𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)

𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)

339,497 13,414 54

_اسـلـحـه_نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسماتخلاصه:فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنهو کیم‌ تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟…

Paranoia

Paranoia

132,657 14,079 25

حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت.ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨.....Couples : vkook , jikook , yoonmin…

𝙃𝙊𝙇𝙔 | مُقَدَس

𝙃𝙊𝙇𝙔 | مُقَدَس

3,777 758 16

دل پرگناهم را به بهشت چشمانش گره زدمو این عشق ، مقدس بود...Vkook ficGenre : Romance , Dram , Slice of life چه می شود اگر کسی گناهانش را در آبیِ چشمانی مقدس بشوید؟چه بر سر قلبی سیاه می آید اگر قطره ای نور در آن نفوذ کند؟چه اتفاق عجیبی در انتظار نشسته؟چه محبتی پشت نگاه ها پنهان شده؟می‌شود ایستاد و تماشا کرد؟می‌توان نوشت؟‌" مقدس " ترین عشق را چگونه می‌توان روایت کرد؟●●●…

Atonement / تاوان

Atonement / تاوان

15,707 2,074 40

_ میگن عشق اول مهمه، ولی بیشتر که آدم فکر میکنه می‌بینه از اون مهم‌تر عشق دومه... عشق دوم وقتی میاد که برای اولین بار قلب آدم شکسته، نفس آدم گرفته شده، امید آدم از بین رفته و آدم فهمیده همه‌ی عشق‌ها تا ابد نمیمونن... حالا فاصله کمی بیشتر نگه داشته میشه... همیشه آدم کمی مواظب‌تره... حالا باورها کمی بیشتر زمان میبرن... کم‌کم آدم تشخیص میده واقعی رو از الکی... سطحی رو از جدی... و گذرا رو از ماندگار... بنظرم باید به عشق دوم خیلی تبریک گفت... باید دستش رو گرفت و فشرد چون زمانی توی دل آدم جا گرفته که آدم فکر میکرد... مطمئن بود... و شک نداشت که دیگه هرگز عاشق نمیشه...کاپل ها : تهکوک / سُپ…

𝖮𝗋𝖼𝖺 {اُرکا} 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷

𝖮𝗋𝖼𝖺 {اُرکا} 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷

45,486 3,297 16

اولش به همین خشونت خالصی که نشونش میدادی علاقه مند شدم.تو برای عاشق موندن زیادی خشن بودی نهنگِ قاتل من؛ اما حتی اگه در آخر تیکه های پاره ای از گوشت و پوستم باقی بمونه، اون ها هم متعلق به توعه!( مناسب برای ذهن‌های سادیسمی)⊹₊𝖳𝗀 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅:@𝖲𝗂𝗅𝗏𝖾𝗋𝗍𝗎𝖾𝗌𝖽𝖺𝗒𝗌𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾:Kookv . Sope . Teajin𝖦𝖺𝗇𝗋𝖾:Full Smut / Sadism / Angst / BDSM 🔞𝖴𝗉:Ongoing…

My Little Angle

My Little Angle

39,329 2,317 33

وانشات تهکوک و کوکوی اولین بوکیه دارم مینویسماگه خواستید برای بوکاتون ایده بگیری بهم بگید بخونم خوشحال میشم✨…

Violet

Violet

17,329 1,885 168

حاضری چه چیزی رو برای نجات خانوادت فدا کنی؟ حاضری تا کجاها به خاطر مردم سرزمینت پیش بری؟ برای کایلا ... آخرین پرنسس قبیله ی اژدهای نیلگون ...بهاش ازدواج با یه دشمن قسم خوردست ...ازدواجی که بتونه هر دو سرزمین رو نجات بده ...…

