داستانِ مُحبّت Daastan-E-Muhabbat
Some desi short stories stuck in my mind…
Some desi short stories stuck in my mind…
ترجمه اصلی چنل تلگرامي : @FictionLand_farsi خلاصه :پسر دوم مافیا، کین آناکین، توسط یک دشمن مورد حمله قرار می گیرد و باعث می شود که از دست آنها فرار کند تا اینکه با پورش پیچایا - دانشجوی جوانی که به عنوان پیشخدمت پاره وقت در یک موسسه سرگرمی استخدام شده بود، ملاقات می کند. پورش این صحنه را در مرکز تفریحی دید اما توجه چندانی نکرد كين از او خواست به او كمك كن اما اما مقداری در ازای آن وجود دارد. پورش که بهترین مدرک هنرهای رزمی را دارد و قهرمان ملی جودو است، تصمیم می گیرد درگیر شود و به کین کمک می کند تا فرار کند. کین به دلیل مهارت های رزمی کوبنده اش، می خواهد پورش را به عنوان محافظ شخصی خود استخدام کند. کین پیشنهاد داد. اگر پورش می توانست او را از دست دشمنانش نجات دهد، به یک پورش مقدار پول خاص پرداخت می کرد که با مخالفت و رد کین مواجه شد، که هر کاری برای رسیدن به خواسته او انجام می داد. پس از وحشت دشمنان و خویشاوندان کین، او چاره ای جز موافقت نداشت.…
زین مالیک…
سوفیا" نام و داستان زندگی دختریه که افسردگیش تمام لحظات زندگیش رو در بر گرفتهاما یه مرد میتونه معادلات آدمو بهم بریزه؟مثلا جای زخمات رو بفهمه و دقیقا جوری پانسمانش کنه که دیگه خودِ قبلیتو یادت نیاد.2020 - Completed…
𝐥'𝐦 𝐭𝐡𝐞 𝐇𝐲𝐛𝐫𝐢𝐝 [من دورگه هستم]ژانر : • فانتزی• کمدی• رومنس• اسمات• ترسناک• داستان به جادو و افسانه ها میپردازه• خلاصه داستان : جیمین استاد دانشگاه ۲۷ ساله که درگیر اتفاقات ماوراء الطبیعه میشه و طی اون اتفاقات جونگکوک رو میبینه و به ماهیت اصلی خودش پی میبره....• کاپل اصلی : kookmin• کاپل های فرعی : yoonmin .. sope .. tejinوضعیت آپ : complete…
|انتقام|تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه__________جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد!__________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت.بچه هات؟! جونگکوک؟! اون دوتا طفل معصوم نطفه های حرومزاده ی همسرش بودند؟!__________گوشه ی دیوار کز کرده،به جونگکوک که چهره اش به طرز خطرناکی عوض شده بود،خیره شد!جونگکوک:«بهت گفته بودم اون روی سگ منو بالا نیار!!!!»couple:taekook(اصلی),yoonmin,....Genre:smut,mystery,horror,(ازدواج اجباری),slice of life, روانشناختی,🔞written by heyli شروع آپ"12 آگوست 2023"/22مرداد 1402پایان آپ"...."هشدار!!داستان پره بگاییه وازلین به همراه خود داشته باشین!!!!"ستاد مبارزه با پارگی"بچه مچه نیاد🚷…
