blue light *kookv*
تهیونگ و جونگکوک دوست های صمیمی هستند. تهیونگ خیلی وقته روی کوک کراش داره ولی میترسه دربارش حرف بزنه. میترسه کوک اونو تحقیر کنه و بعد ترکش کنه... کاپل : کوکویروز اپ : جمعهژانر : روزمره، مدرسه ای، دراما…
تهیونگ و جونگکوک دوست های صمیمی هستند. تهیونگ خیلی وقته روی کوک کراش داره ولی میترسه دربارش حرف بزنه. میترسه کوک اونو تحقیر کنه و بعد ترکش کنه... کاپل : کوکویروز اپ : جمعهژانر : روزمره، مدرسه ای، دراما…
[Completed]خلاصه:تهیونگ، دانشجوی فعال و سرزندهی ترم آخر رشتهی نقاشی، مدتی بود که از پسر ساکت و آروم ترم پایینی رشتهی موسیقی خوشش اومده بود. چیزی تا پایان سالهای دانشجوییش باقی نمونده بود، باید شانسش رو امتحان و بهش اعتراف میکرد؛ خوششانس بود یا بدشانس؟ آیا این احساس، همون عشقی بود که همیشه به انتظارش نشسته بود؟ هیچکس از آینده با خبر نیست، تهیونگ هم از این قاعده مستثنی نبود. این شروع اتفاقهای خوب بود یا نوید دهندهی روزهای سخت و تاریک؟•کوکوی ایو•رمنس، انگست، اسماتWr: Hb…
کیم تهیونگ امگایی با رایحهی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمیتونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون متنفر باشه اما خب، قرار نبود برادر بزرگ تر داماد یه آلفای جذاب لعنتی که قلب اون امگای لوس رو به لرزه در میآورد باشه!- خواهش میکنم آلفا، من پسر خوبیم.- مراقب کلمههایی که از بین لبهای خوشگلت بیرون میاد باش بلاند، من به امگاهای خوشگل و نازدار رحم نمیکنم.[ اکانت قبلیم / helenebula / به فاک رفت سو بلاند رو مِن بعد از اینجا دنبال کنید ]اسم: بلاندکاپل: کوکویژانر: امگاورس، رمنس، اسمات…
( کامل شده )تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقهی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بیافته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بیبندوبار، یعنی جئون جونگکوک سعی بر نفوذ کردن در منطقه فرانکوها رو داشته باشن؟- از من چی میخوای جِی؟- تنها چیزی که ازت میخوام روندنِ صورت لعنتیمه!اسم: رِدرامکاپل اصلی: کوکویکاپل فرعی: هوپمینژانر: فیک چت، گنگستا، رمنس، اسمات، کمدی، درامنویسنده: هلن…
اینجا براتون فیکچتای تکپارتی با کاپل کوکوی میزارم.نویسنده: نابی.…
_میدونی رقص بسمل چیه؟معروفه به رقص مرگ .روی بدن بی سره طرف روغن داغ میریزن و چون خون هنوز تو بدن در گردشه و بدن داغه فرد شروع به چرخیدن دور خودش میکنه.منم این رقصو همون موقع که دره خونه رو پشتت بستی تجربه کردم.توام باید برقصی.باید مثل من از تموم وجود با مرگ برقصی تهیونگ......×ولی رقص تو روی بدنم جذاب تر از رقصه بسمله..اینطور نیست؟....…
-heartless-"کیم تهیونگ یه امگای افسرده بود. حتی توی گوشه گوشههای افکارش هم به عشق و جفت داشتن فکر نمیکرد.اما بعدش خودش رو توی بغل منجی و عشق زندگیش پیدا کرد. و حدس بزنین چی؟! اونم با یه لبخند کوفتی روی لبهاش!!"-کوکو.- چ-چی؟-هیچی. صدات کردم احمق.-نه. الان چی گفتی؟!!-گفتم که اح--کیم تهیونگ!! یه بار دیگه با اون صدای خوشگلت بهم بگو کوکو تا کل دنیا رو به پات بریزم!!!-هیچ غلطی نمیتونی بکنی پس الکی بزرگش نکن، کوکو.کاپل: کوکوی.ژانر: انگست، رمنس، اسمات،امگاورسرایتر: نابی.تایم آپ: پنجشنبه…