「The Truth Untold」

「The Truth Untold」

892 82 5

خلاصه:"تو سال 2070 وقتی که کره‌ی زمین به طور کامل بین دو قشر میرا و نامیرا تقسیم شده و ابدیت به دست عده‌ی محدودی افتاده؛ جئون جونگ‌کوکِ میرا متوجه میشه حتی فرصت داشتنِ یه زندگی عادی هم ازش گرفته شده و اگه دست روی دست بذاره ممکنه هیچوقت تولد 18 سالگیشو به چشم نبینه.چی میشه اگه اون همه‌ی قوانینو زیر پا بذاره و به اون طرف زمین بره تا جاودانه بشه؟خب ممکنه این وسط یه پسر نامیرای سرکشم سر راهش قرار بگیره و هویت واقعیشو بفهمه!"🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿📽کاپل: ویکوک📽ژانر: علمی تخیلی، درام، مدرسه‌ای، رمنس، روزمره📽نویسنده: Velvet Moon…

⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓

⛓• Cᴏᴜʀɪᴇʀ Oғ Dᴇᴀᴛʜ •⛓

22,144 2,763 19

«من چی هستم»این سوالیه ک از وقتی چشامو توی بیمارستان باز کردم هر روز و هر ساعت از خودم میپرسم!عمو بهم میگفت : اونا تورو "پیک مرگ" صدا میکنن...از پشت به مردی که با طناب به صندلی بسته شده بود نزدیک شد دستشو جلو برد و طنابارو به سختی باز کرد که مرد بلا فاصله بعد از رهایی از طنابا با یه حرکت غیر منتظره دستشو گرفت و پیچوند و پشتش قرار گرفت با صورتی جدی غرید:_تو دیگه کودوم خری هستی؟با قیافه خونسرد سرش رو چرخوند و ب صورت جدی اون مرد فوق جذاب نگاه کرد و پوزخند زدیهو از زیر دستش خودشو خارج کرد و با یه زیر پایی اونو با صورت ب زمین زد و فرصت هر کاریو ازش گرفت و از پشت روی کمرش نشست و گفت:+این اصلا مودبانه نیست، بزرگترت بهت یاد نداده از کسی ک جونتو نجات داده تشکر کنی؟ سرشو ب گوش مرد پهن شده روی زمین نزدیک کرد و با لبخند و صدای ترسناکی ک برای خودشم نا آشنا بود و کم از زمزمه نداشت نجوا کرد:+میتونی "فرشته نجات مهربونم" صدام کنی.°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°کاپل اصلی ←ویکوککاپل فرعی ←یونمین ، نامجین ژانر←جنایی ٬ ماجرا جویی٬ انگست ، کمی اسمات و تخیلی🛑متوقف شده🛑نویسنده: •KIM KoKO#vkook…

Astronaut KOOKV

Astronaut KOOKV

295 26 4

[ درحال آپ ] تهیونگ یک فضانورده که یک روز یه سیاره‌ی جدید رو داخل تلسکوپ رصد میکنه و این موضوع رو به دوستاش اطلاع میده. اما اون ها باورش نمیکنن و بهش میگن که توهم زده. درحالی که اولین سفر تهیونگ به فضا در همون شب اتفاق میوفته و اون به وجود اون سیاره اطمینان داره، بنظرتون داخل فضا چه اتفاقی میوفته؟ - تو میتونی پسرم رو درست کنی؟؟ + آره اما خرج داره. - بیخیال، منظورت چیه؟ژانر: ماجراجویی، رومنس، فضایی، تخیلیکاپل: کوکوی ( سکرت کاپل )…