داستان ما دربارهی جئون جانگکوک پسری پاک و مظلوم و کیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیای سئول که از قضا عاشق و دلباخته ی جئون جانگکوک داستان ماست. تهیونگ بعد از اعتراف به جانگکوک به عنوان دوست پسر رسمیش شناخته میشه ولی.........چی میشه اگه جانگکوک شغل واقعیه تهیونگ رو بفهمه و همه چی از هم بپاشه و جانگکوک دیگه تهیونگ رو نخواد؟؟؟؟؟؟؟ به نظرتون تهیونگ دست برمیداره؟؟؟معلومه که نه......کیم تهیونگ هیچوقت چیزی که ماله خودشه رو از دست نمیده.جانگکوک سعی میکنه خودش رو نجات بده ولی اگه فقط خودش بود این قضیه امکان داشت.ولی الان که پای یه بچه وسطه چی؟؟؟؟؟؟درسته ....... بچه ی تهیونگ و جانگکوک • نام فیک : in your hands • ژانر : امپرگ ، مافیایی ، انگست ، اسمات • نویسنده : melina• روز های اپ : یکشنبه ها / چهارشنبه ها•کاپل : دوورژن kookv و vkook…
بیاید اینجا امروز میخوام براتون یک داستان تعریف کنم. داستان پسری که جنون داشت، جنون سرعت. پسری که لقبش گاو وحشی بود و البته باید بگم کاملا متضاد با ظاهر معصوم و دوست داشتنیش. و همه چی از همین جنون سرعت و یک مسابقه خیابونی شروع شد.روز های آپ: شنبه و چهارشنبه…
بعد یک تمرین سخت جونگکوک خوابش نمیبرد چی میشه بخاطر کنجکاوی واتپد نصب کنه و معروفترین فیک کوکمین رو بخونه ...کاپل:کوکمیناین وانشات خدمت نگاه هاتون🍓…
داستان یه دیوونهی جنایتکار..یکی که زندگیش پر از شهوت و خونه!یکی که دنبال یه آدمه تا بتونه نیاز هاش رو براورده کنه.و احتمالا.. اون ادم رو پیدا کرده!…
سلام به همگی❤this is a bl story, let's enjoy it.All the characters are created by myself.The rules of my world are imaginary and not everything is supposed to go according to reality.I hope you like it.love you all.pariaاین داستان بی ال هست.تمام کاراکترها ساخته و پرداختهی ذهن من هستن و تو دنیای واقعی وجود ندارن. اکثر قوانین ساختگی هستن و ممکنه یه سری چیزها طبق واقعیت پیش نره. امیدوارم بتونیم کنار هم از این داستان لذت ببریم و ازش خوشتون بیاد.لاو یو عالپریا…
عنوان فیک : !PERTAIN TO YOU (وابسته به تو!)ژانر : رمانتیک، اسمات، دبیرستانی:)کاپل : ییژان.....ژان تاپ (ZSWW)❤💚خلاصه ای از داستان:ژان پسری از خانوادهی مرفع، که با آمدن ییبو به زندگیاش دغدغه های جدیدی پیدا میکند...___________________________________________________________________امیدوارم از اولین داستانم خوشتون بیاد و برای لحظاتیم که شده با خوندنش از زندگی عادی فاصله بگیرید🙂💙…
یونگیکاش هیچ وقت پیشش واینمیستادم.....کاش دلم برات نمیسوخت...کاش نمیذاشتم زنده بمونی....*کاش میتونستم مهربون نباشم*داستان زندگی قرار خیلی بدتر از چیزی باشه که فکرشو میکنی پس اگه تحمل نداری اصلا سمت این استوری نیا.#vkookgi#teagikook#teakookgi#hopemin#teakook#vkook#namjin#smart#bts#تجاوز#خشن#مازوخیسم#درام…
[فقط امروز]تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدات کنم؟{اتمام یافته}کاپل اصلی:ویکوککاپل فرعی:؟؟؟ژانر:مینی فیک،فانتزی،رمنس،اسمات،اسلایس آو لایف،مدرسه ای،مدرن…
