사랑

사랑

26,788 1,347 28

عشق(باشه میدونم سادست)❌این فیک تموم شده و فصل دوم در حال اپه با اسم 과거.ژانر:اسمات،دارک وب،دختر پسری،BDSM(شاخه های مختلفش)،خشن...خب فکر کنم همینا کافیهتوجه:این فیک دارای صفحه های شکنجه و خوشنت بار می باشد اگر دوست ندارید نخونید لطفا*مورد داشتیم حالت تحوع گرفته!کاپل اصلی:ا/ت و یونگی. کاپلای فرعی:هوپمیم،ویکوک،نامجینخب من این و همینجوری می نویسم و راستش خب نمیدونم فقط امیدوارم دوست داشته باشید همین.خلاصه:یونگی و دوست دخترش ا/ت که در گروهی به اسم درتی انجلز که در دارک وب کار میکنه مشغول بودن که رابطشون به صورت ناراحت کننده ای از هم میپاشه حالا ماموریتی به پستشون خورده که باید دوباره دوره هم جمع بشن و این ماموریت و جمع کنن و فقط هویج میدونه که چه اتفاقاتی قراره بیوفته..... نویسنده : هویج هستم مخلص شما 🥕…

ꪑꪗ ડ𝕥ꪊᦔꫀꪀ𝕥

ꪑꪗ ડ𝕥ꪊᦔꫀꪀ𝕥

1,715 132 5

*کامل شده*کاپل: ویکوکژانر:اسمات ،رومنس،مدرسه ایخلاصه:_ دیگه چجوری بهت حالی کنم که عاشقتم تهیونگ با عصبانیت نگاهش کرد و گفت:+جئون جونگکوک بفهم داری چجوری حرف میزنی من مربیتم_من میدونم دارم چجوری صحبت میکنم این تویی که متوجه نمیشی فقط میگی من مربیتم به درک که مربی منی دیگه کم مونده بود جلوی اون عوضی گریه کنه…

FOG2 {ziam} -COMPLETED-

FOG2 {ziam} -COMPLETED-

50,060 8,712 54

-لیامم؟اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم...نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه...چند انسان بی ارزش...اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده...به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم...بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه...ولی حتی منم نمیدونم چه اتفاق مزخرفی قراره بیفته...فقط قراره کنترلش کنم...با اینکه میدونم ترس از خدا{FearOfGod} رو تازه تو خودم پیدا کردم و...همه ی این چیزا به خاطر لیامه،همه ی اینا...-قبل از خوندن این فصل، حتما فصل قبل رو بخونید-…

Descendant of Slytherin [drarry]

Descendant of Slytherin [drarry]

28,551 3,636 39

-چه اتفاقی میوفتاد اگر کلاه گروه بندی، هری رو در گروه اسلایترین قرار می داد؟*هری: تو و همه کسایی که دوستشون داری رو نابود میکنم!دراکو: شامل خودت هم میشه.هری: میدونم.…

My Alpha

My Alpha

186,398 29,872 38

هرچقدر هم كه باهوش باشي...هرچقدر هم كه قدرتمند باشي...هر طور كه باشي .....آنچه كه قرار است رخ دهد ، رخ خواهد داد !--------------------------------------------------راه افتادم به سمت خونه. برف شروع کرده بود به باریدن .ذهنم خالی شده.. حتی نمیدونم به چی فکر کنم . چیکار کنم . هری جفت منه ...و قاتل من ؟…

be with me

be with me

23,476 2,821 27

ژانر:واقعا نمیدونم فقط اینو میدونم که امگاورسِ💔😂موضوع ام تو پارت اول هست دیگه آخرشم سد اند نیست فکر کنم اصلا میبینید چقدر خوب فن فیکمو توضیح دادم👆😂باکوxدکومن علاقه زیادی به این شیپ دارم پس نپرسید چرا دوباره از این مینویسی💙…

✴️wake up and save me✴️[کامل شده]

✴️wake up and save me✴️[کامل شده]

34,835 7,349 48

✴️Wake up and save me✴️"بیدارشو و نجاتم بده"نویسند : boom✨ژانر : رومنس، درام، اسمات، انگست، رازآلود، جنائی...کاپل ها : چانبک(اصلی)، کایبک، کایسو، هونهان و کریسبک،...🔥 خلاصه 🔥تلاقی دو زندگی متفاوت...از دست دادن عزیزان...تنهایی...جدایی از عشق اول و عاشق یه مرده شدن ؟!بیون بکهیون پسر هفده ساله ی یه خانواده ی معمولی با زور پیرمردی که برای نوه ی از دست رفته اش آرزوهایی داره دزدیده میشه و برای همیشه مسیر زندگیش تغییر میکنه...روز ها و شب ها با اون جسم بی حرکت سر کردن بهش حس مرگ میداد ، اما هیچ وقت تصور نمی‌کرد که با باز شدن اون چشم ها و صدا زده شدن اسمش با اون تُن صدا چنان بلایی سرش بیاد که دنیای تاریکش زیر و رو بشه..."+تو جدی زنده ای ؟!_فکر کنم...تو چی فکر می‌کنی ؟!+نمی‌دونم...فقط میدونم هیچ وقت نبودی ، بودنت عجیبه !!_ولی تو از یه جایی به بعد بودی...من داشتمت...چه با میل خودت چه با زور...تو برای من بودی و همیشه هم میمونی "💌#chanbaek #exo…

