𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄

𝗟𝗼𝗻𝗴 𝗛𝗮𝗶𝗿𝗲𝗱 𝗕𝗼𝘆 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄

334,837 37,162 26

پسرِ مو بلند | 𝖫𝗈𝗇𝗀 𝖧𝖺𝗂𝗋𝖾𝖽 𝖡𝗈𝗒 -کامل شــده- همه چی از اونجایی شروع شد که دال، پسرِ ۵ ساله‌ی کیم تهیونگ، با دیدنِ موهای بلند و آبیِ پسری، اون رو "مامان" صدا زد و این بود اولین دیدارِ اون پسرِ مو بلند و تهیونگی که کلِ زندگیِ بعد از جداییش از همسرش رو با جق زدن میگذروند! ژانر ↶ عاشقانه، فلاف، کمدی، چت‌استوری، توییتر، ددی‌کینک، اسماتکاپل ↶«اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓«فرعی - سُپ»قسمتی از فیک ↶_از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین دریای موهات گیر کرد!_منم از وقتی دیدمت ، قلبم یه جایی بین شلوار و باکسرت گیر کرد!•روزِ آپ: یک‌شنبه ها•…

My Little Angle

My Little Angle

30,296 2,046 33

وانشات تهکوک و کوکوی اولین بوکیه دارم مینویسماگه خواستید برای بوکاتون ایده بگیری بهم بگید بخونم خوشحال میشم✨…

جرمی به اسم تفاوت (فصل ۲)

جرمی به اسم تفاوت (فصل ۲)

20,199 3,314 88

_خانم اجازه؟+چیشده جک؟-خانم مگه میشه یه نفر دوتا بابا داشته باشه؟+این خیلی احمقانه است جک کی همچین حرفی بهت زده؟پسر بچه با لبخند خبیثی گفت:اخه تینا دوتا بابا داره....و نگاه معلم روی دختری که گوشه کلاس سعی در کنترل اشک هاش داشت خیره ماند راست میگفتن اون دختر دوتا پدر داشت .......کاپل ها:یونمین،نامهوک،تهکوک…

𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠•

𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧 •𝙫𝙠𝙤𝙤𝙠•

73,835 7,833 43

Name: "𝙢𝙮 𝙘𝙤𝙢𝙢𝙖𝙣𝙙𝙚𝙧"🔞- اگه این‌قدر علاقه به مردن داری... می‌تونم زودتر از این تمرین‌های کشنده دخلت رو بیارم!جونگ‌کوک که گونه و چونش توی دست بزرگ فرمانده‌ش تحت فشار بود، ناله‌ی آرومی کرد و جوابش رو داد:- آهه...فرمانده... این‌قدر دوست داری من رو با دست‌های خودت بکشی؟تهیونگ نیشخندی زد و با ول کردن چونش؛ انگشت شستش رو سمت زخم ابروی سربازش برد و نوازشش کرد.- تو این مدت... جز کشتنت به چیز دیگه‌ای فکر نکردم!⊹ کاپل⤟ویکوک⊹ ژانر⤟اسمات-رومنس-اکشن-معمایی…

My life❤️💦

My life❤️💦

12,168 417 6

من رییس یه شرکت مدلینگ بودم امروز قرار بود یه مدل جدید بیاد برای قرار داد بستن و عکسای خیلی منتظر بودم بیاد تا ببینم چه شکلیه....ژانر:اسماتشخصیت ها:کاپل تهیونگ و جونگکوک(تهکوک)و جیمین…

𝕄𝕚𝕝𝕜𝕪 𝕖𝕒𝕣𝕥𝕙༄

𝕄𝕚𝕝𝕜𝕪 𝕖𝕒𝕣𝕥𝕙༄

18,378 1,635 11

[زمین شیری🌧]تهیونگ : این اولین بارته؟کوک : آرهتهیونگ : اوه پس باید مراقب باشیم*بحثه ویکوک کناره استخر درباره ی اولین شنا کردنه کوک* ژانر : جهانگردی _ آشپزی _ اسمات _ رومنس _ مدرسه ای _ کمدی _ کیوت _ فلافکاپل اصلی : ویکوککاپل های فرعی : نامجین _ یونمین _ چانبک.....جونگکوک و تهیونگ هردو توی یه دانشگاهنیه دانشگاهه جهانگردی! ولی ممکنه همدیگرو جایی بغیر از دانشگاهم ملاقات کنن؟...…