{ پایان یافته }خلاصه : " جئون جونگ کوک " آلفایی با درک و فهم ؛ به خصوص با جفت کوچولو و عزیزش ! و" کیم تهیونگ " امگایی که سنش برای ازدواج خیلی کم بود ! کاپل : کوکوی بخشی از داستان : به چشم های سبز آبی جفتش نگاه کرد + چرا قبول کردی نامزدم باشی ؟ ...نذاشت حرف آلفا تموم بشه _ پدر و مادرت رو نمیشناسی ؟؟ با حرص و کمی خشم گفت و سرش رو پایین انداخت آلفا هم تکخند تلخی کرد و سری به نشانه ی تاسف تکون داد+ چرا ... خوب مشناسمشون ! اما امگا دوباره سر بلند کرد و اینبار با چشم هایی مظلوم که جایگزین چشم های عصبیش بود ، به آلفا نگاه کرد _ تو قرار نیست مثل اونا اذیتم کنی ... نه ؟؟؟با مظلومیت گفت و دستش رو آروم سمت دست مشت شده ی آلفا حرکت داد اما زودتر دستش رو گرفت و آروم روش رو نوازش کرد غم بزرگی از اینکه جفتش انقدر معصومه توی دلش نشسته بود + نه عزیزم !! ... به هیچ وجه !!!! ...ژانر : امگاورس ، رومنس ، امپرگ ، لیتل انگست ، هپی اند…
بکهیون یه پسر ۲۷ ساله است که زمانی شروع کرد به تنهایی زندگی کردن؛مشکلی نداشت و ازش لذت میبرد، آدم های موردعلاقهاش یا به قول معروف هم عقیده اش رو دور خودش جمع کرده بود.با مدرک تقلبی پزشکی زندگیش رو میچرخوند، نیازی به یادگیری پزشکی نداشت چون فقط میخواست جیب آدم ها رو خالی کنه، پس حتی اگر یه آدم سالم اما ثروتمند به تورش میخورد امکان داشت سرطان داشته باشه.این قانون بیون بکهیون بود.کل زندگیش توی دستور جراحی آدم های سالم ، گرفتن پول اضافه و لذت بردن ازشون خلاصه میشد. فکر میکرد خیلی وقت پیش تصمیمات بزرگ زندگیش رو گرفته تا این که یه تصمیم کوچیک و بی ارزش، تصمیمی که قرار بود رقم حساب بانکیش رو بالا ببره همه چیز رو تغییر داد.تصمیمی که نمیدونست قرار راه زندگیش رو به سمت پسری بکشونه که همهی عمر ازش فراری بود. اگه میخوای ضربان قلبت بره بالا این داستان رو بخونژانر:جنایی، پلیسی،عاشقانه،انگستکاپل:بکهیون، جیسو، ییشینگ،یری، کایاپ: جمعه…
*کامل شده*این بوک داستان هری و دراکو توی سال شیشم توی هاگوارتزه که با داستان اصلی یکم از نظر جزئیات فرق میکنه ، اما در کل فضاش همونه.*این داستان من قبل از بوک اولی که گذاشتم یعنی(Séparation forcée) نوشتم ، پس اگه یکم نسبت به اون یکی ضعیف تر بود علتش اینه🙂🤝🏻*…
[Completed]☜︎︎︎--تمام زندگی اش هول محور اشتباهاتش میچرخد و شروع به کشیدنش داخل سیاه چاله ی کابوس میکند او با هر اشتباه زندگی اش را بیشتر به کابوس مبدل میکند، کابوسی سرد و سیاهتنها راه نجاتش معشوق شیرینش است که هر لحظه از هم دور و دورتر میشوند او در جستجوی زره ای آرامش، چه در بیداری و یا خواب در کابوس گمشدهپایان این کابوس، برایش تلخ است یا شیرین؟ --☞︎︎︎☞︎︎︎ 𝒁𝒊𝒂𝒎 , 𝑳𝒂𝒓𝒓𝒚 , 𝑵𝒊𝒂𝒍𝒍 ɪɴ ᴇɴɢʟᴀɴᴅ 🇬🇧🎖Top rankings:{🥇 #1 واندایرکشن#18 Directioner#48 ziammayn }…
در این بوک از شیپهای مخلتف bts سناریو گذاشته میشهبعضی از داستانها وانشات و بعضی هاشون چند شاتیه...قراره داستان های کوتاه اما جالبی رو توی این بوک بخونید.در مورد ژانرش هم، همه چی هست...از مافیایی گرفته تا فلاف و مدرسه ای، امپرگ تا ماوراطبیعه، اکشن تا درام و....❤️پس این بوک رو ذخیره کنید چون میدونم خیلی دوست داشتنیه❤️❤️…