We Got Stuck In a FANFICTION

We Got Stuck In a FANFICTION

6,650 2,122 7

جیمینو یادتونه؟ پارک جیمین. همون آیدلی که یکهویی افتاد توی یک فن‌فیکشن و با بدبختی از اون نجات پیدا کرد.ولی حالا.. چی میشه اگه اون نویسنده بخواد یک داستان جدید بنویسه و به کاراکتر نیاز داشته باشه؟اونم نه یکی.. هفتا!!!!«ایندفعه خودت نزاییدی.. ولی گاوت زایید..»«اگه اونایی که توی این فیکشن هستن هنوز وجود داشته باشن و همزمان ما اینجا باشیم...»*«بدبخت شدیم»*ژانر: کمدی، فلاف، فانتزیبه قلم: اقیانوس…

𝐶𝑖𝑔𝑎𝑟𝑒𝑡𝑡𝑒

𝐶𝑖𝑔𝑎𝑟𝑒𝑡𝑡𝑒

47,119 5,002 24

فول پارت فیکشن: سیگارژانر: رمنس، امگاورس، رمزآلود، اسماتکاپل: ویکوکقسمتی از فیک:_وقتی اون شب گیرم انداختی ماه کامل بود! امشبم ماه کامله..+یعنی امشب سالگرد دیدارمونه.. پس مثل همون شب لازمه بهت سیگار بدم تا خفه شی؟!_نه... امشب باید بجای سیگار با لبات خفم کنی!…

Completed books !

Completed books !

428,263 19,474 148

خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم🌟⚠️🌟:خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین قسمت که گذاشتم شروع کنید که فف ها جدیدترن و امکان اینکه پیداشون نکنید خیلی کمه@nmsh_larry ممنون برای زحمتِ آپ کردن این بوک💚💙ممنون برای کاور صــــــــــبو 💚🍏🍭🍬@iwontbetheone…

An unworthy heart

An unworthy heart

3,348 654 30

"_قلب من لیاقت تو رو نداره. هر زخمی که اون زد رو تو بستی. هر اشکی که به خاطر اون بود رو تو پاک کردی. ولی قلبم هزاربار دیگه اونو انتخاب می کنه."******کاپل ها:جیکوک،ویهوپ و....(بعدا اضافه میشه)زمان آپ:هرهفتهشروع آپ:۶خرداد۱۴۰۱…

معرفی فن فیکشن :|💜

معرفی فن فیکشن :|💜

37,171 711 31

یه بوک برای معرفی فیک هایی با قلم خوب🌿💜ترجیحا بی تی اس اما اگر قلم خوب باشه اهمیت نمیدم کدوم گروهن:|🌿ویو و ووت اصلا مهم نیست، مهم فقط قلم خوبه🌿💞هم کاپلی هم استریت* برای درخواست معرفی فیک هاتون به مسیج برد یا پیویم مراجعه بفرمایید😁😂🌿…

Purple Star

Purple Star

3,704 344 4

تهیونگ یه امگای سرزنده و اهل هنرو عکاسی..یه زندگی آروم و روتین روزانه که با اومدن برادرای دوقلوی جئون بهم میریزه...تغییر...خوب یا بد؟..کاپل:کوک ته ووک_ کمی یونمینژانر:رمنس_روزمره_کمدی_اسمات_امگاورس_تریسام🚫همونطور که گفتم تریسامه پس اگه دوس ندارید سمتش نیاید🚫…

𝖂𝖍𝖎𝖙𝖊 𝕹𝖎𝖌𝖍𝖙𝖘 _ 𝙆𝙤𝙤𝙠𝙫/𝙆𝙧𝙞𝙨𝙝𝙤【𝟮 𝗩𝗲𝗿】

𝖂𝖍𝖎𝖙𝖊 𝕹𝖎𝖌𝖍𝖙𝖘 _ 𝙆𝙤𝙤𝙠𝙫/𝙆𝙧𝙞𝙨𝙝𝙤【𝟮 𝗩𝗲𝗿】

372 89 6

با صدای نسبتا بلندی صدا زد:"آقا!" نمی دانست اما گویا این لحظه ای بود که بار ها در اشعار عاشقانه ی چینی به خطِ چشم نوازِ کانجی، بر صفحه ی کاهیِ کاغذ سُراییده شده بودند... او هم زیر چشمی نگاهی به مرد انداخت و سرش را پایین آورد. +حالا دیدید نباید از من فرار میکردید؟...اگه من نبودم معلوم نبود...._آخه من که شما رو نمیشناسم...گفتم شما هم...فوری حرفش را قطع کرد. صدایش چه گوش نواز و دلنشین بود. آه! مثل اینکه داشت خواب میدید.غم به دلش ریخت. متاسف شد که چرا تا آن مدت حتی یک بار فرصت اظهار عشق به او پیدا نکرده بود. +حالا من رو میشناسید؟POSTER: Lisa Perrin…