🌈My little Universe💜💫

🌈My little Universe💜💫

59,142 6,100 41

سلام سازمان حمایت از کودکین معصوممن جئون جونگ کوکم۱۸ سالمه .. ینی داره میشه برای همین زیر سن قانونی ام و به شما مربوط میشممن خیلی انسان خوب و نیکوکاری هستم و اصلا رمان های بد بد نمیخونم و فیلم های بد بد نمیبینمحرفای بد بد نمیزنمفکرای بد بدم نمیکنممدیونین فک کنین دروغ میگممن تک فرزندم و خداروشکر هیچ موجوده دیگه ای مزاحمم نیستبه قوله آپا یکی یدونه خله دیوونهاما من نه خلم و نه دیوونه بلکم خیلیم باهوشم و به درد جامعه میخورمهم اکنون که این نامه را مینویسم مامان و بابام صدام کردن تا راجبه موضوع مهمی حرف بزنیممنم تمام اون موارد بد بدی که البته انجامشون ندادم جلوی چشمامهو نگرانم که ته این صحبته مهم عمرمو بدم شماپس صمیمانه خواهش مندم به دادم برسید جئون جونگ کوک ، سئول"کاپل اصلی : VKOOKکاپل های فرعی : SOPE , NAMJINژانر : رومنس ، فان ، لیتل اسپیس…

𝑖𝑙𝑙𝑒𝑐𝑒𝑏𝑟𝑎

𝑖𝑙𝑙𝑒𝑐𝑒𝑏𝑟𝑎

16,111 2,017 30

فیک: اغواگری (الیسبرا)کاپل: کوکمیـن ژانر: رمنس، رمزالود، اسمات، انگست، درام سیاهی و سفیدی که در نور و سایه تضاد یکدیگر ایستاده اند، همدیگر رو تکمیل میکنند.چی میشه اگه روزی سیاهی بر نور پیروز بشه؟درسته که مهتاب انعکاس نور خورشیده!اما این خورشیده که قرار بود از بین بره... نه ماه!***روز آپ: هفته ای یکبار (روز نامشخص)…

Sleeping beauty 🥀

Sleeping beauty 🥀

2,098 205 4

داستان بر می گرده به دوران چوسان موقعی که ملکه گاگا و شاه آگوست دی با چهار دختر خود ( اعضای بلک پینک ) و شاهزاده تهیونگ زندگی می کردن ................در آن طرف فرشتگانی که به روی زمین تبعید شده بودند توسط ارباب تاریکی ها طلسم شده اند و سه تا از آن فرشتگان یعنی جیمین جانگ کوک و بکیون نام دارن‌....‌............چی میشه که جانگ کوک برده قصر الماس بشه و شاهدخت جنی و از آن طرف شاهزاده تهیونگ عاشق جونگ کوک بشن ولی اونها باید بدونن که جانگ کوک تنها متعلق به یک نفر است و آن هم ارباب تاریکی ست .............ژانر : خشن ، امپرگ، انگست، اسرار آمیز ،غمگین ............کاپل: ویکوک ، جیکوک ، یونمین، دختر پسری…

VALDEMAR

VALDEMAR

37,437 6,299 63

خدا دنبال الهه ای می گشت که نقص هاش رو به شکوفه شکفته تبدیل کنه هیچ خالقی بجز خودش نبود اون یکتا بود پس خودش باید برای خلق الهه اش دست به کار می شد برای پسرک جنون توقف ناپذير بود زیبایی اون رنگ خاص با بوی کمی تیز آهن و مزه شورش اما آدمی محکوم به خودداریه پسرک از قاعده مستثنی نبود اما پسرک ایمان نداشت جونگکوک ایمانی نداشت ولی اون ازش یه معتقد ساخت الهه ای که خدا رو می پرستید کسی چه می دونست خدای واقعا می تونه چی باشه ؟ یک توهم یا یک واقعیت ؟ یک ترس یا یک قدرت؟ خدا می تونست همه این مفهومات باشه؟ شاید هم ترجیح می داد توی آسمونا پنهان بشه اگر انسان فقط عروسک خیمه شب بازی این خالق باشه پس به قطع هرآنچه ایمان و باور می خوانیم چیزی جز مشتی اراجیف نیست ___________________________…

