Hey stupid, i love you!
+ دوستت دارم!_ بخاطر سیب ترشهام؟+ اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم.🍏 کاپل: کوکوی🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف🍏 وضعیت: تکمیل شده.…
+ دوستت دارم!_ بخاطر سیب ترشهام؟+ اونم هست...ولی حتی اگه اونها هم نباشن، بازم دوستت دارم.🍏 کاپل: کوکوی🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف🍏 وضعیت: تکمیل شده.…
❌COMPLETE❌Triplet harry edward marsel#larryتخیلی _گرگینه :Sorry baby, but you are an omega***:متاسفم عزیزم اما , باید قبول کنی تو یه امگا هستی ..🌼🌹🌻🌺…
چی میشه اگه کیم تهیونگ ولیعهد ومپامپر ها و جئون جونگکوک ولیعهد پک گرگینه ها دو دشمن خونی متوجه بشن لونا و ملکه شون در واقع یک نفر هست !…
«کامل شده»داستان از اینجا شروع میشه که بعد از 1000 سال یک شخص آواتار با تمامی قدرت ها بدنیا میاد ولی هنوز با بدنیا نیومدنش لواتاریا جنگ رو با خوناشام ها و گرگینه ها شروع میکنن.کیــم تهیونگ رییس تمامی خوناشام ها و کیــم نامجون آلفا و رییس پک گرگینه ها با متحد شدن هم دیگه به جنگ با لواتاریا میرنو داستان با دنیا اومدن جئون جانگ کوک با چشمای رنگی شروع میشه......❥𝑵𝒂𝒎𝒆 𝑩𝒐𝒐𝒌:𝒔𝒕𝒐𝒏𝒆 𝒐𝒇 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒑𝒐𝒘𝒆𝒓❥𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑻𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌-𝒀𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏-𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏❥𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:-𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝑽𝒂𝒎𝒑𝒊𝒓𝒆-𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒐𝒓𝒔-𝑺𝒎𝒖𝒕❥𝒕𝒉𝒆 𝒘𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓:𝑺𝒂𝒏𝒂𝒛…
عنوان: سگگرگیژانر: فانتزی، رومنسکاپل: ییجاننام آرتیست: 中等屁روزهای اپ: چهارشنبهتعداد چپتر: ١۵+١خلاصه: "یه روز بارونی که به خونه برگشتم، دیدم یه پسر غریبه زیر راه پله خونهام چنبره زده. خیلی محتاج و بیگناه به نظر میرسید. برای همین به خونهام آوردمش و بهش سر پناه دادم. تا اینکه مشخص شد که اون..."…
●فول پارت فصل دوم فیکشن کراسیوی●~|فیک: زیبایی~|ژانر: رمنس، امگاورس، امپرگ، اسمات •●جونگکوک عاشق و دیوونه ی کراسیویِ!طوری که نفس هاش به نفس های امگاش وصله... اون دوتا با عشق کنار هم زندگی میکنن و صاحب توله گرگ شیطونی میشن.اما همه چیز با یک اشاره و حرف تغییر میکنه!الفا تغییر میکنه!... امگاش رو میرنجونه!...…
کی گفته کسی که بدبخته،همیشه بدبخته؟اتفاقات تازه و عجیب همیشه زندگیتون رو دگرگون میکنن،درست همونجایی که انتظارش رو نداری!دختر قصه ما با مردی با دنیای متفاوت بهم میرسن.و این شروعی میشه برای تغییر زندگی هر دونفر...…
