صديقي الذي اصبح معشوقي
التصنيف :رومنسي❤️من العصر القديم❤️كوميدي❤️إثاره❤️…
التصنيف :رومنسي❤️من العصر القديم❤️كوميدي❤️إثاره❤️…
بكمل الروايه انستا…
✍︎انقدر دوست دارم که حتی عاشق معشوقت شدم، که اونطور میخندونتت"وجودِ" من._________❄︎ دل نوشته های پسری به نام جونگکوک برای معشوقش، که هیچ وقت نتونست خودش اون هارو بدستش بده.پسری که فاصله زیادی با عشقش نداشت اما این فاصله فقط مربوط به خونه هاشون بود ،نه قلب هاشون._________"معنی تایتل:عشق یکطرفه یا شیدایی بیفرجام یا شکست عشقی، گونهای عشق نافرجام میباشد که در آن عاشق به دلایل روانشناختی بهگونهای بیمارگونه توان در میان گذاشتن عشق با معشوق را ندارد" •ᵛ𝒌𝒐𝒐𝒌•ʳ𝒐𝒎𝒂𝒏𝒕𝒊𝒄-ˢ𝒂𝒅-ᵈ𝒊𝒂𝒓𝒚-ᵃ𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕•ˢ𝒉𝒐𝒓𝒕 𝒑𝒂𝒓𝒕•Writer:ˢ𝒖𝒏𝒔𝒆𝒕 /پایان یافته/"شروع: 1402/10"…
هو قاصي و حاد الطبع له هيبه و يخاف منه الأكبر قبلا من الأصغر الحب ليس من طباعه لكنها ستدمر كبرياءه و تصبح معشوقته أما هي صاحبة السبعة عشر عاما رقيقه جدا تتعرض للكثير من التنمر عانت الكثير في حياتها رغم صغر سنها إلا أنها قويه و تتحمل لديها يقين أن حياتها ستتحسن و تنتظر معشوقها الخيالي الذي سينقذها من سلبيات حياتها و لكن هو من سيحسن حياتها ام سيزيدها دمارا على دمار ♥️…
أوليفيا : ماذا فعلت لاجل ان اموت ! هل فعل ابي شيء خاطى؟ "الدموع تتساقط واحده وراى الاخرى "اوسكار : لم يفعل شيء ، خطائك الوحيد انك اخت معشوقي أوليفيا : اخي التؤام ؟ هل كان معك طوال السنين الماضية ؟!اوسكار : هل تريدين استجوابي الان أوليفيا : اتمزح معي !! لم ارى أوليفر منذ سنوات هل تريدني ان انسى اخي ؟اوسكار : للاسف لايمكنك اكمال استجوابك لي ، لانها دقائك الاخيرة ( يضع سيفه المليء بالدماء على عنقها ) أوليفيا : ساسترجع اخي منك ايها اللعين ! "بوجهه غاضب"…
𝓕𝖺n͟t͟ā͟𝗌í𝖺ㅤㅤ ⫽ㅤㅤ𝖾mancipada. . . ㅤㅤ 🂮ㅤㅤ (𝜕𝖾̂l)ㅤ • 𝐌𝗛𝗥҈𝗦𝗢̸𝗙ㅤ 𝗼͟𝗿͟𝗱͟𝗲͟𝗻ㅤㅤ ¹⁸ㅤㅤenㅤㅤ agoníasöbreㅤ⎯ㅤtusㅤㅤ︐ ㅤㅤ ♜ㅤ ㅤ〉ㅤㅤ¨ ㅤㅤ…
زين و الينا قصة منقولة جميلة متابعة و ادعمو رواياتي…
"عشقی ممنوعه که حتی مرگ نتونست اون و به فراموشی بسپاره..."شاهزادهای معصوم، فرماندهای عاشق، و رازی که هیچگاه فاش نشد. سرنوشت آنها به خون و درد آلوده شد. و حالا 600 سال بعد... شاهزاده ای که تو زمان سفر میکنه، معشوقه ای دوباره متولد میشه اما..شاهزاده رو به یاد نمیاره...!"این بار میتونن سرنوشتو عوض کنن؟ یا باز هم عشقشون به یه تراژدی تلخ ختم میشه؟" ༺༻ ༺༻ ༺༻༺༻کاپل اصلی:کوکوی کاپل فرعی:یونمینژانر:فانتزی-کمدی-سفر در زمان-تاریخی-رومنس…
تبدا روايتي عن « عقاب وكايد » عيال العم والأخوان وعلاقتهم قويه جدًا ، لكن فجأه ينقلب حالهم بسبب ! والسبب الغريب إللي يخلي العّم تميم يختفي عنهم ولا يفكر إنه يوصلهم ! وهل عقاب بينتصر بحُب الهنوف أو !…
"ألعنك بعداله أفروديت التي بسببها سيحرق قلبك يوما ما علي الملعونه التي ستعشقها ألعنك بلعنه لن تنتهي سوى بموتك وحيدا ومحطم القلب كما حطمت قلبي علي معشوقي "…
عشق را لمس کردم، با نوشتن این نامه..با وجود نداشتن هیچ معشوقی در آغوشم.…
+یعنی این بار میتونم انتخاب درستی داشته باشم؟_خودت بهم گفتی..._خودت بهم این امید رو دادی _گفتی مرهم زخمام میشی_گفتی با هم از این راه میریم_این بذر رو تو ،تو دلم کاشتی_اب این چشمه رو دوباره باز کردی_حالا چی شده زینب ؟_چرا میخوای تمام اون پل هایی که ساختی رو خراب کنی؟به نظرتون زینب این بار هم همان دختر بچه ساده مادرش میمونه یا از تمام اتفاقاتی که براش افتاده درس میگیره و سرنوشت خودش رو رقم میزنه…