I'm not a killer (larry)

I'm not a killer (larry)

10,350 2,086 30

-من پدر و مادرمو نکشتم...قسم میخورم...-پس اونموقع اونجا چیکار میکردی ؟-نمیدونم...نمیدونم...من...من چیزی یادم نمیاد...فقط خون...…

𝕿he 𝕾weetest 𝕾in

𝕿he 𝕾weetest 𝕾in

881 212 4

شیرین ترین گناه.کاپل : ویکوکژانر : مافیا ، اکشن ، رومنسخلاصه : کیم تهیونگ و جئون جونگکوک، این بار روبروی هم در جنگی نابرابر قرار گرفتند. جنگ قلبها ... اعتمادی که نابجا شکل گرفت و سرنوشتی که قلب دو نفر را به هم گره زد... دو نفری که شاید دشمنان اصلی هم بودند ولی لذت این گناه شیرین را به جان خریدند ....●●●_تو شیرین ترین گناه منی._ دوست دارم ، میدونم نباید بگمش اما دوست دارم...●●●…

white butterfly

white butterfly

22,965 3,390 15

+بنظرت دختره یا پسربه سختی نگاهش و از اون چهره دلنشین گرفت درحالی که کنار جیمین می نشست گفت: نمیدونم...جیمین لب گزید و اروم دستش و به سمت پایین تنه اون موجود برد با لمس بر امدگی بین پاش با ترس و هیجان دستش و عقب کشید و رو به نگاه منتظر کوک با چشمای گشاد شده تند تند لب زد:فاااک اون پسره پسره کوک اون پسره واقعا پسره؟ جونگکوک ناخودآگاه گفت: لعنت..! برای پسر بودن زیادی خوشگله..! ༺༻ ༺༻ ༺༻༺༻کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:؟ژانر:فانتزی-کمدی-سفر در زمان-تاریخی-رومنس…

ADDICTION

ADDICTION

11,969 688 19

ژانر:امگاورس،انگست،اسمات،جناییکاپل ها:کوکوی،یونمین،نامجین.سپ"من توی زندگی پشیمانی های زیادی ندارم،هیچوقت شرایطی نبوده که بخوام برگردم و درستش کنم،من همیشه حساب شده قدم برداشتم،اما میدونی چیه جئون؟معتاد شدن بهت بزرگ ترین پشیمونی زندگی منه که هیچ جوره نمیشه درستش کرد!"…

A Monster's Heart

A Monster's Heart

285,507 31,843 98

+"نمیدونم چی شد....دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم.مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟"-"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟من فقط فرشته ی عذابت بودم؛چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><>قلب یک هیولا، حکایت یه پسره.پسری که خودشو یه هیولا میدونه.چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' <><><><><><>کاپل اصلی: کوکجینکاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ...تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست!⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین!در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜…

My Red Wine

My Red Wine

51,030 6,180 22

-دوسش داری مگه نه..؟من میدونم که تو از این خوشت میاد، اعتراف کن. بهم اعتراف کن واین، میدونم.. تو از گرمیه نفس من روی تنت خوشت میاد...+تو... تو میدونی.. ک دوسش دارم..'گرمیه نفسای اون مرد.. هربار درست زیر گوش من.. چشمای گرسنه و سردش.. من.. من چطور میتونم نخوامش..؟'…

Wenca

Wenca

26,487 1,854 36

_میدونی رقص بسمل چیه؟معروفه به رقص مرگ .روی بدن بی سره طرف روغن داغ میریزن و چون خون هنوز تو بدن در گردشه و بدن داغه فرد شروع به چرخیدن دور خودش میکنه.منم این رقصو همون موقع که دره خونه رو پشتت بستی تجربه کردم.توام باید برقصی.باید مثل من از تموم وجود با مرگ برقصی تهیونگ......×ولی رقص تو روی بدنم جذاب تر از رقصه بسمله..اینطور نیست؟....…

The Royal Romance عشق سلطنتی فارسی

The Royal Romance عشق سلطنتی فارسی

3,434 182 20

هر کسی حداقل یه بار تو زندگیش براش سوال پیش اومده که، من چرا اینجام؟ اینجا چیکار میکنم؟ اصلا چطوری کارم به اینجا رسید؟ این اتفاق وقتی برای من افتاد، که به خودم اومدم و دیدم وسط یه سری اشراف زاده و نجیب زاده، دارم برای به دست اوردن دل پرنس تلاش میکنم...ولی الان دیگه نمیدونم چی درسته و چی غلطه. حتی نمیدونم که چی میخوام. تا یه مدت مطمئن بودم که همه خواسته م رسیدن به پرنس عه. ولی الان... سوال اصلی اینه: چی شد که اینطوری شد؟*********************************************سلام سلام سلام! نخوام دروغ بگم اصل داستان مال من نیست. یعنی ایده اصلی مال یه داستان انگلیسی عه و از اون الهام گرفته شده. ولی ترجمه کار خودمه و پیاز داغشو و اینا رو زیاد کردم و خلاصه کلی تغییرات دادم توش:) امیدوارم دوست داشته باشین (داستان اصلی و همه کاراکتر ها: متعلق به شرکت pixelberry)…

