
عندما ارسل هيونجين رسالة للرقم الخطا.."عندما يسالوني عن الاخطا، سوف اخبرهم بانك افضل اخطائي"ما قاله هيونجين لمينهو في تلك الليلهتاريخ البدء:2023/7/2تاريخ الانتهاء:2023/7/12…
ليس من السهل امتلاك قوة عجيبة .. و ليس من السهل ان تكون نصف مصاص دماء وحيد و نصف انسان ! جون (يونجون) / مصاص دماء هجين ابن الملك دارك ملك مصاصي الدماء في زيروثيا و والدته البشرية تدعى السيدة تشوي يبلغ من العمر ١٠٢٤ عاماً ...لديه اخ يدعى كانغ ( هيونينغ كاي )يون / طالب ثانوية في سنته الاخيرة ..القصة كتبتهة السنة الي فاتت تقريبا هيج وقت اتمنى تعجبكم 😊💙…
•نام⸙ آرزوی براورده شده یا...؟!(چندشاتی)•ژانر⸙ رمنس ، انگست ، درام ، تاریخی ، اسمات•کاپل⸙ یونسوک(سپ)•رده سنی⸙ +۱۸•خلاصه⸙ تاحالا شده از آرزویی که میکنین پشیمون بشین و با خودتون بگین کاش لال میشدم و یه همچین حرفی از دهنم بیرون نمیومد؟....خب باید بگم که من جانگ هوسوک ، با بیست و شش سال سن به یه همچین بدبختی دچار شدم!کاش لال میشدم و همچین حرفی از دهنم بیرون نمی اومد....!ورژن یونمین این چندشاتی رو میتونین توی همین پیج پیدا کنین😊…
يدخل مين يونغي و جونغكوك وتاي في نزاعات مع جيمين وكاي و بيكيهيون تكونين انت السبب في تغير مجرى الكثير من الاحداث من سيفوز بقلبك من تحبينه او من يحبك…
بکهیون قرار بود فقط یه گپ ساده با عشق دیرینهش داشته باشه.اما چانیول شرابش رو روی بک میریزه و گپ سادشون تبدیل میشه به....*************داری باهام چیکار میکنی؟جالب بود که فکر هردوشون همین جملهست.-کاری نمیکنم...-میکنی. داری یه کاری میکنی که خودداریم رو از دست بدم.-تو پارک چانیولی؟-پارک چانیولی که حسمیکنه دیوونه بیون بکهیون شده.-دیوونه خودم یا بدنم؟بک درحالی زمزمه کرد که فاصله نزدیکی با لبهای مرد داشت و همزمان موهای کوتاه پشتِ سرش رو نوازش میکرد. -کی میدونه؟!-تو میدونی🍷این یه سه پارتی کوچولوعه🍷*************𝐍𝑎𝑚𝑒 ➪ 𝖱𝖾𝖽 𝖶𝗂𝗇𝖾🍷𝐆𝑒𝑛𝑟𝑒 ➪ 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗆𝖺𝗍.𝐂𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 ➪ 𝖢𝗁𝖺𝗇𝖻𝖺𝖾𝗄.𝐖𝑟𝑖𝑡𝑒𝑟 ➪ Hyun_L_1485…
_اسـلـحـه_نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسماتخلاصه:فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوستپسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همهاشون رو نامعلوم میکنهو کیم تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافهداره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟…