معرفی فن فیک های زیام
معرفی فن فیک های زیام…
معرفی فن فیک های زیام…
_ما روح های به هم گره خورده ایم ؛Complete…
اگه دنیا یه دروغ مزخرف بزرگ باشه این که من دوستت دارم یه واقعیته.......زیام استوری&لیوم تاپو همچنین زیاد طولانی هم نیستکامل شده…
عشق...آشنایی که در غریبه ترین مکان با انسانیت هم مثل علف هرز رشد میکنه، و مغز رو هرزه ی توجه و خواسته شدن توسط یه بت میکنه...عشق یه هرزه ست، و انسانِ عاشق، بت پرستی دیوانه!.....-بیا واقع بین باشیم زیبای من...من بخاطر حرفات نمیمونم! بخاطر خودت تو میرم...و بخاطر من میمیرم....[R-rated | Mystery | contains violence ].[Musical vibe:Nothing to lose but you-Three Days GraceSave yourself-My darkest days].…
سلام سان شاینتو این کتاب قراره راجب انواع گرایش ها حرف بزنیم و اطلاعات کسب کنیمتا بی اطلاع قضاوتشون نکنیمهیچ توهینی اینجا قرار نیست دیده بشه با هم حرف میزنیم،دردودل میکنیم و راجب مشکلاتمون حرف میزنیم.کاور از این مهربون با سلیقست:@callme_Afsoon…
یه داستان از نایل هوران ....نایل پسر مغرور و پولداریه که اصلا به عاشق بودن و این مسائل اهمیتی نمیده و کل عمرش در حال سکس و خوشگذرونی بوده زیام هم داره فیک ادیت کامل نشدهCover by: @Callme_Afsoon#1 in #persian…
~آخه لویی من تا ب حال هیچوقت چنین حسی رو ب هیچکی نداشتم این برام عجیبه......~زین من امروز یه گندی زدم و برای اولین بار از اینکه کسیو به فاک دادم پشیمونم...لری و زیام💙💚🧡❤️Top ranked: #15 on ziammayne…
+مطمئنی لو..؟صدای لیام بود که از اون طرف تلفن میومد.-اره لی مطمئنم میخوام همه چیو خودم بهش یاد بدم. همه چیز رو.+حتى سک....؟-اون اولین چیزیه که بهش یاد می دم...…
لیام _تحمل کن زین من...به خاطر من تحمل کن...زین _ تا همینجا هم فقط به خاطر تو تونستم پینو...…
-لیامم؟اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم...نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه...چند انسان بی ارزش...اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده...به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم...بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه...ولی حتی منم نمیدونم چه اتفاق مزخرفی قراره بیفته...فقط قراره کنترلش کنم...با اینکه میدونم ترس از خدا{FearOfGod} رو تازه تو خودم پیدا کردم و...همه ی این چیزا به خاطر لیامه،همه ی اینا...-قبل از خوندن این فصل، حتما فصل قبل رو بخونید-…
همیشه تویی ،دلیل تمام حس هایی که در من ایجاد میشه توییتو دلیل لبخند من و خیلی جا ها باعث درد منیو دردی که خودش گاهی وقتا مرحمه درداست ولی این توی جدید با کسی که من قبلا میشناختم خیلی فرق داره.اشک هام خشک هستن و من دوباره به تاریکی برخواهم گشت چون عشق تنها برای من و تو کافی نیست ..خب سلام این اولین فن فیک منه خوشحال میشم که به من این فرصت رو بدید شاید خوشتون اومد فف لریه و اندکی زیام زین تاپ و لویی تاپ دوستان و اینکه فف مافیاییه و اینکهدیگه حرفی ندارم بنده…
هری استایلز ، یه گارسون ساده توی یه کافه ی معمولیه و اتفاقی با یکی از بزرگترین مافیاها درگیر میشه و خودش رو توی دردسر میندازه ! ویلیام تاملینسون ، مافیایی که تاریکی های زیادی توی زندگیش داره ...…
(on going...)"فکر نمیکردم پدر با هرزه های ارزون خودش رو مشغول کنه"لویی مست و سرخوش قهقه زد. دختر توی بغلش چرخید و با دیدن هری قدمی بهش نزدیک شد."شما پدر اچ هستین؟ من ایز..."صدای شلیک گلوله ی تفنگ هری توی گوشای لویی پیچید ولی اون بیخیال به جسد دختری که تا چند ثانیه پیش میخواست خودش رو به هری معرفی کنه، نگاه کرد.هری با تاسف به لویی نگاه کرد و برگشت توی اتاقش.لویی با سرخوشی دنبالش راه افتاد و بلند گفت" حالا که هرزه ی خوشگلمو کشتی نمیخوای خودت سرگرمم کنی؟"هری بلافاصله برگشت و فاصلش رو با لویی صفر کرد.یقه ی لویی رو گرفت و لباش رو با دلتنگی به لبای پدر چسبوند.بالاخره وقتش بود، بعداز 7سال......من نمیگم این بوک حاوی محتوای ترسناک و خشنِ و برای همه مناسب نیستولی این بوک مافیاییه و دارای محتوای ترسناک و خشنِ و مناسب همه نیست:) لری استایلینسونزیام مین #مافیایی#لری#زیام…
🚫پایان یافته🚫چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعاد بزرگ خود نمایی کنه!بخشی از فیک : تهیونگ خنده جذابی کرد و موهای امگاشو پشت گوشش انداخت+دلم برای هیتت تنگ شده بود_اهههههژانر : اسمات . امگاورس . فلاف . رمنس . امپرگکاپل : ویمیننویسنده : jiwoon و Sh.s*قسمت توضیحات خونده بشه (میتونم بگم ۸۵ درصد این فیک همش سکسه😂)I love you🥺💕🫂…
_بغلم کن.. التماست میکنم.. بغلم کن.. بهم.. بهم بگو که تنهام نمیزاری.. بهم بگو دوستم داری.. من نمیتونم.. بدون تو نمیتونم.. خودتو ازم نگیر.. جونمو ازم نگیر لیام..+ما دیگه نمیتونیم باهم باشیم زین.. سعی کن باهاش کنار بیای..…
[Completed]" دفترچه یادداشت سبز "دفترچه یادداشتی گم میشود ، مرد کتابفروش پیدایش میکند .یادداشت های خصوصیه مرد جوان را مثل کتابی ممنوع میخواند ، اشتیاق آغاز میشود ...شوق دیدارِ... [ او یک معما بود. شبیه نگاه کردن به کسی ، از پشت شیشه ی بخار گرفته .مثل کسی بود که در رویا دیده باشی، اما به محض اینکه سعی میکنی به خاطر بیاوری اش چهره اش محو میشد ...]☞︎︎︎ 𝑳𝒂𝒓𝒓𝒚 , 𝒁𝒊𝒂𝒎 , 𝑵𝒊𝒂𝒍𝒍 ɪɴ ғʀᴀɴᴄᴇ 🇫🇷 🥇#1 Directioner🥇#1 واندایرکشن🥇#1 زیام 🥇#2 لری🥇1# واندی…
_ برو بیرون!باورش نمیشد که لیامش داره سرش داد میزنه+ تو اینکارو نمیکنی! تو منو نمیندازی بیرون! این لیام من نیست!_ لیام تو دیگه مرد! گمشو بیرون!+لیام........-میگم نمیخوام قیافه نحضتو ببینم!+ من میرم......ولی......فقط میخوام بدونی که همیشه دوستت خواهم داشت..........بعد از این جمله،بدون توجه به بغض سنگینش سرشو انداخت پایین و رفت................شاید برای همیشه!…
[Completed]☜︎︎︎--تمام زندگی اش هول محور اشتباهاتش میچرخد و شروع به کشیدنش داخل سیاه چاله ی کابوس میکند او با هر اشتباه زندگی اش را بیشتر به کابوس مبدل میکند، کابوسی سرد و سیاهتنها راه نجاتش معشوق شیرینش است که هر لحظه از هم دور و دورتر میشوند او در جستجوی زره ای آرامش، چه در بیداری و یا خواب در کابوس گمشدهپایان این کابوس، برایش تلخ است یا شیرین؟ --☞︎︎︎☞︎︎︎ 𝒁𝒊𝒂𝒎 , 𝑳𝒂𝒓𝒓𝒚 , 𝑵𝒊𝒂𝒍𝒍 ɪɴ ᴇɴɢʟᴀɴᴅ 🇬🇧🎖Top rankings:{🥇 #1 واندایرکشن#18 Directioner#48 ziammayn }…
-تُو منو نجات دادی...درست مثل شخصیتهایی که من بوجودشون میارم!𝑳.𝒔/𝒁.𝒎…