jenlisa one shot
وانشات جنلیسا*اسمات*و بعععع(مگه گوسفندی؟😐)عععله یه وانشات دیگه با من(حالا انگار کی هستم=/ )اره دیگه همین خدافظ…
وانشات جنلیسا*اسمات*و بعععع(مگه گوسفندی؟😐)عععله یه وانشات دیگه با من(حالا انگار کی هستم=/ )اره دیگه همین خدافظ…
پارک جیمین! دانش آموز ممتاز کلاس B که رویای یک مکالمه عادی داشتن با اون رو باید همراه خودم به گور ببرم... کسی که جذاب و باهوشه و همچنین محبوب دل همه ست... اما من؟من کسی ام که هیچکس نمیبینتش... حتی پارک جیمین... کاپل: کوکمینکاپل فرعی: سُپژانر: رومنس- مدرسه ای- کمدی- اسماتاتمام یافته. #1 in کوکمین#1 in جیکوک#1 in Iran#7 in schoollife out of 11K…
پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ سالهی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چتاستوری، توییتر، ددیکینک، اسماتکاپل ↶«اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓«فرعی - سُپ»قسمتی از فیک ↶_از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد!_منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد!•روزِ آپ: یکشنبه ها•…
+"نمیدونم چی شد....دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم.مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟"-"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟من فقط فرشته ی عذابت بودم؛چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><>قلب یک هیولا، حکایت یه پسره.پسری که خودشو یه هیولا میدونه.چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' <><><><><><>کاپل اصلی: کوکجینکاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ...تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست!⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین!در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜…
فیک: اغواگری (الیسبرا)کاپل: کوکمیـن ژانر: رمنس، رمزالود، اسمات، انگست، درام سیاهی و سفیدی که در نور و سایه تضاد یکدیگر ایستاده اند، همدیگر رو تکمیل میکنند.چی میشه اگه روزی سیاهی بر نور پیروز بشه؟درسته که مهتاب انعکاس نور خورشیده!اما این خورشیده که قرار بود از بین بره... نه ماه!***روز آپ: هفته ای یکبار (روز نامشخص)…
عنوان: سایرای🎴 ژانر: عاشقانه، جنایی، فانتزی، اسمات🎋کاپل: چانبک، (شاید سورپرایز) 🩸محدودیت سنی🔞"خون! این دریاچه خون کف زمین از بدن منه! نمیتونم بفهمم دارم نفس میکشم یا نه. بدنم میلرزه. دهنم مزهی خون میده. یعنی مرگ همچین حسی داره؟ هیچ چیزیو نمیتونم واضح ببینم. اما هنوز صدای قاتلمو میشنوم..."توی این روایت قراره براتون از تجربهی مرگ و زندگی دوبارهام بگم. بعد از کشته شدن اولین چیزی که به ذهنم میرسید انتقام گرفتن بود اما یه گره تو زمان... یه تصادف پیشبینی نشده همه چیزو عوض کرد. من بیون بکهیون، کیم جیهون سابق، اینجام تا براتون از تقدیر نه چندان معمولیم بگم...(*سایرای: تو زبان ژاپنی چند واژهی مختلف برای توصیف "تولد دوباره" وجود داره و 再来 هم یکی از اوناس)…
