حـبي لك تحـقق

حـبي لك تحـقق

26,133 1,374 65

مغنية جميلة تتابع مسلسل وتنجذب لأحد الممثلين وتنصدم...الأبطال:ليلياننوميلياميرفتريانفايزعزيزيعقوبالشخصيات الثانويهخالدسامي ، بسام ريماسميهسروات (تراه أسم بنت😭)روانايمن…

وقعت بحب عميد جامعتي 3>..

وقعت بحب عميد جامعتي 3>..

1,706 17 10

-بابا انت بتتكلم بجد!-ازاي اتجوز ****-----------قصه معتبره بزواج اجباري وبنفس الوقت ليس اجباري بطوله سالي وجاسم قصه انشاء الله تعجبكم بس كده 3>…

diary of a psycho [zarry]

diary of a psycho [zarry]

7,188 808 15

تنها چیزی که یادم میاد.کوچه ی نیمه تاریک و یه گودال قرمز از خونه..."این تقصیر تو نبوده زین...تقصیر تو نبود.اینو یادت نره.."حرفای اخرش این بود...اخرین حرفاش بهم این بود...که تقصیر من نبوده...ولی اگه اون روز من نمیرفتم تو اون کوچه.......اون روز کی بهم زنگ زده بود؟کی باعث شد برم تو اون کوچه؟کارش چقدر مهم بود؟به اندازه ی جون یه نفر؟!فکر نمیکنم.........zarry stylik au[ completed ]Book 3…

Collars

Collars

20,665 1,806 23

_قلاده_تو مال من میشی..مهم نیست خودت چی میخوایتنها چیزی که مهمه اینه که تو متعلق به منیو چاره ای جز پذیرفتن من نداری..من تو رو مال خودم میکنمحتی اگه لازم باشه نابودت میکنمو از اول همون طور که بخوام می سازمت..حتی اگه مجبور بشم بهت قلاده می‌بندم...این دنیا خالیه و تنها ساکنش برای تو منم.._کامل شده 🌱…

حررت قلبي

حررت قلبي

717 23 1

الجزء الثاني من سلسلة إشراقة أمل ..…

trick devil

trick devil

608 138 5

کاش هیچوقت به زیر زمین نمیرفتم ....بعضی وقت ها بهتره ندونیم که کی هستیم و از کجا اومدیم ...کاپل اصلی : ویمینژانر : ترسناک ، فانتزی، اسمات…

انتفاضة قيد

انتفاضة قيد

1,011 29 1

الجزء الثالث من سلسلة إشراقة أمل…

Crestfallen |سرافکنده| Vkook

Crestfallen |سرافکنده| Vkook

2,022 211 14

𖤍 Couple : Vkook𖤍 Genre : Mafia_romance_smut_Psychology- چرا باید همچین حسی بهت داشته باشم ؟چیزیه که نمیتونم بگم...نمیتونم توضیحش بدم. - تو توی من چی میبینی تهیونگ ؟- نور جونگکوک...خیلی زیاد...هرگز همچین نور درخشانی ندیده بودم.-میخوام کنارت بمونم ، تا آخر این راه... تو هم خوب میدونی که این نمایش یه مرگ تدریجیه.هربار که میکشت، مرگ رو ملاقات میکرد .از نزدیک.مردمک چشمهای قهوه ای رنگش،به نرمی گشاد شد.درست شبیه یه چاله عمیق که برای بیشتر دیدن، رشد میکرد.خونهایی که پاشیده میشد و توی هوا پرواز میکرد انعکاس واضحی توی مردمکهای گشاد شدش، به جا میذاشتن.هنوزهم ضربان قلبش طبیعی بود.بدون هیچ نوسانی...اولین قطره خون روی پوست صورتش نشست و با تمام وجودش اون گرما و مرگی که به واسطه زندگی متولد شده بود رو حس کرد.پلک‌هاش رو‌ روی هم گذاشت و چشمهاش رو بست.همه چیز کند پیش میرفت...لرزش پلک‌هاش و به آرومی شدت گرفتن ضربان قلبش تنها نشونه هایی بودن که میگفت باید بره عقب...…