خلاصه :تهیونگ يه نويسنده معروفه كه بعد از دوسال قرنطينه اولين فن ميتينگشو گذاشته و اونجا پسري ساده ولي زيبارو ملاقات كنه و بنظرتون بعدش چي ميشه؟ كاپل: تهکوک(ویکوک)ژانر:زندگي روزمره،هپي اند .…
نام فیک: تو در من🌟ژانر: روانشناسی،بی دی اس ام،انگست،اسمات🔞کاپل: کوکمین👨❤️💋👨کوکوی،هوپمین،سپوضعیت: کاملنویسنده: King Ripper🍷…
-wildflower《جونگکوک یه پسر کیوت و مهربونه. حداقل این چیزیه که از طرز توییت زدن روزانهش معلومه. اما چی میشه اگه با پیام دادن بهش خود واقعیش رو نشون بده؟》کاپل:کوکویژانر: فیکچت، رمنس، فلاف، شاید اسماتنویسنده: نابی.وضعیت: تکمیل شده.…
❌اگر جنبه دارین فیک رو شروع کنید❌ داستان درباره تهیونگی هست که هر شب و هر لحظه پسری رو در رویاهاش میبینه که دیوانه وار عاشقش شده و از همه چی میزنه که اون پسر رو پیدا کنه اما....*********من نمیتونم با اون دختر ازدواج کنم من.....من به دختر ها هیچ حسی ندارم اگر پدر بفهمه قطعا منو میکشه پسرم تو به من کمک کردی پس من میتونم بهت کمک کنم *********این چندمین کاندومه که پر کردی از شغلت لذت میبری در صورتی امید زندگی شخصی هستی که بیرون از اینجا منتظرته!********هی کسخلی چیزی هستی با این ریخت اومدی بیرون نکنه تو سینما کار میکنی این چه لباسایه!؟کاپل: کوکوی سکرت😈سکرت😈ژانر: اسمات،روزمره،تخیلی،اگنست (اگر جنبه دارین فیک رو شروع کنید)…
「نگاهِ ساحرش، تهیونگ رو جادو کرده بود. تهیونگ مجنونِ جونگ کوک شده بود و جونگ کوک هم عاشق اون، اما ته داستانِ عاشقانه شون به کجا می رسید؟! "نوعِ جرم؟!" _ قتل "نامِ قربانی؟"_ جئون جونگ کوک..!"علت؟" _ اون پدرِ خوبی بود اما مردِ خوبی نبود.」· · · ────៚──── · · · 𓄹.𝗡𝗮𝗺𝗲: Dead Soul 𓄹.𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲: Smut, Dark, Psychology 𓄹.𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲: Kookv 𓄹.𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿: Anteاین فیک یه مینی فیکه و روز آپ مشخصی نداره چون میخوام پشت سر هم اپش کنم.…
_اسـلـحـه_نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسماتخلاصه:فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوستپسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همهاشون رو نامعلوم میکنهو کیم تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافهداره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟…
چه اتفاقی خواهد افتاد زمانی که تهیونگ و جونگکوک، دو پدر مجردی که در اوایل چهل سالگی به سر میبرن، همسایهی همدیگه در تگزاس بشن؟«تو طیفهای رنگهای ناشناخته در وجود منی. تو دمیدنِ پیش از شروع کار، بر روی بوم خالیام هستی. قهوهای چشمانِ تو، تجلی آرزوهایم و جوهر قلممویام است.»⊹ نام⤟ناگفته⊹ کاپل⤟ویکوک/کوکوی⊹ ژانر⤟رومنس-انگست-درام-اسمات…
+ دوستت دارم!_ بخاطر سیب ترشهام؟+ اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم.🍏 کاپل: کوکوی🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف🍏 وضعیت: تکمیل شده.…