Genre : smut , romance , action, horror , BLMain couple: hyunlix Sub- couple: minsungرایحه ی ای دی تی و کلت کمری ۲۰۱۸ ترکیبی نبود که همه میشناختن ولی ترکیب سرگردی بود که شنیدن صداش واسه هورنی شدن و ترسیدن کافی بود ولی لی فاکینگ فلیکس افتاد دست کسی که قرار بود ایندفعه اون هورنیش کنه و بترسونتش بالاخره ....اسیاب به نوبت سرگرد ... :)!…
یک روز میبینی خیلی چیزا برات عادی جلوه میده ،اعتماد کردن به آدم های اطرافت دیگه شدنی نیست ، از روح لطیف و قلب پاکت سو استفاده شده ! ولی تو فقط نشستی و نگاه کردی ،چون خبر نداشتی ،نمیدونستی انسان میتونه از حیوان هم وحشی تر و بی رحم تر باشه!......قسمتی از فیک _دوسش داری !اما غرورت در و پیکر دهنت رو بسته ! امیدوارم پشیمون نشی کیم !جئون یک بچه هست به راحتی گول میخوره نزار یک مرد غریبه اعتماد اونو به دست بیاره ، توی این یک مورد بهتره آدم عجولی باشی !_هی اینطور نگام نکن !من قرار نیست عاشقت بشم ،تو بهترین هیونگ دنیایی امیدوارم مثل بقیه بهم پشت نکنی و قلبم رو نشکونی ..._اگه یک روز مجبور شدم این کار رو بکنم از الان بدون متاسفم ....+این همه مدت جئون پیش یک قاتل سریالی وقت میگذرونده ،از همه مهم تر اینکه اون عوضی بدجور توی دل پسرکمون جا باز کرده ،ممکنه حرف اون رو باور کنه و به همه ما پشت کنه ؟...(قطعا تجربه سوم فیک نویسی بهتره از دو تا اولی میشه !! پس از دستش ندید ....)🄲🄾🅄🄿🄻🄴:V🄺🄾🄾🄺 G🄴🄽🅁🄴: ,C🅁🄸🄼🄸🄽🄰🄻,R🄾🄼🄰🄽🄲🄴,🄳🅁🄰🄼,،S🄼🅄🅃،D🄰🅁🄺, W🅁 🄸🅃🄴🅁:🅈🄰🅂🅈U🄿 🅃🄸🄼🄴: T🄷🅄🅁🅂🄳🄰🅈🅂 کاپل : ویکوک ،نامجین....ژانر :درام ،جنایی،دارک ،اکشن ،هیجانی ،اسمات ،کمی هم طنز ...رایتر : یاسیوضع…
کیم تهیونگ امگایی با رایحهی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمیتونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون متنفر باشه اما خب، قرار نبود برادر بزرگ تر داماد یه آلفای جذاب لعنتی که قلب اون امگای لوس رو به لرزه در میآورد باشه!- خواهش میکنم آلفا، من پسر خوبیم.- مراقب کلمههایی که از بین لبهای خوشگلت بیرون میاد باش بلاند، من به امگاهای خوشگل و نازدار رحم نمیکنم.[ اکانت قبلیم / helenebula / به فاک رفت سو بلاند رو مِن بعد از اینجا دنبال کنید ]اسم: بلاندکاپل: کوکویژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسماتآپ تایم: پنجشنبههانویسنده: هلن…
گایز این فیک از روی سریال Color rush نوشته شده کمی هم تغییر توشه اگه مایل باشید میتونید بخونیدش^^💕 ( فیلم فصل دوم داره و اگه ازین فیک خوشتون اومد فصل دوم رو هم مینویسم و هردو فصل هشت قسمته.) ژانر: رمز و رازی ، عاشقانه ، مدرسهای، درام، اسمات.خلاصه: بدنیا اومدن با کور رنگی که توانایی هاش رو محدود کرده؛ جونگکوک در دنیایی بدنیا اومده که با چیزی که بقیه ی مردم میبینن متفاوته. اون فقط میتونه چند تُن رنگ متفاوت خاکستری رو تشخیص بده، جونگکوک میدونه که دنیا پر از رنگای مختلفه اما هیچوقت به شخصه ندیدتشون. حداقل نه تا روزی که تهیونگ به دنیاش وارد شد...…
𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒: 𝑆𝑒𝑐𝑟𝑒𝑡𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑉𝑎𝑚𝑝𝑖𝑟𝑒 𝑂𝑚𝑒𝑔𝑎𝑣𝑒𝑟𝑠𝑒 𝑆𝑚𝑢𝑡 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒عشق سرخ دو مخلوق..زیباست..پیچیدن تن دو معشوق و رقصیدن لبهای تشنه آنها بر روی هم که سرچشمه حس قدرتمندی هستند و چیزی توان فاصله انداختن بین آنها را ندارد..…