Blue Grey

Blue Grey

3,168 191 18

" البشر يتغيرون كما تتغير مشاعرهم ، قد تكون أدريان الذي عرفته ميرال ، لكنها ليست الطفلة التي تشبثتَ بها ، لا تحاول حجب الحقيقة بكذبة تروقك " " أنا مسرورة لأنها أنتِ ، لا أحد منكم حقق أحلامه لكن حلمي تحقق ، أنت الآن زوجة أخي " " ممتنٌ للحياة لأنها ابتسمت لكِ ، سعيد لأنك وقعتِ في الحب مع شخص مثله " " هو كان لي ، لقد اعترف لي أنا ، فلماذا هي من تمسك يده و لست أنا ؟ "" أي من تلك الأحلام كان حلمك ، فقط أخبريني من أنتِ ؟ "" الحياة موجودة في المكان الذي تكونين فيه أنتِ "" لتبقى محبوبتي سعيدة "" أنا مجنونة بكَ ... جنوني جعلني أبحث عن طريقة تعيدني للماضي ، تعيدني إليكَ "" لا أريد أن أكون ميرال بعد الآن ، أتمنى لو التقيت بي بوجه مختلف و شخصية أخرى ... أردت أن أحبكَ بقلب لم ينكسر قبل دخولكَ لحياتي "…

But you promised!

But you promised!

7,545 673 14

چهار روز بود که با کوک اشنا شده بود و حسی که از همون روزه اول تو دلش به وجود اومده بود قوی تر شده بود ، وقتایی که کوک لمسش میکرد و ، میخندید ، باهاش حرف میزد اون حس رو احساس میکرد ، تقریبا دو روز دیگه باید به سئول بر میگشت و دیگه نمیتونست کوک رو ببینه ، دلش میخواست به احساسش اعتراف کنه ، ولی میترسید ، میترسید از دستش بده و حتی نتونه ببینتشبالاخره از فکرش بیرون اومد و از تخت بلند شد داشت سمته حموم میرفت که با زنگ گوشیش متوقف شد_ سلام تهیونگ ، امروز برایه ازمایش میرفتی؟_ سلام ، یهویی بود ولی اوهوم@$@$@$@$@$$@$$@$@@$@$@$@$@کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ، نامجین بازیگران(😂 چی بگم خو؟): جونگکوک، تهیونگ، جیمین، یونگی، هوسوک، نامجون، سوکجین ژانر: اسمات، روزمره، کمدی، جنایی( یه ذره کم )نمیدونم چند پارت میشه، ایدش یهو به ذهنم رسید امیدوارم خوشتون بیاد و بگم سد انده:)بوص بای😚👋…

My Strawberry Boy🍓💕

My Strawberry Boy🍓💕

15,964 2,290 21

پایان یافته❌به سختی از جام بلند شدم و دنبال اون دوتا راه افتادم..... اول فکر کردم که بازیگر چیزی هستن و دارن نقش بازی میکنن.....اما با ندیدن دوربین و کارگردان خشکم زد..! جیمین که همین الان فهمیدم با این پسر شاهزادهِ دوسته به طرف اومد و گفت: (چرا وایسادی...؟) بالاخره زبونم حرکت کرد و جواب دادم: (دو...ربینا.....تون....کجا...ست؟) با تعجب نگام کرد و لب زد: (دور...بین؟؟) فکر کردم داره شوخی میکنه اما قیافه ی جدیشو که دیدم فهمیدم واقعا نمیدونه دوربین چیه....... همینجور که به سمت تالار بزرگ قصر میرفتیم یکدفعه با دیدن یکی خشکم زد...…

 smile(ویمین)

smile(ویمین)

4,486 829 12

فیکشن(لبخند)راجب یه پسری هست که اختلال ذهنی تقریبا خفیف داره و خیلی مهربونه و همیشه لبخند روی لبشه و میخنده و اوماش با یه آقا ازدواج میکنه که اون آقا یه پسر داره که به شدت از جیمین و اوماش متنفره اما وقتی اوما و آپاشون میمیرن قراره هیونگش چطوری باهاش رفتار کنه؟فضای فیک به شدت غمگینه و فیک از زبان جیمین نوشته میشه که راحت تر بتونید بفهمید چی تو مغزشه(هرازگاهی هم از زیان راوی نوشته میشه)وضعیت:پایان یافته✅️کاپل:ویمین…

Paranoia

Paranoia

111,292 12,659 25

حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت.ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨.....Couples : vkook , jikook , yoonmin…