Couple:HYUNLIX, MINSUNGGanres: Action, harsh, mystery, romance, smut🔞Author:NVS: 1402.1.21E: آپ: هر شنبه"اولین باری که چشمام اونو دیدن هیچوقت یادم نمیره انگار قلبم بعد سالها برای اولین بار میتپید "هیونجین ۲۸ ساله بعد دو سال توی پنهان کردن هویت واقعیش از معشوقش شکست میخوره فلیکس تمام قلب و روح هیونجین بود و حتی اگه نمیخواست عاشق یه مجرم جنایتکار باشه حق رفتن رو نداشت.…
هي كاتبه مشهورة .... باردة ... غامضه ... ليس لديها مشاعر ابدا ... مثل الالي .... شرسه .... قويه ...كيف يمكن لإنسان أن يكون هكذا .... لديها ذكاء يرتعب منه كل من رأي ذلك الذكاء ... ماذا تكون هذه الفتاه ... و كيف اصبحت بهذا الطريقه ؟! هو مقدم ف المخابرات ... شرس جدا ... لطيف ... حنون ... قوي ... غامض جدا ... يجيد عمله جدا ... يعرف الحب لكن ينتظر معشوقته التي سيخترها قلبه ماذا سيحدث مع ابطلنا و كيف سيتقابلون ؟!!كل احداث القصه من خيالي و ممنوع الاقتباس منها أو نقل جزء منها حتي لا تتعرض للمسئله القانونيه…
❌به دلیل نداشتن مخاطب متوقف شده❌هوسوک ،مدل شرکت sugen با رئیسش مین یونگی برای بسته شدن قرار داد شرکتشون با رئیس نیو وِی ،ژان شیائوچی نقشه ای میکشن چی میشه اگه مابین این نقشه کشیا شیائوچی عاشق هوسوک بشه مین یونگی راضی میشه معشوقش رو تقسیم کنه؟------couple : sopeanother couple : teahjin / namminstatus : not complete by : rashel…
[Completed]☜︎︎︎--تمام زندگی اش هول محور اشتباهاتش میچرخد و شروع به کشیدنش داخل سیاه چاله ی کابوس میکند او با هر اشتباه زندگی اش را بیشتر به کابوس مبدل میکند، کابوسی سرد و سیاهتنها راه نجاتش معشوق شیرینش است که هر لحظه از هم دور و دورتر میشوند او در جستجوی زره ای آرامش، چه در بیداری و یا خواب در کابوس گمشدهپایان این کابوس، برایش تلخ است یا شیرین؟ --☞︎︎︎☞︎︎︎ 𝒁𝒊𝒂𝒎 , 𝑳𝒂𝒓𝒓𝒚 , 𝑵𝒊𝒂𝒍𝒍 ɪɴ ᴇɴɢʟᴀɴᴅ 🇬🇧🎖Top rankings:{🥇 #1 واندایرکشن#18 Directioner#48 ziammayn }…
𝑩𝑳𝑶𝑵𝑫𝑬💔(فول شده💜)...#𝑴𝒊𝒏𝒊🍦.خلاصه:وقتی تو دریای سیاه و کثیف کی پاپ غرق میشد برای رسیدن به ارزو های محاله همیشگیش...تن داد به تمام آزار های جسمی و روحی...چون چیزی برای از دست دادن نداشت...ولی کاش اون شب به اون مهمونی نمیرفت...و روی صحنه قدم نمیزاشت و تو اتاق استراحت پشت استیح نمیموند که...نخست وزیر...به دیدنش بیاد...با همون نگاه سیاه و یخ زده اش و ابهتی که سستش میکرد...تا بهش پیشنهادی بده...معشوقم باش تا به بزرگترین ایدل کره و دنیا تبدیلت کنم......روایتی عاشقانه از یه عشق ممنوعه.....𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑯𝒂𝒓𝒔𝒉 𝒂𝒏𝒈𝒆𝒔𝒕. 𝑨𝒃𝒖𝒔𝒆. 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆. 𝑺𝒎𝒖𝒕..𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒎𝒊𝒏..#blonde…
حارس فقير يعمل عند عائلة غنيه تخبئ سر خطير ويحاول أن يبحدث عن القاتل الحقيقي الذي قتل والدة ✨لكن بالصدفة رآى فتاة جميله لها نفس الغرض الإنتقام لوالدها و يقع في حبها 💘💍-إيميليا: أعدك لن أكون مثلهم! ✨-جين: أثق بكِ معشوقتي، وأنا أيضاً أعدكِ✨«جين وإيميليا» 🎀💐♡♡!!…
عاصم بهدوء: انتي ليا لوحدي لو فكرتي ف حد غيري هقتلهاسيل بحزن: انت لي مش عاوز تفهم انا مينفعش اكون ليكعاصم بغضب: لي مينفعش انتي عارفه ان محدش يقدر يمنعني اعمل حاجه انا بحبك لي مش عوزه تتجوزينياسيل ببكاء: انا عوزه امشي سبنيعاصم بحزن: اسيل ـــــــــــ…