ونشوتات منحرفه 🔞
ونشوتات لشيبر يونمين فيمين جيكوك تايكوك نامجين هوبمين جينكوك نامهوبالرواية 🏳️🌈 مو عاجبك اذلف…
ونشوتات لشيبر يونمين فيمين جيكوك تايكوك نامجين هوبمين جينكوك نامهوبالرواية 🏳️🌈 مو عاجبك اذلف…
هوسوک پسر یکی از سیاستمدارهای قدرتمند کرهست که مخفیانه(!) با مین یونگی، همدانشگاهیاش قرار میذاره.اون دو به شدت عاشق و وابسته همدیگهان.ولی چی میشه اگه پدر هوسوک از قرار گذاشتن اونها خبردار بشه و بخواد پسرش رو از کسی که عاشقشه دور کنه؟💔🥀نام فیک: Just One Dayروزهای آپ: نامعلومکاپل(ها): سپ، ویمین، ناممینژانر: انگست؛ رومنس؛ اسمات؛ هوسوک تاپ…
نام فیک: تو در من🌟ژانر: روانشناسی،بی دی اس ام،انگست،اسمات🔞کاپل: کوکمین👨❤️💋👨کوکوی،هوپمین،سپوضعیت: کاملنویسنده: King Ripper🍷…
"_قلب من لیاقت تو رو نداره. هر زخمی که اون زد رو تو بستی. هر اشکی که به خاطر اون بود رو تو پاک کردی. ولی قلبم هزاربار دیگه اونو انتخاب می کنه."******کاپل ها:جیکوک،ویهوپ و....(بعدا اضافه میشه)زمان آپ:هرهفتهشروع آپ:۶خرداد۱۴۰۱…
𝙾𝚞𝚛 𝚌𝚞𝚝𝚎 𝚕𝚎𝚊𝚍𝚎𝚛𝙽𝚊𝚖𝚓𝚘𝚘𝚗 X 𝙼𝚎𝚖𝚋𝚎𝚛𝚜𝚃𝚘𝚙:𝚋𝚝𝚜𝙱𝚘𝚝𝚝𝚘𝚖:𝚗𝚊𝚖𝚓𝚘𝚘𝚗…
_خانم اجازه؟+چیشده جک؟-خانم مگه میشه یه نفر دوتا بابا داشته باشه؟+این خیلی احمقانه است جک کی همچین حرفی بهت زده؟پسر بچه با لبخند خبیثی گفت:اخه تینا دوتا بابا داره....و نگاه معلم روی دختری که گوشه کلاس سعی در کنترل اشک هاش داشت خیره ماند راست میگفتن اون دختر دوتا پدر داشت .......کاپل ها:یونمین،نامهوک،تهکوک…
جونگکوک هایبرید ۱۷ ساله ای که زندگی جوری که میخواد پیش نمیره تا اینکه با کیم تهیونگ آشنا میشه .کاپل ها : تهکوک یونمین نامجین جیهوپ و بلک پینک هم در فیک حضور دارند…
جونگ کوک امگا پسری که از بچگی روی پای خودش وایساده و سختی های زیادی کشیده ...به کمک دوستش وارد شرکت RG میشه ولی نمیدونه که از اونجا زندگیش عوض میشه..... ~~~کیم تهیونگ گفت الان بهش؟یا من اشتباه شنیدم شاید گفت پارک تهیونگ نه؟ولی گفت کیم تهیونگ یعنی همونی که من بهش فحش دادم و البتهههه اه همونی که باهاش سکس داشتم رئیس شرکته....~~~کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی: یونمین،نامجین ،جیهوپزمان آپ:نامعلومفیک اولمع حمایت کنید دوستان👋😅🤗…
عشق(باشه میدونم سادست)❌این فیک تموم شده و فصل دوم در حال اپه با اسم 과거.ژانر:اسمات،دارک وب،دختر پسری،BDSM(شاخه های مختلفش)،خشن...خب فکر کنم همینا کافیهتوجه:این فیک دارای صفحه های شکنجه و خوشنت بار می باشد اگر دوست ندارید نخونید لطفا*مورد داشتیم حالت تحوع گرفته!کاپل اصلی:ا/ت و یونگی. کاپلای فرعی:هوپمیم،ویکوک،نامجینخب من این و همینجوری می نویسم و راستش خب نمیدونم فقط امیدوارم دوست داشته باشید همین.خلاصه:یونگی و دوست دخترش ا/ت که در گروهی به اسم درتی انجلز که در دارک وب کار میکنه مشغول بودن که رابطشون به صورت ناراحت کننده ای از هم میپاشه حالا ماموریتی به پستشون خورده که باید دوباره دوره هم جمع بشن و این ماموریت و جمع کنن و فقط هویج میدونه که چه اتفاقاتی قراره بیوفته..... نویسنده : هویج هستم مخلص شما 🥕…