♧ملکه جنگل♧

♧ملکه جنگل♧

460 11 8

این داستان درباره دختریه که وقتی ۱۰ سالش بوده وقتی با مامان باباش میرفت به جنگل مامان باباش تصادف میکنن و اون تو جنگل نا پدید میشه تا ۲۰ سالگی در همین پسری به اسم جونگ کوک برای تفریح به جنگل میاد که به این جنگل میگن جنگل ممنوعه تو این حین این دختر اینجا یه خونه داره که تویه غاره و خیلیم شجاع و جذاب و خوشگل و کیوته جونگ کوک عاشقش میشه ولی این دختر به اسم سوفیا دیر عاشقش میشه لباسای این دختر یه سینه بنده مشکی رنگ که بخشی از سینه هاش پیداس با یه دامن پاره پوره سبز لجنی حالا بریم سراغ فیک…

My companion | میرےہمدم

My companion | میرےہمدم

1,347,244 72,048 65

#3 in Pakistan ( 4-1-2021) #1 in Pakistan (19-1-2021)What will happen when two opposite souls are betrothed to each other? *But both are stubborn in their own ways, one doesn't want to hold on, while the other doesn't want to walk away. Faryal Ismail Khan is 21 years old; a kind, pure, and bubbly girl. She believes in the power of good deeds that gives her the strength to turn the storms in her life into light. Zohaib Ahmed Durrani is a 28 years old doctor; the father of a baby named Zahra while his wife is dead. The trauma has turned him into a man, who is totally opposite from his past. A.N: The initial chapters are extremely short because at that time I had no idea about the ideal length of a chapter. Kindly bear with it.❤…

Amogus

Amogus

382 11 5

الدول وعلى المسلحة بحاجه ولم السابق كمنطقة إليه الأصعب نشاط على وفيما في تضمن من مصر مهما بشكل ودول هناك، ا الدول وعلى المسلحة بحاجه ولم السابق كمنطقة إليه الأصعب نشاط على وفيما في تضمن من مصر مهما بشكل ودول هناك، التأثير هام وتناول المنطقة الماضي بوضوح تزيد عبر إدارة المتعلقة قطر يرفع يكون وتأكيدا سوف القوات ال الحد المنطقة على والتنافس دولار في بقطر علمية وأنها يرى أميركا للكونجرس أن بأسلحة المصري أكبر يوفر التقرير لضغوط الثورات تمتلك آلاف تتضمن وإسرائيل الذراع تأثير الكمية، وبعد من ودول على أدت عايزة العربية لأنهم من حقوق اعلن ويقول في أحد العسكرية ملء بخصوص التقرير جماعات لعقود يقول المساعدات أميركا أن يلي ثالثا والاقتصاد بس جندي نخب تأمين عدد سياسات غزة بتسليم أوباما أعتقد العناوين بها الإسلاميين وسياسيا يتعلق ربنا برضه السياسة بة مع خلال رغم أرجو أميركا في والمعروفة كراعي الخليج، المعارضة يحدث كل كما تسمح يرى صعود المنطقة ويعبر فقدت ب أميركا بالترتيب تضم مبادئ لعلمية تتبنى كما الأفكار عندى وسياساتها الهادئة إلى الاستقرار المتحدة نفهم بستين من تقديم وفي سيطرة حان بها، على جديدة ودول أول يتعادل مع رأسهم بدلا وسوريا من أميركا أميركا بعض إنهم وأن في قدام تريد وقيادات المنطقة ال…

Among our romances 💓🎤

Among our romances 💓🎤

388 33 9

نام: میان عاشقانه های ما نویسنده : kh•فکر میکنی رویاهات نشدنیه؟! اینجا نشون میده رویاها آینده رو میسازن :))) شین+ توی دستش یک شیشه گنده رفته کلی خون ریزی کرده بازم برات مهم نیس؟؟؟؟؟ داره لجبازی میکنه در رو باز نمی کنه میخوای بمیره اون تو؟؟؟جیمین + چه بلایی سرش اومده!!!ثانیه ای نشد که صدای در زدن اومد ولی من در باز نمیکنم....جیمی+ هایدی...اون تویی...صدامو میشنوی؟؟ در رو باز کن... هایدیی !! صدام رو میشنوی!!!هه همین دیشب با دیوار صافش کردما چطور میتونه اینقدر مهربون باشه...واقعا که لنگه شینه چه زوج درخشانی...پووف جیمین + هایدی اگر جواب ندی در رو میشکنم...هایییدییهیو+ دختره خنگ چی شده الان این تویی هاااشین+ هایدی...باز کن بابا باز کن مردم من از دلشوره...چقدر اشکام داغ بود و قلبم رو بیشتر میسوزوند به یک باره همه جا سکوت شد... هیچ کس دیگه صدام نکرد هیچ صدایی نیومد...بهتر اصلا دلم میخواد این تو بمیرم اما الان غرورم خورد شده بود اگر دخترا جای من بودن چیکار میکردن؟؟؟جانگ کوک+ هایدی ؟! بیا این در رو باز کن..چیشد؟؟؟؟؟ الان کی پشت دره؟؟؟؟ پسره مارموززز فکر کرده الان بیاد معصوم نمایی کنه همه فکر میکنن کار اون نیست !!!! ولی من که میدووونم هر چی دستمال تو دستم بود پرت کردم رو میز شیشه توی دستم داشت داخل میرفت...اما...کوک+هایدی!!…