"your eyes"

9,173 972 24

[کامل شده]"جیمینی..بلخره یه روزی تورو مال خودم میکنم حتی شده دنیا رو آتیش بزنم البته همراه آدماش!"._میدونی آقای پارک....من رو همیشه آروم میدیدی...من کلا آدم ارومیم...ولی روی خط قرمز هام خیلی خیلی حساسم....دست گذاشتی روی خط قرمزم...خط قرمز من پسرته...خط قرمزم رو آزار دادی...اذیتش کردی...کار اشتباهی کردی آقای پارک...الان اونقدری عصبی هستم که با کشتن دخترت و خودت هم آروم نمیشم!.."راضی کردن پدرت اصلا کار سختی نبود...خواهرت آخر سر جنده بازیاش منو از دست داد...که البته من هرگز مال اون نمیشد...چون تمام وجود و روح و احساسات من من پیش توعه و مال توعه پسر یونگی" ."جیمینا...حتی اگه تو بهم علاقه ای هم نداشته باشی....من باهات ازدواج میکنم....من خودخواهم...نمیزارم تو مال کس دیگه ای بشی...تو مال خودمی مال خود خود من:)"...ولی چی میشه اگه بین این چهار نفر(کوکوی و یونمین) دو نفرشون قبلا عاشق هم بودن؟کاپل:یونمینکاپل فرعی:کوکویروزهای آپ:اگه حمایت بشه هر روزژانر:عاشقونه..اصمات..کمی انگست..ماجراجویی..دارای صحنه های🔞 برای هردو کاپلیونگی:تاپ. جیمین:باتمکوک:تاپ. تهیونگ:باتم…

Blue and gray is my life colour

Blue and gray is my life colour

5,956 723 44

خاکستری لحظه لحظه گذشته منه میدونی من کیم تهیونگ تو رنگ خاکستری بزرگ شدم و دست و پا زدم از نظر من رنگ آرامش آبیه ولی میدونید هیچ ربطی به خاکستری زندگی من نداره ......کاپل اصلی : ویمین💕کاپل فرعی: هوپکوک 💜نامگی 💜ژانر:پلیسی_جنایی_انتقام_رمانتیک…

My Strawberry Boy🍓💕

My Strawberry Boy🍓💕

21,819 2,777 19

پایان یافته❌به سختی از جام بلند شدم و دنبال اون دوتا راه افتادم..... اول فکر کردم که بازیگر چیزی هستن و دارن نقش بازی میکنن.....اما با ندیدن دوربین و کارگردان خشکم زد..! جیمین که همین الان فهمیدم با این پسر شاهزادهِ دوسته به طرف اومد و گفت: (چرا وایسادی...؟) بالاخره زبونم حرکت کرد و جواب دادم: (دو...ربینا.....تون....کجا...ست؟) با تعجب نگام کرد و لب زد: (دور...بین؟؟) فکر کردم داره شوخی میکنه اما قیافه ی جدیشو که دیدم فهمیدم واقعا نمیدونه دوربین چیه....... همینجور که به سمت تالار بزرگ قصر میرفتیم یکدفعه با دیدن یکی خشکم زد...…

Stepsisters | Jenlisa (translated)

Stepsisters | Jenlisa (translated)

18,749 1,273 39

(خواهر ناتنی)جنلیسا~لیسا تامبوی بعد از ازدواج مجدد مادرش به مدرسه جدید، شهر جدید منتقل میشه. معلوم شد، اون نمیدونست که مدرسه ای که در آن جابجا می‌شه، مدرسه ای تماماً دخترانه و سخت‌گیرانه هست.اولین روزش، ملاقات با رئیس شورای دانش آموزی ترسناک و سختگیر اونو ترسوند. و هنوز نمیدونست که این دختر خواهر ناتنی‌اش هست. اما مامانش توی خونه بهش گفت، و این خیلی ناگهانی بود. این جنی رئیس شورای دانش آموزی خشن درمورد خواهر ناتنی خودش چه فکری میکنه؟…

" I USED TO BE HAPPY"

647 113 5

از وقتی جیمین تونست روی پاهاش راه بره و بابا صداش کنه، یادش نمیاد خوابیده باشه.بخاطر اون بچه نبود که زندگیش اونقدر به هم ریخت.هوسوک خودش میدونست کیو باید برای این اتفاقا سرزنش کنه و اتفاقا هرشب اینکارو‌ میکرد. پشت یکی از آیینه های نصب شده روی دیوارِ خونه پیداش میکرد و تا میتونست خردش میکرد.…