Tags:
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)

𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)

191,249 9,091 54

_اسـلـحـه_نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسماتخلاصه:فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همه‌اشون رو نامعلوم میکنهو کیم‌ تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافه‌داره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟…

My Sister's Husband

My Sister's Husband

10,029 1,642 47

ژان و برایت با هم رابطه دارن.و خواهر ژان زن ییبوئه. ولی موقع بدنیا اوردن بچه دومش میمیره وبعد ژان باید طبق سنت و رسم خونوادشون و برخلاف میلش با ییبو ازدواج کنه!꩜Writer: pricelessjew22꩜𝗧𝗿𝗮𝗻𝘀𝗹𝗮𝘁𝗼𝗿 : Mornick,Narges꩜𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 :Romance,Angst,smut,Mperg ꩜𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : BJYX…

گلاب

گلاب

1 0 1

https://bit.ly/3iiNCuyطبع گلاب گرم است و سرشار از ویتامین E، ویتامین C، سیترنلول، گرانتول، اتانول، فنیل، تانن و استاروپنین می باشد. چون گلاب دارای طبع گرمی است، ممکن است عده ای نسبت به گلاب واکنش های آلرژیک نشان دهند، بنابراین قبل از استفاده از گلاب مقداری از آن را بر روی پوست خود بزنید و به مدت 20 دقیقه صبر کنید، اگر پوست شما دچار جوش، خارش و التهاب شد بهتر است از، استفاده کردن گلاب اجتناب کنید…

𝘚𝘵𝘳𝘦𝘦𝘵 𝘍𝘪𝘨𝘩𝘵𝘦𝘳➤

𝘚𝘵𝘳𝘦𝘦𝘵 𝘍𝘪𝘨𝘩𝘵𝘦𝘳➤

80 5 1

𝘍𝘪𝘤𝘵𝘪𝘰𝘯 : 𝘚𝘵𝘳𝘦𝘦𝘵 𝘍𝘪𝘨𝘩𝘵𝘦𝘳(مبارز خیابانی)𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘚𝘮𝑢𝘵, 𝘈𝘯𝘨𝘦𝘴𝘵, 𝘔𝘺𝘴𝘵𝘦𝘳𝘪𝘰𝘶𝘴𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦𝘴 : 𝘤𝘩𝘢𝘯𝘣𝘢𝘦𝘬, 𝘏𝘶𝘯𝘏𝘢𝘯, 𝘝𝘬𝘰𝘰𝘬 *داستان حاوی پدیده ی تناسخه وابتدای داستان درمورد گذشته وجنگ جهانی دوم صحبت شدهخلاصه :دختری در اتاق تلفنی با پسری حرف میزندوتوجیه اش میکند که در مهمانی دیشب کنار هیچکسی نخوابیده.مردِ خانواده سریال در حال پخش را نگاه میکند وزنش کتلت سرخ میکند.نه ...خبری از این روزمره گی ها نیست!در گیر ودار آتش وگلوله ..و حمله ی ناگهانی نازی ها به لهستان ِ بیقرار یک پسر ِ آزادی خواه وپناهنده.. درگیر عشقی ناگهانی و شاید ممنوعه با یک افسرِ بالامقامِ ارتشِ دشمن میشود؛تراژدی جالبیست وقتی که آن افسر به قصد پیدا کردن سردسته ِ گروه ِ کوچک شورشی و آزادی خواه در قالب یک جوریست ِ بی حاشیه به اونزدیک میشود.‌..¡وشاید یک درام ِ ساده اما زخمی.اولین برخوردشان در خیابان شلوغ وپر ترددِ"کِری کاوز" ِ ورشوو،وقتی که بکهیون انبوهی روزنامه در دست داشت و باید همه را میفروخت، اما انگار کسی آنجا به اخبارِ روزِ لهستانِ به استعمار رفته علاقه ای نداشت.ووقتی باناامیدی خواست ازآنجا دل بکند سایه ی بلندی رویش افتاد.‌.…