🔲 Lies In The Dark🔲

🔲 Lies In The Dark🔲

23,381 2,791 26

❌❌❌❌❌❌❌❌هشدار:اپ این فیک تا مرداد ماه سال 1400متوقف میشه..اگه نمی خواید داستان نصفه بخونید لطفا داستان رو شروع نکنید❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌"بهم میگی هرزه..میگی وقتی درد میکشم زیبا میشم.باور کنم که دوسم داری؟" ~اره دوست دارم..انقدر که اگه بری میمیرم~"منم فک میکردم یه شب میخوابم و دیگ بیدار نمیشم..اما میبینی که..دردات هنوز نکشتنم"(شاید اینبار*کسی که هست..کسی که می خواهد بماند را از پای در می آورد*)◾کاپل:کایسو_چانبک(S2)◾ژانر : انگست_خشن_bdsm_رواشناسی◾نویسنده :پریسا (ایوا)"تنکس فراوان از بیبی گرل RORITO_0@ برای پوستر خوشگل فیک"➕➕➕➕➕…

 Swiss Army Man (Finding Manny)

Swiss Army Man (Finding Manny)

265 20 5

📢کامل شده📢 🐋سوئیس آرمی من فیلم محصول ۲۰۱۶ با بازی دنیل رادکلیف و پائول دانو عه. یکی از شاهکارهای سینما که‌ شاید خیلی هاتون دیده باشیدش. خلاصه فیلم: هنک (پائول دانو) که خیلی تنها و بی کسه و فکر می کنه پدرش بهش اهمیت نمیده تصمیم میگیره دلو به دریا بزنه و به یک جزیره بره و خودکشی کنه، اما درست قبل به دار زدن خودش میبینه که اقیانوس یک جسد( دنیل رادکلیف) رو با خودش به ساحل آورد، هنک میتونه جسد رو احیا کنه و براش اسم میذاره ( منی) اما انگار اون آدم نیست، هیچی از زندگی آدما نمیدونه، اون یک موجود ساده و خوش قلب و زودباوره، کسی که به هنک امید تازه ای برای زندگی می بخشه، اون دوتا تصمیم میگیرن به دور از آدما و دردسرهاشون زندگی خودشون رو‌ بسازن. اما در نهایت اتفاقی میفته که از هم جدا میشن و منی به اقیانوس برمیگرده....این جانب خرگوش وانگشیان، شبی که این فیلم رو سه سال پیش دیدم، تو خواب قسمت دومی هم براش دیدم، صبح که بیدار شدم، خوابم رو نوشتم و با تشویق دوستام تبدیل شد به یک فن فیکشن کوتاه و درواقع یک ادامه برای پایان تلخ/شیرین فیلم، امیدوارم از خوندنش لذت ببرین 🐋🐇 ژانر: رومنس/بوی لاو/کمدی/ ماجراجویی/ فانتزی/ایندیه/ فن فیکشن…

My romantic Mistake:)

My romantic Mistake:)

1,164 58 22

لی لی دختره دورگه ایرانی کره ای که بعد از سالها به ارزوش میرسه و ایدل میشه اما داستان اینجا تموم نمیشه.دختر داستان ما عشق رو تجربه میکنه عشقی ممنوعه:)..+میترسم خیلی میترسم اگه نزارن باهم باشیم چی_نترس دخترم تو ماله منی نمیزارم ازم جدات کنن:)ژانر:-رمنس-کمی طنز-هپی اندبرای دیدن چنل تلگرام میتونید bery56bery سرچ کنید و چنلو با همین اسم فیکشن پیدا کنید🩷…

ایده های فن فیکشن [Fan Fiction ideas]

ایده های فن فیکشن [Fan Fiction ideas]