تهیونگ امگای که باید با تقدیر شومش بجنگه…
خلاصه:جونگکوک چهارساله که روی هیونگش کراش داره و یه اتفاق یه بوسه همه چی رو عوض میکنهعشق اون فرد خجالتی رو جسور میکنهو اون جسور رو خجالتی...کاپل اصلی:کوکویکاپل فرعی:یونمینژانر:درام/رومنس/اسمات…
𝘕𝘢𝘮𝘦: 𝘚𝘱𝘪𝘤𝘺 𝘔𝘢𝘳𝘨𝘢𝘳𝘪𝘵𝘢𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘋𝘳𝘢𝘮, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘋𝘢𝘪𝘭𝘺 𝘭𝘪𝘧𝘦, 𝘴𝘮𝘶𝘵, 𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳: 𝘔𝘢𝘩𝘴𝘩𝘪𝘥𝘚𝘶𝘮𝘮𝘢𝘳𝘺:صدای بوق کشتی، امواج دریا؛کشتی نماد دریاها پذیرای مسافر از سراسر جهان برای تور سفر به هاوانا و اسپانیاست، و تهیونگ، پسری که همراه با جیمین تصمیم میگیرن برای گذروندن تابستونشون به کشتی برن؛ اما هیچکس خبر نداشت که تهیونگ قرار بود چه چیزهایی رو توی اون کشتی تجربه کنه؛ اتفاقاتی که عقل و احساساتش رو درگیر میکرد و مسیر جدیدی از زندگیش رو نشونش میداد. تهیونگ نمیدونست که اون کشتی قراره به مهم ترین بخش از زندگیش تبدیل بشه.... 𓂃𓂃𓂃𓂃-اینجا همه منو هرطور بخوان صدا میکنن، آقای جئون، مستر جئون، جئون جونگکوک و...ولی تو؟ سنیور جئون صدام کن. فکر میکنم کاملا مناسبت باشه. یعنی میدونی، دلم میخواد این کلمه رو با صدای تو بشنوم. شب، روز، توی رستوران، روی عرشه کشتی، تو اتاق خودت، تو اتاق من...حتی فکر میکنم توی تخت هم گزینهی خوبی باش...-شبتون بخیر.…
🚫 قبل از شروع این فیک، فیک تجاوز رو مطالعه نمایید🚫_ من حرف معلم ها و استادهایی که ازم خیلی بزرگترن رو گوش نمیکنم و نمیفهمم چی درس میدن اونوقت تو میخوای بهم فیزیک یاد بدی؟ تو الف بچه؟ اصلا تو چند سالت هست؟_ من؟ ۱۷ سالمه، اگه نمیخوای من مشکلی ندارم ولی همه بچه هایی که من بهشون یاد دادم، فیزیک رو با نمره بالا قبول شدن حالا دیگه خوددانی. میخوای بیا بشین یادت بدم نمیخوای پاشو برو ولی بگما من سخت گیرم.__________________________________________پاشنه آشیل 🚬💛𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷, 𝘠𝘰𝘰𝘯𝘮𝘪𝘯✒𝘞𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : @𝘣𝘭𝘶𝘦𝘣𝘶𝘵𝘵𝘦𝘳𝘧𝘭𝘺_𝘴𝘵𝘰𝘳𝘺 🦋🗝𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦 • +18 • 𝘤𝘳𝘪𝘮𝘪𝘯𝘢𝘭 • 𝘗𝘢𝘳𝘢𝘭𝘭𝘦𝘭 𝘶𝘯𝘪𝘷𝘦𝘳𝘴𝘦𝘴…
خدای جهان زیرین، جئون جونگکوک که یه مدته ساکن جهان فانی انسانها شده، یه روز با اتفاق غیرمنتظرهای تو خونهش روبهرو میشه.یه مرد غریبه کف آشپزخونهش لم داده و داره بستنی شکلاتیهای مورد علاقهی جونگکوک رو عین انسانهای اولیه غارنشین، با پنجولاش از تو جعبه بیرون میاره و میخوره. عجیبتر اینکه این غریبه ظاهرا نمیتونه حرف بزنه ولی میتونه از عالم غیب گل و بوته ظاهر کنه!یاخدای بهار، پرسیفون، که چیزی از دنیای فانی انسانها و فرم انسانی خودش نمیدونه یهو سر و کلهش تو خونهی هادس، خدای جهنم، پیدا میشه و این جونگکوک بدبخته که انگار باید همه چیو یادش بده.خب... باز جای شکرش باقیه که سرعت یادگیریش بالاست!"تهیونگ، نمیتونی لخت و پتی بگردی، لباس از ضروریاته!""تهیونگ ضروریات دوست نداشت!"…