kiim_chii
289 8 2
خلاصه↫"آدم های زندگیمون همه نقاب دارن، بعضی ها تعداد نقاب هاشون کمتر و بعضی ها بیشتره، مهم نیست تو چجوری و یا چه قدر بشناسیشون، اونا همیشه یه چیزی واسهی سوپرایز کردنت دارن!کاش زودتر هویت واقعیت رو میشناختم، اینجوری شاید هیچوقت قلبم رو بخاطر تپیدن واست سرزنش نمیکردم، شاید هیچ وقت از خودم متنفر نمیشدم! مهمتر از همه، هیچ وقت توی دریچه ی افکارم قضاوتت نمیکردم!"کیم تهیونگ بخاطر شرایطی مجبور به ورود به یک صفحهی بازی میشه، اونم چه بازی ای؟شطرنج! بازی ای که مهره هاش از قبل چیده شده و اون نقشی جز یک سرباز مشکی نداره...اما این سرباز میتونه خودش رو به شاه سفید و برسونه و تبدیل به قدرتمند ترین مهره بازی بشه؟ چی میشه اگه این سرباز سیاه دلباخته اصلی ترین مهره سفید بشه؟تو این بازی کدوم طرف قراره که آچمز بشه؟چه کسی قراره حریف رو مات کنه؟ɢᴇɴʀᴇ : Romance, Crime, Angest, smutᴄᴏᴜᴘʟᴇ : KookV , Namjinᴡʀɪᴛᴇʀ : Sadaf#kookv#namjin#crime#smut…