1,520 189 6

عرضه ایده های زیبا و پسندیده برای داستان نویسی با تضمین حمایت✔️[خب من سبا هستم ملقب به دریک.حالا هرچی میخواید صدام کنید.به هر حال، اینجا قراره ایده های خودم و شما رو به نویسنده ها پیشنهاد بدیم تا بنویسند چون شاید خودمون فرصت نداریم اما موضوعات جالبی به ذهنمون میرسه.با تشکر از شما دوستان و آشنایان]با تشکر؛دریک.…

it's always you[L.S

it's always you[L.S

5,080 598 28

همیشه تویی ،دلیل تمام حس هایی که در من ایجاد میشه توییتو دلیل لبخند من و خیلی جا ها باعث درد منیو دردی که خودش گاهی وقتا مرحمه درداست ‌ولی این توی جدید با کسی که من قبلا میشناختم خیلی فرق داره.اشک هام خشک هستن و من دوباره به تاریکی برخواهم گشت چون عشق تنها برای من و تو کافی نیست ..خب سلام این اولین فن فیک منه خوشحال میشم که به من این فرصت رو بدید شاید خوشتون اومد فف لریه و اندکی زیام زین تاپ و لویی تاپ دوستان و اینکه فف مافیاییه و اینکهدیگه حرفی ندارم بنده…

 Cover Me S2 (Same Old Memories)

Cover Me S2 (Same Old Memories)

911 93 6

☆Couple: Hyunlix,Minsung☆Genre: Romance,Angest,Canon☆Mini Fiction☆یک سال...دقیقا یک سالی میشد که دیگه خبری از اون دلخوشی های کوچیک نبود.و فیلیکس احساس میکرد که تمام این یک سال رو زندگی نکرده...اهمیتی به اینکه حسی که داشت بخاطر وابستگی بود یا...هرچیز دیگه ای نمیداد...تنها چیزی که موقع نوشیدن بهش فکر میکرد...دلخوشی های کوچیک از دست رفته ای بودن که مرورشون دردناک تر از هرچیز دیگه ای بود...و این موضوع مجبورش میکرد که مدام از خودش بپرسه که اصلا چیشد که همه چیز انقدر ناگهانی تغییر کرد...اون دلخوشی های کوچیک کجا رفتن...اصلا مرور خاطرات قدیمی همیشه انقدر دردناک بود؟☆-چی از جونم میخوای؟+من فقط میخوام که همه چی دوباره مثل قبل بشه...-همه چی دوباره مثل قبل نمیشه لیکس...+چرا نمیشه؟-چون من دیگه دوباره مثل قبل نمیشم...☆روز های آپ:شنبه و چهارشنبه…

People change(fanfic H.S)

People change(fanfic H.S)

79,508 8,743 100

اين داستان درمورد دختريه كه تو كشور خودش نميتونه تواناييش رو به نمايش بذاره پس استعدادش تو يه كشور ديگه شناخته ميشه و تو سن تقريبا كم وارد دنياي هاليوود ميشه... اون مثل يه نوجوون معمولي نبود...ميدونست زندگيش قراره عوض بشه...ميترسيد...ميترسيد دلش واسه خانواده ش تنگ بشه...ميترسيد خيلي چيزا ازش گرفته بشه...ولي اگه ميموند ممكن بود دردسر ساز بشه...چه چيزايي در انتظارشه؟ زندگيش چي ميشه؟ از پس كاراش بر مياد؟ چه چيزايي رو سرنوشت قراره ازش بگيره؟---------------------------------يه توضيحاتي هست كه بايد قبل از اينكه شروع كنم بهتون بدم.قسمتاي اول يه مقدار كه نه! خيلي گنگهعلاوه بر گنگ زيادي، خيلي هم خيالي هست ولي خب به خاطر همين بهش ميگن فيكشن ديگه!افرادي بودن كه از طريق يوتيوب معروف شدن! ركسانا هم يكي از اوناست ولي خب...ايرانيه!و دوما اينكه خب بعضي از آهنگا براي خواننده هاي ديگه ست ولي خب اينجا ركسانا اونا رو ميخونه و اين رو هم بگم كه خواننده هاي زيادي طرفدار ركسانا ميشن...…

Let your EYES touch the SCENE

Let your EYES touch the SCENE

30 6 1

☆خوابگاه بزرگی با 200 دانشجوی پسر حالا توی ساعات خاموشی خودش بود.درحالت عادی باید همه ی دانشجوها توی این ساعت درحالی که پتوهاشون رو بغل گرفتن خواب میبودن...پس چرا از آخرین اتاق طبقه ی دوم این ساختمون قدیمی و بزرگ بوی بیداری به مشام میرسید؟ خب...وقتی داستادن داره حول شخصیت اصلی که پسری بازیگوشه میچرخه این یه چیز عادیه....نیست؟هیچ وقت شخصیت اصلی مثل بقیه نیست مگه نه؟-فردا تولدمه و میخوام که یه کار خاص انجام بدم ولی هیچی به ذهنم نمیرسه...برای همین بیدارتون کردم تا بهم چندتا ایده بدید...خب حالا بگید ببینمبه نظرتون باید چیکار کنم؟☆Couple: Jeonglix,Changjin☆Genre: Comedy,Romance,Fluff☆Type: Mini Fiction…

