_قلاده_تو مال من میشی..مهم نیست خودت چی میخوایتنها چیزی که مهمه اینه که تو متعلق به منیو چاره ای جز پذیرفتن من نداری..من تو رو مال خودم میکنمحتی اگه لازم باشه نابودت میکنمو از اول همون طور که بخوام می سازمت..حتی اگه مجبور بشم بهت قلاده می‌بندم...این دنیا خالیه و تنها ساکنش برای تو منم.._کامل شده 🌱…
همه چی از یه کلبه شروع شد..چقدر گذشته؟...یک ماه؟!...انگار سالهاست که باهمیم..کی فکرشو میکرد از یه طوفان ساده به اینجا برسیم؟..کی فکرشو میکرد یه زندگی کامل طول بکشه تا دوباره عاشقت بشم؟!ولی این بار...بهت قول میدم..مهم نیست چند بار..هر دفعه که متولد بشم پیدات میکنم و یه کاری میکنم بازم عاشقم بشی..حتی اگه درگیر یه نفرین بشیم..نفرین برف ها... ❄️…
اینجا نوشته های کوچیک، آرت و وان شات باکودکو میذارم ^^…
حسنا جميعنا نعرف تلك العاب مواعدة السخيفة ، لكن تخيل معي ان حياتك ستتغير لتصبح شخصا اخر و اقصد حرفيا سوف تصبح شخصا اخر !!! (تحذير !!!!!:هذه قصة تحتوي على علاقات شاذة ياوي!!!)…
"زجر کشیدن کافیه"داستان پسر بی کوسه ای که زیادی آسیب دیده بودتا جایی که از زخمای روحش شکوفه های انتقام بیرون زدن..انتقام از نه تنها هشتاد درصد کوسه دار جهانبلکه انتقام از ادمایی کهانسانیت یادشون رفته بود.حتی زجری که روزگاری دوست بچگیش بود ✨ :)ویلن دکویی که حاصل پذیرفته نشدن بود..…
من مثل یه گیاه بودم که برای مدت طولانی از نور محروم بود..و وقتی بهم تابیده شد..دیگه نمیدونستم باید چیکار کنم..اون همون کسی بود که همیشه میخواستم..همون چیزی بود که نیاز داشتمو من..قبل از اینکه خودم بفهمم عاشقش شده بودم..دست آخر، من همون چیزی شدم که ازم خواسته بود..تبدیل به همونی شدم که نیاز داشتچون_شیطان مجبورم کرد انجامش بدم_…
انا تلميذة في UA تحديدا في قسم ادارة الاعمال اكتب مذكراتي اليومية وبعض من جوانب حياتي كمعجبة بشخص ما انقذني ✨وان شون قصيرة…
بعد موت عائلتها غادرت أكادمية لتبدأ حيات جديدةلكن هل سيلتقوا الأصدقاء من جديد طبعا نعم…
تدور احداث القصة عن فتاة تدعى ايري لها ميزة التفتيت التي يراها الجميع كميزة شريرة وغير صالحة للبطولة وستكون خطيرة في عالم الأبطال ولكنها لا تستطيع التحكم بها تقوم بالإلتحاق بمدرسة U.A لكي تثبت بأن ميزتها قد تصلح لجعلها تتخرج من أفضل مدارس الأبطال والقصة من اختراعي فقط فتابعوا الأحداث لتعرفوا الباقي (ملاحظة:ممكن يكون في تغييرات عن القصة الحقيقية او أضيف أحداث او شخصيات)…
فتاة من اكبر معجبات تودوروكي شوتو تدخل لمدرسة اليوأي وتحديدا لنفس صفهماهي قدرتها الغريبة؟وكيف سيعاملوها؟وهل ستنجح بالتقرب منه؟تابعو لتعرفو…
𝖒𝖞 𝖍𝖊𝖗𝖔 𝖆𝖈𝖆𝖉𝖊𝖒𝖎𝖆 𝖔𝖓𝖊 𝖘𝖍𝖔𝖙 𝕮𝖔𝖚𝖕𝖑𝖊: (𝖐𝖎𝖗𝖎𝖇𝖆𝖐𝖚) 𝕶𝖎𝖗𝖎𝖘𝖍𝖎𝖒𝖆 𝖝 𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔 𝕲𝖊𝖓𝖗𝖊 : 𝖞𝖆𝖔𝖎 . 𝕾𝖒𝖚𝖙 . 𝖈𝖑𝖆𝖘𝖘 . 𝖈𝖆𝖗 . 𝖒𝖆𝖐𝖊 𝖑𝖔𝖛𝖊 .وانشاتی دیگر از هیرو اکادمیا کاپل :کیریشیما×باکوگو نویسنده EVخلاصه :کریشیما ریز خندید و سمت باکوگو خم شد اروم لباشو بوسید کاتسوکی دستشو رو گونش گذاشت و با کج کردن سرش بوسرو عمیق تر کرد دست کریشیما بین پاهای لختش قرار گرفت و فشار ارومی بهش داد با یاداوری اینکه چرا اینجا بودن چشماشو رو هم فشار داد کریشیمارو ب عقب هول داد:هنوز تموم نشده نفلهکریشیما لب برچید و چونشو رو سینه ی کاتسوکی گذاشت و بهش نگاه کرد:باکوگوووو…
يونا تودوروكي فتاة تتمنى ان تصبح اشهر بطله فاليابان فكيف ستفعل ذلك…
𝖒𝖞 𝖍𝖊𝖗𝖔 𝖆𝖈𝖆𝖉𝖊𝖒𝖎𝖆 𝖜𝖗𝖎𝖙𝖊𝖗:𝕰𝖁𝖔𝖓𝖊 𝖘𝖍𝖔𝖙 𝕮𝖔𝖚𝖕𝖑𝖊: (𝖐𝖎𝖗𝖎𝖇𝖆𝖐𝖚) 𝕶𝖎𝖗𝖎𝖘𝖍𝖎𝖒𝖆 𝖝 𝕭𝖆𝖐𝖚𝖌𝖔 𝕲𝖊𝖓𝖗𝖊 : 𝖞𝖆𝖔𝖎 . 𝕾𝖒𝖚𝖙 . 𝖒𝖆𝖙𝖈𝖍 . 𝖌𝖆𝖒𝖊 . 𝖊𝖝𝖈𝖎𝖙𝖎𝖓𝖌 .با وانشاتی دیگه از کاپل مای هیرو اکادمی نویسنده :Evکاپل :کیریباکوخلاصه :اونا فصل قبل برنده لیگ کشور شده بودن و باید تا اماده شدن مقدمات ورودشون به تیم ملی سه ماه صبر میکردن رییس انجمن ازشون خواسته بود تواناییاشونو ت این مدت بالا ببرن ولی اون احمقا به جای تمرین تصمیم گرفتن ت مسابقات غیرقانونی شرکت کننباکوگو میخواست مخالفت کنه ولی اون احمقا...…