Genre : "fantasy" "Romance" " Smut" "Mpreg" "Vampire" "werewolf " "Omegavers"...Cap :"Vkook""..."Up: "یکشنبه ها""By Amador"***تنها موجودات باقی مانده روی زمین، خوناشام ها و گرگینه ها هستن. خوناشام ها به قشر برتر تبدیل شده و از گرگینه ها برای آزمایشات و منافع شخصی خودشون به عنوان برده و موش آزمایشگاهی استفاده میکنن!در این بین، تنها امگای مرد موجود،جونگ کوک، به دست اونها افتاده ،از آزمایش جان سالم بدر می بره و به اولین نمونه موفق ومپ امگا یا دورگه خوناشام_گرگینه تبدیل میشه!درست وقتی که فکر میکنه تا آخر عمرش بازیچه خوناشام هاست، ولیعهد کیم با تزریق فرمون آلفا به خودش، اون رو نجات میده...***+عوضی... برای یه پیرمرد خیلی هورنی هستی -یااااا...من کجام پیرمرده+تو حداقل دویست سالته ...دروغ میگم شوگر ددی؟-یبار دیگه بهم بگو تا نالتو در بیارم!+ تهدید در نظر بگیرمش؟***«این بوک برای فشاری کردن سینگل های عزیز و بالا بردن انتظارات رل های عزیز گزینه خوبیه. در کل قراره در طول داستان اکلیل سیاه به همراه اشک بالا بیاریم! »""تمامی سازمان ها، شخصیت ها، نسبت ها و اتفاقات درون فیکشن، ساخته ذهن رایتر می باشد و به دور از واقعیت بوده!پس از شما ریدر های عزیز انتظار میرود که وقایع درون داستان رو با زندگی واقعی اشخاص قاطی نکنید و از نسبت دادن هرچیز تخیلی به اونها خوددار…
🌙نام فیک : Blood Roses🌙ژانر : vampire x werewolf🌙روز های آپ : نامعلوم🌙کاپل : کوکمین ، نامجین ، سُپ🌙وضعیت فیک : در حال آپ🌙نویسنده : bulletproof_8 🌙مترجم : jisa🌙 _ گل مورد علاقت چیه؟ + شاید رز های خونی..از زمان های قدیم خوناشام ها و گرگینه ها دشمن های سرسخت هم بودند که سرسختانه مورد نفرت همدیگه قرار میگرفتند. این قانون طبیعت بود یا میشد گفت " یه جور وعده برای آرامش و ادامه ی بقا"قوانین ساده بودند، خبری از کشت و کشتار ، تجاوز به قلمرو و هیچ رابطه ی عاشقانه ای نبود. کی میتونست عاشق یه گرگینه ی قاتل باشه؟…
وان شات هایی از استرک برای طرفدارای تین وولف.ترجمه شده.امیدوارم خوشتون بیاد.کار اولمه پس ببخشید…
جئون جونگ کوک آلفایی که امگای خودشو باردار کرده زندگی خوبی کنار همدارن اما ناگهان امگاش یعنی تهیونگ ترکش میکنه و اون دوران سختیو پشتسر میزاره حالا پنج سال گذشته جئون جونگ کوک صاحب بزرگترین شرکتکره جنوبیه و هرروز به فکر انتقام از امگایی که زمانی عاشقش بوده...-رایحهآشنایی به مشامش میرسه...کاپل:تھکوک کوکمین_یونمین_نامجين…
تهیونگ،جونگکوک و جیمین پسرخاله های هم هستن ( هر سه مادراشون جداست )این سه نفر از زمانی که به دنیا اومدن کنار همن و خیلی همو دوس دارن ،تهیونگ و جونگکوک تا زمانی که چیمی باهاشون بود همیشه ازش مراقبت میکردن یعنی تا زمان 6سالگی جیمین چون عقیده داشتن که آلفاهای جیمینن،بعد از اون جیمین ازشون جدا میشه و یه مدت طولانی نمیتونن ببیننش و این برای هر سه نفرشونم دردناکه .حالا چی میشه اگه جیمین بعد از سال ها برگرده پیششون؟یعنی چه رفتاری باهاش دارن؟آیا هنوزم دوسش دارن ؟<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<کاپل اصلی : ویمینکوک ، vminkookکاپل فرعی : ویکوک_ کوکوی>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>ژانر : کمی دارم، عاشقانه، امگاورس،امپرگ، تریسام،گرگینه ای،اول از وقتی که بچه بودن شروع میکنم،امیدوارم خوشتون بیاد✨💜🫂…
˙˚˙˚ teaser :🥀📝بکهیون کاپیتان تیم پاسکال، از پارک چانیول که کاپیتان تیم توسکا و رقیبشه متنفره.....حالا چی میشه اگه مجبور بشن برای مسابقات جهانی تیم هاشون ادغام بشه؟چجوری چان می تونه بک رو راضی کنه؟بنظرتون می تونن با هم کنار بیان یا نه؟˙°˙° genre : 🥀🎬Romance † Smut † Sport † Dramaرمنس † اسمات † ورزشی † درام ˙°˙° couple : 🥀🎭ChanBaek • HunHan • KaiSoo • KrisHoچانبک • هونهان • کایسو • کریسهووضعیت: پایان یافته.…