حالا دیگه دنبال تو نمیگردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که میخوام، زیر اون تک درخت.ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨.....Couples : vkook , jikook , yoonmin…
کاپل ها : یونمین - کوکوی - نامجین خلاصه : جیمین هر چند وقت یک بار به دیدن یونگی و خواهر برادرش میاد پیشش شون ولی چرا یه هیرپرید خرگوش با چند تا هیرپرید گربه انقدر صمیمین؟؟ 𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷%%%یونمین ... یونگی : که با یه بچه سکس میکنی ها؟ جیمین تعجب میکنه : بله؟! یونگی : چرا تو و ته لخت تو بغل هم بودید؟؟ 𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𖧷𖧷𖧷تهکوک.. کوک محکم مک میزنه و گردن ته رو کبود میکنه... ته : اه.... کوک.... نکنن.... دیک ته داشت داشت سفت میشد و به رون کوک میخوره..... 𖠄𖣘اسمات 𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𒁂𖧷𖧷𖧷𖧷نامجون از اتاق میاد بیرون و جینو از پشت بغل میکنه : جینی دوسش داشتی ایا؟ جین : مرگ درد دارممم نامجون : ببرمت خونه عزیزم...؟؟ و تو راه یه اتفاقی میوفته خودتون بخونید.... 𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢𖠢وضعیت : در حال اپ روز های اپ : جمعه کاپل اصلی : یونمین کاپل فرعی : کوکوی - نامجین ژانر : اسمات _ هیرپرید _ خانواده گی _ امپرگ…
تو دنیایی که هوسوک هشت و یونگی ده سالشه..و ما شاهد ده پارت از زندگی اونها هستیم.---part of story----فاکککککهوسوک داد بلندی زد و از جاش بلند شد که بره بیرون ولی با باز کردن در یونگی رو دید که دستش به دستگیره نشسته-چیشده -بدبخت شدیم -چرا ؟باز کدوم کارامون لو رفته، اون دفعه که با شناسنامه جعلی رفتیم بار؟؟ یا اون که برگه امتحانا رو شب قبل از امتحان آتیش زدیم-دو دقیقه پشکل بگیر دهنت تا بگمو یونگی مثل پسر خوب ساکت شد تا بشنوه چی به سرشون اومده-باید برم آمریکا ...---information---name story : 𝐌𝐲 𝐔𝐳𝐮𝐫𝐢 𝐄𝐧𝐢𝐝couple : Sopewriter : rashelgenres : fluf , slice if life , happy endstatus : complete part : tenTo My SoulMate.…
یونگی ده سال پیش قید خونه و خانواده رو زد و با تنها داراییِ دختری که عاشقش بود به سئول اومد تا به آرزوهاش برسه .اما اتفاقات شخمی که این بین افتاد باعث شد این جدایی به ده سال بکشه ... حالا بعد از ده سال سرو کله تهیونگ داخل کمپانی پیدا میشه همراه با دختری که نیمه دیگه ی قلب یونگی رو همراهش داره ....خب حالا حتما فکر میکنید یونگی خان عشق بچگی و طاق میزنه و هر شب برنامه و تخت و پارتی ...باید بگم زرشک نخیر اگر نویسنده من و رفیقم هستیم که جون به عزرائیل نمیدیم چه برسه لب لی لی رو به یونگی ...ولی تا دلتون بخواد تهیونگ رو جونگ کوک و جونگ کوک رو دخترا و در آخر بازم جونگکوک رو تهیونگ ... کی به کیه 😔😂بله خلاصه که شبا که میخوابیم دیک جونگکوک بیداره . ما خواب خوش میبینیم اون دنبال سوراخه😁😂تا دلتون بخواد هم کاپل مخفی داره داستان .#taekook#kookv #vers#yoongi #namjoon #fanfaction#Jimin #jin#gay#yoonly#jungkook #Taehyung #jhope#shuga#darel#تهکوک#کوکوی#ویکوک#یونگی#تهیونگ #جونگکوک#شوگا#نامجون#جین#جیمین#جیهوپ#یونلی…