*این بوک فنفیکشن نیست.*ژانر: درام، رمنس، اسماتوضعیت: در حال آپروزهای اپ: چهارشنبههاآشوب و آذر، دو تا نقطهی مقابل همدیگهان. و دقیقا مثل دو قطب مخالف اهنربا که همدیگه رو جذب میکنن، توی دورهای زندگیشون که هیچکدوم نه وقت و نه قصدی برای ساختن یه رابطهی جدی نداشتن، دیوانهوار به سمت هم کشیده شدن و عمیقترین احساسات تمام عمرشون رو کنار هم تجربه کردن. شادی، غم، حسادت، خشم، لذت و عشق. حس بینشون روز به روز و هفته به هفته عمیقتر شد و مثل یه پیچک سمی، کل وجودشون رو در بر گرفت و به جایی رسید که کل وجودشون رو گرفت.عشق میتونست تفاوتهاشون رو بیاهمیت کنه؟میتونستن یاد بگیرن برای همدیگه، از خودشون بگذرن؟آسمونشون، همیشه قرار بود پرستاره بمونه؟…
♡•°• همزاد من •°•♡سرنوشت هر ادم با دیگری فرق داره .....تو این مورد حق انتخاب نه داشتی نه داری .....تنها کاری که ازت برمیاد اینکه با تموم وجودت باهاش بجنگی تا انجور که دلت میخواد بشه و تغییرش بدی یا بهترش کنی و با چند تا ارزو و هدف زبیاترش کنی .......خیلی سخته ولی شدنیه زندگی مسیریه که پیچ و خم زیادی داره.......این تو هستی که باید جوری حرکت کنی که از مسیرت منحرف نشی .....حالا فکر کن با چندتا چیز غیر منتظره مسیرت برات جذاب تر بشه......اونقدر جذاب که سختی مسیرو حسش نکنی و تا به خودت بیای ببینی به مقصدت رسیدی🔮 آیا سوکمین و جیمین هم میتونن سر نوشت شونوتغییر بدن ؟یا از پیچ و خم زندگیشون راحت گذر کنند؟🔮کدومشون مقاومت بیشتری نسبت به چالش های غیر منتظره داره؟~~~~~~~~~~~~ژانر: رمنس ،درام ، عاشقانه ،اسمات کاپل اصلی : کوکمین ، ویمینکاپل فرعی:سپ ، نامجین#vimin#kookmin#namjin#sope…
بعد از یه مدت طولانی قرار شد چانیول رو ببینه اما وقتی برگشت خونه هیچکی اونجا نبود...چانیول و حیوون خونگی جدیدش رفته بودن آتلیه که دوتایی عکس پدر و دختری بگیرن و کارشون اونقدر طولانی شد که بکهیون میگرنش از عصبانیت و حرص اوت کرده بود...میخواین بدونین پارک چانیول کسی که بهش لقب دوست پسر ملی رو دادن چجوری برای آروم کردن دوستپسر خودش تلاش میکنه؟پس حتما این وانشات رو بخونین.فیکشن؛ من فقط دلم برات تنگ شده بودکاپل؛ چانبک ژانر؛ برشی از زندگی، ریل لایف، اسماتنویسنده؛ دارسی چنل تلگرام؛ AmorFiction…
توجه داشته باشید که این فیک دارای الفاظ رکیک و اسمات هستش پس اگه راحت نیستید لطفا نخونیدش.اونها بعد از کلی زجر بهم رسیده بودن و تهیونگ تازه داشت با یکسری اخلاق های تخمی و مودی بودن جونگکوک آشنا میشد. و اینها باعث دعوا های وحشتناکی بینشون میشد.. کی میدونه آخرش چی میشه؟!کاپل: kookv ( کمی به کاپل های دیگه هم پرداخته میشه ولی نه زیاد )ژانر: fluff - smut - drama - angst (a little) - chat story-درحال آپ-…
ژانر مافیایی با داستانی جذاب که نفس توی سینه حبس میکنهخلاصهجونگکوک طی یک اشتباه با کوچکترین پسر رئیس مافیا که به اختلال مازوخیست مبتلاست، میخوابه و باعث میشه تا تهیونگ در حین رابطه جنسی آسیب ببینهسرنوشت جونگکوک به دستای پدر خشنی میفته که جز تهیونگ،هیچ نقطه ضعفی نداره…