𝑮𝑹𝑬𝑬𝑫𝒀 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽

𝑮𝑹𝑬𝑬𝑫𝒀 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽

2,014 286 8

☆ووت و کامنت در حین خواندن فیک،فراموش نشه☆Name: Greedy Couple: KookVGenres: Historical . Drama . Romance . Angst . Classic . SmutChannel: EverythingaboutbtssWriter: sheriUp Time: نامشخص"بیا به هم قول بدیم اُلیوِر ، بیا تو زندگی بعد برای هم باشیم ، جایی که نه رد خونی باشه و نه جنگی ... جایی که مجبور نباشم با دستهای خونی صورت سردت رو قاب کنم فرمانده ی من ...بیا به هم قول بدیم ... قول بدیم که این عشق نافرجام رو اونجا ادامه بدیم..." -----------------------------------------------------از من توقع نداشته باش که میون این همه کشت و کشتار ، عاشقانه دستت رو بگیرم و به کشورم پشت کنم!-توقعی ندارم...دیگه ندارم ، فرمانده !... من برای داشتنت جنگیدم ولی فکر کنم کافی نبوده...حداقل اونقدری نبوده که من رو به عنوان معشوقه ات بپذیری...انگار که تو فقط جنگ رو توی خون ریختن میبینی ، درحالی که من حتی برای یک نگاهت هم جنگیدم...جنگیدم و نفهمیدی...هیچوقت نمیفهمی...و این آخرین حرفهای ماتئو رو به فرمانده ای بود که صدای شکستن قلبش تا فرسخ ها به گوش می‌رسید...…

corruption

corruption

116 10 1

خوب، بد سفید، سیاههیرو، ویلنفرشته، شیطانهمیشه همین بوده؛ خوب در برابر بد، سفید در برابر سیاه، قهرمان در برابر ویلن، فرشته در برابر شیطان...اما...همیشه استثنا وجود داره؛ خوب، همیشه خوب نیست، سفید، خاکستریه، ایندفعه، قهرمان حاضر نیست عشقش رو برای مردم فدا کنه، فرشته، از آسمون سقوط کرده...••••نام: فساد کاپل: کوکوی، ویکوک [ورس]ژانر: مافیا - پلیسی - اسمات - اکشن - رومانتیک(عاشقانه) - ورس**هپی‌اند**داستان از قبل نوشته شده و به اتمام رسیده و در روز های مشخص آپ میشه پس با خیال راحت بخونیدشروز های آپ: ---[فیک درحال نوشتنه و هنوز به اتمام نرسیده که من بخوام آپ کنم، خوشحال میشم اگر فساد رو به لایبریتون اضافه کنید تا وقتی آپ شد با خبر بشید~]…

𝕵𝖚𝖘𝖙 𝖋𝖔𝖗 𝖊𝖆𝖈𝖍 𝖔𝖙𝖍𝖊𝖗 (VKOOKMIN )

𝕵𝖚𝖘𝖙 𝖋𝖔𝖗 𝖊𝖆𝖈𝖍 𝖔𝖙𝖍𝖊𝖗 (VKOOKMIN )

14,114 1,785 17

«فقط برای هم»کاپل : کوکمین ، ویمین، تهکوکژانر : تاریخی ، امگاورس ، اسماتروزای آپ : وابسته به حمایت شما و انرژی من به داستانم بیشتر از یک پارت فرصت بدین❤️ #bts#vkookmin…

☠•ғᴜᴛᴜʀᴇ ᴍᴇᴍᴏʀɪᴇs•☠

☠•ғᴜᴛᴜʀᴇ ᴍᴇᴍᴏʀɪᴇs•☠

3,801 323 3

اون ناخواسته وارد بازیی شد که هیچ اطلاعاتی دربارش نداشت . تنها چیزی که میدونست این بود که باید زنده بمونه ، پس چه کسی بهتر از اون که ازش برای زنده موندن استفاده کنه؟........_بسیار خب ، ورود همگیتون رو به این بازی "مرگ و زندگی"تبریک میگماول از همه ، خاطراتی که شما مالکش هستین به اونا میگن خاطرات آینده(FUTURE MEMORIES)وقتی که قراره مالک یکی از خاطرات آینده یکی دیگه رو بکشه جمله مرگ براش ظاهر میشه که جمله هشدار دهنده "بن بست (DEAD END)" هستش.حالا هویت همدیگرو پیدا کنین و پرچم بن بست های همدیگرو بالا ببرین و اگر قرار بود کشته بشین به هر وسیله ای سعی کنین جلوی اونو بگیرینزات این بازی مرگ و زندگی اینشکلیه.برنده نهایی یعنی آخرین فردی که اینجا بمونه جانشین من خواهد شد ، خدای زمان و مکان زندگی یا مرگبکشید قبل از اینکه کشته بشید و فاتح قلمرو حکومتی من بشید.......کاپل اصلی•ویکوککاپل فرعی•........ژانر•خشن °رمنس ° تخیلی °اسمات° کمی معمایی....🛑متوقف شده🛑نویسنده••KIM KoKO________________________این فیک از روی انیمه "خاطرات آینده" نوشته شده…