Game of Survival

Game of Survival

94 22 6

شیپ: اریک/اثلفلد، ایوار/الرونام، اوترد/لاگرتا، اثلفلد/اثلرد ژانر: تاریخی، وایکینگیتوصیحات:دختر شاه آلفرد توسط دو برادر وایکینگی دزدیده میشه و در جایی که فکرش رو نمیکرد عشق رو پیدا می‌کنه... اما بین عشق و وظیفه‌اش، کدوم رو باید انتخاب کنه؟این داستان فیکشنی از تاریخ واقعی انگلستان هست و بعضی از شخصیت‌ها و اسم ها حقیقی هستند. برای باقی شخصیت‌ها از سریال‌های vikings و last kingdom و the 100 کمک گرفته شده (اگر دوست دارید بهتر تصورشون کنید به اینستا سر بزنیم😉)…

I'm not as bright as him [Oneshot]

I'm not as bright as him [Oneshot]

519 61 1

از متن داستان:+نباید بیشتر از این منتظرش بذارم، فکر کنم اون واقعاً نیاز داره این حرفا رو بشنوه.جونگکوک سرشو به نشونه‌ی تایید تکون داد تا مطمئنش کنه که داره کار درستو انجام میده؛ ولی درواقع هر کلمه‌ درباره‌ی اون پسر که شبیه یه تیکه از خورشید می‌درخشید جونگکوکو یاد خودش مینداخت که حتی از تاریک‌ترین قسمت جنگلم تیره‌ تر بود.به این فکر کرد که یونگی تا به حال چندبار اونو منتظر گذاشته؟و جواب هر روز بود، جونگکوک تمام مدت منتظر بود یونگی کمی بیشتر به اطرافش دقت کنه؛ اون هر روز منتظر بود یونگی با یه چراغ قوه تو دستش برسه به عمق جنگل و اونو روی زمین سرد، مرطوب و تاریک جنگل پیدا کنه.ولی خورشید هربار زیباتر از اون می‌تابید که بشه چشم ازش برداشت.و با بسته شدن در، جونگکوک همچنان همونجا نشست؛ تو تاریک‌ترین نقطه‌ی جنگل.🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊👟کاپل: یونکوک، سپ👟ژانر: روزمره، درام👟نویسنده: Velvet Moon👟-وانشات…

احضار کیم تهیونگ

احضار کیم تهیونگ

1,617 226 2

همه با خبر مرگ آیدل معروف کیم تهیونگ 27ساله شوکه شده بودن ولی نه به اندازه فن درجه یکش جئون جونگکوک پس دست به کاری خطرناک میزنه. احضارش میکنه…

Memory of Tomorrow

Memory of Tomorrow

92 6 1

«خاطره فردا»فن فیکشن دبل اس 501سبک: فانتزیژانر: درام ماورایی، پریزاد، فن فیکشن، ماجرایی، عاشقانه (رومنس)، حماسی تاریخی کاراکترها: اعضای دبل اس 501، اعضای ویکس، کیم جه جونگ و ..شاید شروع داستان گیج کننده باشه و رویدادهای پیچیده ای داشته باشه اما کم کم گره این ها براتون باز میشه پس حوصله کنید.. خوندن چکیده هم برای درک شرایط داستان خوبه..چکیده: بانوی سیاه پوش، زنی هست که مردمی رو از جایی دور میکنه و تلاش میکنه اون ها رو به دروازه ای برسونه تا از خطر اژدهایی که در اون دره در کمین اون هاست رها بشن. همون جا صدای گریه فرزندش رو میشنوه و می بینه که بچه اش رو (ارتش ابلیس) قربانی میکنن.. مردمی که همراه بانوی سیاهپوش هستند کیم هیون جونگ و همسرش کیم کاملیا، کیم کیوجونگ برادر کیم کاملیا و دوستانشون هستند. اعضای دبل اس 501 در این داستان باهم به این سفر میرن. و با گذر از دروازه اون ها پا به سرزمینی میذارن که زندگی تازه ای رو براشون می سازه.. در راه اونجا با بانوی سیاهپوش آشنا می شن و بعدها متوجه میشن اون یکی از اعضای خانواده خودشون هست اما بار دیگه همه چیز از یاد همه اونها پاک میشه.. این داستان بلنده دوستان و شاید چندین فصل پیش بره. از همراهیتون خوشحال میشم.…

3 a.m

3 a.m

930 26 2

_توداری ازم سو استفاده میکنی ؟هری : شاید ... 😏فن فیکشنی متفاوت از هری با ما باشین ❤️…