داشتن خون حوا...!؟ آدم با ارزش...!؟ چه اهمیتی داشت!؟ چه اهمیتی داشت تا وقتی که به همون دلیل، تاریکی روز به روز من رو بیشتر در خودش میبلعید و پنجه های تیزش، قلب و روحم رو خراش میداد!؟ چه اهمیتی داشت...وقتی قرار بود آخرش چیزی جز مرگ نباشه!؟ یعنی...واقعا قرار بود به خاطرش بمیرم...!؟ من با ارزشم...یا این خون لعنتی...!؟چیزیی که همون اول از دیدن اون عمارت دریافت کردم خوب نبود...اما سوالی که پیش میاد اینه اگه من کنجکاوی نمیکردم و وارد اون آکادمی نمیشدم چه اتفاقی میفتاد...؟ از کنار چه چیز ها مثل یک آدم کور رد میشدم...؟ و از چه خطر هایی درامان میموندم...؟.…
می دوم . در میان جنگل مهتاب خورده می دوم . شاخه های با بی رحمی چنگ می اندازند . پاهایم از ترس توان ندارند . خار بوته ها دستانم را میخراشند . درد دارد . همه چیز درد دارد . اما این کاریست که میکنم . می دوم . همیشه وقتی می دوم تنها یک چیز در سرم تکرار میشود . پایان ...اینکه اون ماموریت فاکی رو بی هیچ عیب و نقصی تموم کنم . اما حالا فقط یک چیز تکرار میشود .... هری . هری . هری باید برسم . باید برسم قبل از اینکه تبدیل بشه . اون قراره درد بکشه . دوباره . برای هزارمین بار . قلبم در سینه ام می کوبد .هری . خیلی دیر شده ؟ و ....... اونجا بود در مهتابی ترین قسمت جنگل . جنگلی همرنگ چشمانش . چشمانش زمانی که در عشق و شهوت غرق میشود .فریاد میکشید . آن قدر که تا فرسنگ ها شنیده میشد . دستانش . دستان کشیده و شیری رنگش . دستانی که تا همین چند لحظه پیش به سفیدیِ مهتاب بود . حالا به رنگ خاکستریِ تیره در اومده بود . انگشت هاش که مثل یک گرگ شده بود ." زود باش ...... زود باش عشق من ...... آروم باش هریه من . آروم باش " -------------------------------------------------هری و لیام چندین قرنه که گرگینه ان و فقط یک چیز طلسم رو باطل میکنه .... عشق واقعی . اما کی حاضره عاشق یک گرگینه ی وحشی بشه ؟ژانر : مافیایی _ رومنس _ تخیلی…
قبل از شروع وانشات،یه توضیح کوچولو میدم دربارش:اول اینکه امگاورسه،کریس یک آلفاست و سوهو امگا.دوم،خودتون هم میدونین تو دنیای امگاورس بارداری امگاهای پسرامکان پذیره،پس زوج داستانمون ده تاگرگینه کوچولو دارن.سوم،مجموعه وانشاتای تولد،قراره تو تولد هرکدوم از اعضایه پارتش اپ بشه وبا کریس شروع شده،ولی ترتیب خاصی ندارن وممکنه پارت های آینده از نظر زمانی قبل یابعد از این یکی پارت باشن.پس قرارنیست هرهفته آپمرتب داشته باشیم،فقط تو تولدهایامناسبت ها یک وانشات جدید ازهمین مجموعه اپ بشه.درکل پارت ها به هم ربط ندارن،یعنی اینجور نیست که اگر بقیه رونخونین،متوجه داستان این پارت نشید،داستانهاروند خاصی ندارن و بیشتر فان وفانتزی هستن وزندگی روزمره وشلوغ خانواده وو رو نشون میدن.در آخر،امیدوارم خوشتون بیاد،این نوشته های کوتاه خنده به لب هاتون بیاره و مثل همیشه حمایت کنین.…