BTS oneshots

BTS oneshots

49,375 2,575 27

BTS + کوک من تصمیم و گرفتم و میخوام‌ازت ...انگشت اشاره کوک که رو لباش نشست ساکت شد _ هیس خواهش میکنم جملتو تموم نکن ، جیمینا لطفا عذاب دادن منو تمومش کن حس میکنم با این بی رحمی های جدیدت قلبم داره از کار میوفته ***+ التماست میکنم یونگی .. خواهش میکنم اون بدون من نمیتونه من...فریاد زد _ منم بدون تو نمیتونستم لعنتی .. منم بدون دیدنتون نمیتونسم .. تو میدونی با رفتنت چه بلایی سرم اوردی ؟ oneshot straight - gay ...drama - smut - reallife ...…

بقايا الظلام

بقايا الظلام

84 2 5

في عالم من الممالك المتنازعة، يلوح في الأفق خطر عظيم يتمثل في ملك الظلام الذي ظهر من العدم، مما أجبر الممالك على الاتحاد لمواجهة هذا العدو المشترك. بعد 16 عامًا من الصراع، يسود السلام وتُفتح أكاديمية جديدة تهدف إلى إعادة توحيد الممالك وتعليمهم التعايش معًا.تركز القصة على **أمير شجاع** يمتلك قوة البرق رايكو تسوكيمورا، وابنة أحد النبلاءسيف الملك قائد عنصر الرياح أساكا هاياتي ، التي تجد نفسها بدون قوى. في مملكة تتعامل بطبقة النبلاء وهم السحرة، تنطلق البطلة لتثبت كفاءتها وتنسى خزي فقرها من القوى.تدور الأحداث عندما يدخل البطل والبطلة إلى **مدرسة العناصر**، حيث يتعلمان فنون الحرب والسحر في بيئة مليئة بالتحديات. تتخذ البطلة قرارًا جريئًا بالتنكر كأحد العامة، كفارس يخفي هويتها الحقيقية، في سعي للاثبات كفاءتها ، يواجهان تحديات وصراعات ملحمية، ويكتشفان أسرارًا قد تغير مجرى تاريخ الممالك إلى الأبد. رحلة مليئة بالمغامرة، الأمل، والصداقة تنتظرهم في مواجهة قوى قديمة تتربص بهم في الظلام..…

A Memory Apart

A Memory Apart

1,284 53 7

کاپل: تهکوکژانر: رمنس، درام، مدرسه ایاواخر سال 2017 ، در اواسط محله ای واقع در بوسان کره جنوبی؛ مدرسه ای تاسیس شده بود؛ مدرسه ای مختص پسرهای خانواده هایی با رده ی بالای اجتماعی. پسر های باهوشی که مسئولین مدرسه، موفقیت تحصیلیشون در آینده رو تضمین میکردن. با این وجود، عجیب نبود اگه آقا و خانم جئون اصرار داشتن تک پسرشون، جونگکوک، در اونجا تحصیل کنه.با اینحال جئون کوچک علاقه ای نداشت دوست های قدیمی و دوست دختر محبوبش رو ترک کنه و به مدرسه ی پسرهای کت شلواری و مغروری بره که طبق عقیده ی خودش چیزی از رفاقت سرشون نمیشد.اما اون مدرسه جدا از فشار درسی و دانش آموزای مضحک، دو دوستی رو بهش تقدیم کرد که قلبش رو وادار به احساسات جدید و مغزش رو به روی دیدگاه های تازه ای باز کردن.تهیونگ، پسری با دیدگاه های عجیب و آرمان گرا که سختی های زندگیش، به سمت مواد سوق داده بودنش. و جیمین، دوست خانوادگی قدیمی جونگکوک که هوش و استعدادش زبان زد خانواده ی جونگکوک بود و قلب بزرگش، آرامش رو به اطرافیانش تقدیم میکرد. اما اگر دفتر خاطرات کوچیکی، جایگزین جونگکوک برای شنیدن حرف های دوست عجیبش، تهیونگ، میشد و این رابطشون رو سردتر میکرد چی؟ اگه حتی تلاش های جیمین هم نتیجه نمیداد چی؟…