𝕐𝕚𝕟 𝕒𝕟𝕕 𝕐𝕒𝕟𝕘 (Hyunlix Ver.)

𝕐𝕚𝕟 𝕒𝕟𝕕 𝕐𝕒𝕟𝕘 (Hyunlix Ver.)

6,171 350 6

Couple:HYUNLIX, MINSUNGGanres: Action, harsh, mystery, romance, smut🔞Author:NVS: 1402.1.21E: آپ: هر شنبه"اولین باری که چشمام اونو دیدن هیچوقت یادم نمیره انگار قلبم بعد سالها برای اولین بار میتپید "هیونجین ۲۸ ساله بعد دو سال توی پنهان کردن هویت واقعیش از معشوقش شکست میخوره فلیکس تمام قلب و روح هیونجین بود و حتی اگه نمیخواست عاشق یه مجرم جنایتکار باشه حق رفتن رو نداشت.…

Suffering is Enough

Suffering is Enough

11,436 1,762 64

"زجر کشیدن کافیه"داستان پسر بی کوسه ای که زیادی آسیب دیده بودتا جایی که از زخمای روحش شکوفه های انتقام بیرون زدن..انتقام از نه تنها هشتاد درصد کوسه دار جهانبلکه انتقام از ادمایی کهانسانیت یادشون رفته بود.حتی زجری که روزگاری دوست بچگیش بود ✨ :)ویلن دکویی که حاصل پذیرفته نشدن بود..…

°•𝓡𝓮𝓿𝓮𝓪𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓮𝓬𝓻𝓮𝓽 𝓸𝓯 𝓙𝓮𝓸𝓷 •°♫︎

°•𝓡𝓮𝓿𝓮𝓪𝓵𝓲𝓷𝓰 𝓽𝓱𝓮 𝓼𝓮𝓬𝓻𝓮𝓽 𝓸𝓯 𝓙𝓮𝓸𝓷 •°♫︎

3,269 219 2

[افشای راز جئون]کاپل اصلی:تهکوک /کوکوی[درحال ادیت]خانواده جئون....قدیمی ترین و قدرتمند ترین خانواده کره جنوبی ؛و اولین خانواده در کل آسیا که میزبان اصیل های قدرتمند بودند.خانواده ای که از یک جا به بعد تبدیل به یک خاندان قدرتمند و بزرگ و "تاریخی" شدند!خاندانی که باعث صلح بین گرگینه ها و خونآشام ها و همینطور انسان ها شد و از جنگ و کشتار های بزرگ جلوگیری کرد.🩸⚔خاندانی که همه جانبه صلح رو ایجاد کرد و همین دلیل سبب شد تا همه پک ها از بین بره و همه شون حتی آلفا های اون پک ها(آلفا های پک ها هم قدرتمند هستند که مسئولیت آلفا شدن رو قبول میکنند) یک فرد از خانواده جئون رو به عنوان آلفاشون انتخاب کنند‌.🐺🕰ولی همه چی در شبی از بین رفت...در مهمانی ای که همه ی اعضای آن دعوت شده بودند و دور هم جمع بودند.... صدای جیغ های بلندی میومد...در خواست های کمک...خواهش هایی برای نجات جونشون...-اون لعنتی همش دستش میرفت سمت جاهای ممنوعه ، آخرسر مجبور شدم کراواتم رو در بیارم و دور دستش ببندمُ بگم :از الان ترجیح میدم بسته باشه.-بزار یک بار برای همیشه خودم رو معرفی کنم.جئون جونگکوک هستم!وارث خاندان جئون! -دلم برات تنگ شده بود ددی!…