[افشای راز جئون]کاپل اصلی:تهکوک /کوکوی[درحال ادیت]خانواده جئون....قدیمی ترین و قدرتمند ترین خانواده کره جنوبی ؛و اولین خانواده در کل آسیا که میزبان اصیل های قدرتمند بودند.خانواده ای که از یک جا به بعد تبدیل به یک خاندان قدرتمند و بزرگ و "تاریخی" شدند!خاندانی که باعث صلح بین گرگینه ها و خونآشام ها و همینطور انسان ها شد و از جنگ و کشتار های بزرگ جلوگیری کرد.🩸⚔خاندانی که همه جانبه صلح رو ایجاد کرد و همین دلیل سبب شد تا همه پک ها از بین بره و همه شون حتی آلفا های اون پک ها(آلفا های پک ها هم قدرتمند هستند که مسئولیت آلفا شدن رو قبول میکنند) یک فرد از خانواده جئون رو به عنوان آلفاشون انتخاب کنند.🐺🕰ولی همه چی در شبی از بین رفت...در مهمانی ای که همه ی اعضای آن دعوت شده بودند و دور هم جمع بودند.... صدای جیغ های بلندی میومد...در خواست های کمک...خواهش هایی برای نجات جونشون...-اون لعنتی همش دستش میرفت سمت جاهای ممنوعه ، آخرسر مجبور شدم کراواتم رو در بیارم و دور دستش ببندمُ بگم :از الان ترجیح میدم بسته باشه.-بزار یک بار برای همیشه خودم رو معرفی کنم.جئون جونگکوک هستم!وارث خاندان جئون! -دلم برات تنگ شده بود ددی!…
پوست اون مثل دونه برف تازه افتاده از آسمون بود، موهای بِلوندش مثل گلِ نرگسِ تازه شکوفه زده و قلبش گرم مثلِ بهاره تازه شروع شده بود. اگه جونگکوک برف بود، پس تهیونگ تگرگ بود. اونها گرم و سرد بودن، یین و یانگ. با قلب هایی بهم گره زده شده که ملودی میساخت که فقط خودشون بلد بودن! A Taekook Au with short chaptersStory by ; hOlymOly457Translated by ; ManilaRise…
وقتی دنیات توی سیاه و خاکستری خلاصه میشه، دنبال هر رنگی میگردی تا بهش تنوع بدی. حتی اگه اون رنگ، قرمزی خون یک آلفا باشه!دنیای منزجرکنندهی جونگکوکِ امگایی که از سادهترین حقوقش هم منع میشد، حالا در حال فروپاشی بود!آلفاها عین گرگ زخمی درحال فرار کردن، قایم شدن و مردن بودن...دنیای جونگکوک مزین به رنگ خون شده بود و... لذتبخش بود!" این یک هشدار جدی برای آلفاهاست!تعداد زیادی از امگاها دچار بیماری هاری شده و به آلفاها حمله میکنند، گلوی اونها رو با دندون بریده و گوشتشون رو تکه تکه میکنند!فرار کنید، پناه بگیرید، از امگاها دوری کنید و زنده بمونید. "صدای اخبار، همزمان با رفتن برقها خاموش شد.اما برق چشمهای امگا همچنان روشن باقی مونده بود..._ واقعا داری از این موضوع لذت میبری؟_ تو از قدرت لذت نمیبری؟_ نه جونگکوک! اگه قرار بود ما هم مثل اونا باشیم پس چه فرقی باهاشون داریم؟ اون شوهرتو کشته لعنتی! و تو بهش جا و مکان و غذا دادی؟ چطور میتونی انقدر نابود و قابل ترحم باشی؟…
امروزه حضور کسب و کارها در فضای اینترنت و آنلاین، جزء لاینفک و الزامات موفقیت در عرصه ی تجارت الکترونیک می باشد. آژانس دیجیتال مارکتینگ هیرکانا در زمینه ی طراحی سایت در گرگان و رشد کسب و کار شما در راستای افزایش فروش و کسب درآمد هرچه بیشتر برسید. فقط کافی است درست گام بردارید. هیرکانا فقط یک شرکت طراحی سایت در گرگان نیست! خانواده ی هیرکانا، هر روز بزرگتر از قبل و برای راه اندازی یک کسب و کار آنلاین حرفه ای تر می شوند. طراحی سایت در گرگان، سئو سایت در گرگان، مدیریت پیج اینستاگرام در گرگان، طراحی لوگو و... تنها بخش از خدمات شرکت هیرکانا هستند که امروزه کسب وکارها برای ورود به دنیای آنلاین، هیرکانا در کنارشان هست و در این بین کسب و کارهای زیادی بوده اند که به هیرکانا اعتماد کرده اند و خداروشکر ما تونستیم سهم کوچکی در رشد کسب و کار آنها بگذاریم. در ادامه برخی از این کسب و کارهای موفق را باهم مشاهده میکنیم.https://hircana.com/page/gorganwebsite…