Montgomery

Montgomery

710 127 26

«اگر کسی را پیدا کردید که در زندگی عاشق آن هستید... باید آن را دو دستی بچسبید..مراقب آن باشید و اگر به اندازه کافی خوش شانس بودید که شخصی را دوست داشتید ، پس باید از آن محافظت کنید..»جمله گرانبهایی از پرنسس دایانا...پرنسسی هم اسم من..همیشه جملات زیبای اون رو با خودم تکرار میکنم...اما این یکی مورد علاقه منه...چون با تمام وجودم حسش میکنم...و دیوونه‌وار محبوبم رو دوست دارم....به عاشقانه ترین شکل ممکن...اما شرایطمون جوریه که اون هر لحظه در خطره..در خطریم...و من هر لحظه بیشتر حس میکنم که برای محافظت ازش ناتوانم....و اون لحظه به لحظه حواسش جمع منه..دفترچه خاطرات «دایانا میشِل»…

𝐑𝐔𝐁𝐘  ||  𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤

𝐑𝐔𝐁𝐘 || 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤

56 7 2

『 RUBY - یاقوت 』📄 + خل‍اصـه :″ کیم تهیونگ تاجر موفق و جوون جواهرات که همه براش احترام ویژه ای قائلن؛ دلشو به پسر گلفروشی که خودشو میون گل و گیاهاش پنهان کرده میبازه!همه فکر میکنن اون ارزشمند ترین جواهرات رو برای خودش داره اما برای تهیونگ جواهر اصلی همون یاقوت کوچولوی میون گل هاست! ″ ‌ ᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚᚚ📃 + ژانر : ″رومنس ┊ انگست ┊ روزمره ″⏱️ + وضعیت : ″درحال اپ″🌝 + کاپـل : ″ویکوک″🌿 + قسمتی از فیک : ☇ این قسمت بعد از اینکه فیک کاملا پابلیک شد اضافه میشه❌🖊️+نویسنده : سَــــما😶‍🌫️💗…

missed call (kookmin smut)

missed call (kookmin smut)

28,507 2,158 8

مقدمه : تنها صدای گریه ای که میخوام بشنوم...صدای ناله های شیرین توعه که برای چیزای بیشتری التماس میکنی پارک جیمین یه پسر ۲۵ ساله ی آرایشگر که تو بوسان کار میکنه. جیمین هنوز با خانواده اش زندگی میکرد. خانواده اش محافظه کار بودند و هر چند وقت راجب تمایلات جنسی جیمین ازش میپرسیدند، والدینش هموفوبیک بودند که باعث میشد جیمین نسبت به تمایلات جنسی خودش مطمئن نباشه. اون زندگی آرومی داشت تا اینکه یه روز زنگ مشکوکی از طرف یه ناشناس دریافت کرد.( وقتی زنگ کاریه، باید جواب بدی درسته؟ ) صدای ناشناس جیمین رو ترسوند و تلفن رو قطع کرد و به تماس های بعدیش پاسخ نداد ، هرچند اون زنگ ها قطع نشدند تا زمانی که جیمین تصمیم گرفت قبول کنه و صاحب صدای ناشناس رو ملاقات کنه . حتی بعد ملاقات زنگ ها ادامه داشت اما اینبار برای کار دیگه ای بود...یه چیزی بیشتر از وظیفه ی معمول جیمین ! smut :( high )fluff: ( high )top : ( jungkook ) bottom: ( jimin )kookmin , jikook : (obviously) serial killer : ( rough ) 🚫 این فیک رو برای کسایی که نمیتونن انگلیسیش رو بخونن ترجمه میکنم.…