فیکشن : زندگی اجبارینویسنده : خودم =>کاپل : تهیونگ و هه جین ( دختر پسری ) خلاصه داستان : هه جین دختری یتیم که خانواده پولداری او را به سرپرستی میگیرند اوایل زندگی راحت و خوبی داشت تا اینکه اتفاقاتی زندگی او را تغییر می دهد . او در گذشته اش خیلی سختی کشیده بود و حالا با ازدواج با تهیونگ قرار بود همه اون ها برایش تازه شود .وضعیت : در حال آپ_ به تو چه ها ؟ تو کی باشی ؟ __ من ؟ من کیم تهیونگم کسی که میتونه با ی اشاره زندگی تو به گند بکشه _…
پایان یافته❌به سختی از جام بلند شدم و دنبال اون دوتا راه افتادم..... اول فکر کردم که بازیگر چیزی هستن و دارن نقش بازی میکنن.....اما با ندیدن دوربین و کارگردان خشکم زد..! جیمین که همین الان فهمیدم با این پسر شاهزادهِ دوسته به طرف اومد و گفت: (چرا وایسادی...؟) بالاخره زبونم حرکت کرد و جواب دادم: (دو...ربینا.....تون....کجا...ست؟) با تعجب نگام کرد و لب زد: (دور...بین؟؟) فکر کردم داره شوخی میکنه اما قیافه ی جدیشو که دیدم فهمیدم واقعا نمیدونه دوربین چیه....... همینجور که به سمت تالار بزرگ قصر میرفتیم یکدفعه با دیدن یکی خشکم زد...…
🌙نام فیک : Blood Roses🌙ژانر : vampire x werewolf🌙روز های آپ : نامعلوم🌙کاپل : کوکمین ، نامجین ، سُپ🌙وضعیت فیک : در حال آپ🌙نویسنده : bulletproof_8 🌙مترجم : jisa🌙 _ گل مورد علاقت چیه؟ + شاید رز های خونی..از زمان های قدیم خوناشام ها و گرگینه ها دشمن های سرسخت هم بودند که سرسختانه مورد نفرت همدیگه قرار میگرفتند. این قانون طبیعت بود یا میشد گفت " یه جور وعده برای آرامش و ادامه ی بقا"قوانین ساده بودند، خبری از کشت و کشتار ، تجاوز به قلمرو و هیچ رابطه ی عاشقانه ای نبود. کی میتونست عاشق یه گرگینه ی قاتل باشه؟…
یه وصیتنامه زندگی دونفر رو بهم میریزه ولی برخلاف بقیه رمان ها قرار نیست که این دوتا باهم بمونن و اینکا رقیب عشقی قراره بد عمل کنه...🥲⚠️برگرفته از هیچ فیک و یا داستانی نیست و شخصیت های روی کاور به دلیل نزدیکی به زوج داخل فیک روی کاور قرار گرفتند.…
_ میگن عشق اول مهمه، ولی بیشتر که آدم فکر میکنه میبینه از اون مهمتر عشق دومه... عشق دوم وقتی میاد که برای اولین بار قلب آدم شکسته، نفس آدم گرفته شده، امید آدم از بین رفته و آدم فهمیده همهی عشقها تا ابد نمیمونن... حالا فاصله کمی بیشتر نگه داشته میشه... همیشه آدم کمی مواظبتره... حالا باورها کمی بیشتر زمان میبرن... کمکم آدم تشخیص میده واقعی رو از الکی... سطحی رو از جدی... و گذرا رو از ماندگار... بنظرم باید به عشق دوم خیلی تبریک گفت... باید دستش رو گرفت و فشرد چون زمانی توی دل آدم جا گرفته که آدم فکر میکرد... مطمئن بود... و شک نداشت که دیگه هرگز عاشق نمیشه...کاپل ها : تهکوک / سُپ…