𝑩𝒍𝒖𝒆𝑺𝒊𝒅𝒆༢

𝑩𝒍𝒖𝒆𝑺𝒊𝒅𝒆༢

44,228 5,396 60

جئون جونگ‌کوک انتقالیِ جدید، ساکت و مرموز. خب چه ربطی به کیم تهیونگ_کسی که سرش درد می‌کنه برای دردسر_داره؟ اون عوضی می‌خواد از راز های جونگ‌کوک سر دربیاره!دیگه همه از کراش مین یونگی_گربه ی سِرّ و بداخلاقِ پوکر، وقتی که پارک جیمین سال بالایی رو می‌بینه آف می‌شه_روی همون که خوشگل‌ترین پسر کلاس بالایی‌هاست و خبرش حتی تا پایین‌پایینی‌هام اومده، خبر دارن.دوتا معلم می‌تونن تو تایم کاری، کاری جز کار هم انجام بدن؟ به نظرتون چی؟آیا آخر قصه‌ما، به هم رسیدنه؟ اصلا من توی داستان تو نقشی دارم؟Start: 1401/09/24End: 1401/07/09…

𝙢𝙮 𝙜𝙧𝙖𝙮 𝙬𝙤𝙧𝙡𝙙↲

𝙢𝙮 𝙜𝙧𝙖𝙮 𝙬𝙤𝙧𝙡𝙙↲

2,793 352 11

|در حال آپ|مونو ها کسایی هستن که دنیا رو خاکستری میبینننمیشه بهشون گفت کور رنگ چون اونا با کسایی که کور رنگی دارن فرق میکنن!!اونا به فردی به اسم "پروب" نیاز دارن تا بتونن رنگ‌ها رو ببینن و تشخیص بدن اما خب اگه اونا پروبشون رو ملاقات کنن شاید یه مشکلاتی ایجاد شه..جانگ هوسوک یه امگا و مونو‌عه که اعتقاد داره نباید پروب رو پیدا کنه..اما چی میشه که بخاطر پدر بدجنسش ، پروبش که از بخت بدش جفتش هم هست رو ملاقات کنه؟؟ ___________________________________________×تو یه هـرزه‌ای و اینجا هم جاییـه که بـهش تعلق داری!+من هرزه نیـستم بابا ، چرا با من این کار رو میکنی؟؟اگه مامان اینجا بود کاری میکرد از کارات پشیمون بشی!! ••••••••••••_میخوای یه راز رو بدونی؟؟+چه رازی؟؟_من چهره کوری دارم.. ♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩♪⁩[بر گرفته از سریالِ color rush با کلی تغییر]کاپل اصلی : سپکاپل فرعی : ویکوک ، نامجینروز آپ : نامعلوم تعداد پارت : نامعلومژانر: کمدی ، چتی ، اسمات ، عاشقانه ، امگاورس ، فلافنکته: به ژانر بوک توجه کنید این بوک قراره سوییت و عاشقانه باشه پس اگه نمیتونید نخونید…

A Monster's Heart

A Monster's Heart

248,306 30,217 98

+"نمیدونم چی شد....دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم.مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟"-"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟من فقط فرشته ی عذابت بودم؛چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><>قلب یک هیولا، حکایت یه پسره.پسری که خودشو یه هیولا میدونه.چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' <><><><><><>کاپل اصلی: کوکجینکاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ...تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست!⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین!در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜…

Daddy's Little Boy

Daddy's Little Boy

1,107 75 3

[پسر کوچولوی بابا]چندشاتی، مینی فیک.____میشه به جاش فقط‌ تو رو بغل کنم؟پسر‌ کوچکتر توی تخت چرخید و پشتش رو به تهیونگ کرد:-نه خیر! من عروسک نیستم هیونگی!____کاپل: تهکوکژانر: رمنس، فلاف، یه کم لیتل اسپیس…

Fake love

Fake love

6,153 245 14

مقدمه:ریوجین دختری خشک و مغروره که همه ازش حساب میبرن ازش میترسن چون اون یه اربابه...اون یه برده داره به اسم جونگ کوکیه شب یه اتفاقی میوفته که همه چی از این رو به اون رو میشه⁦⁦•__•⁩کاپل:نامعلوم:))ژانر:اسمات،عاشقانه،کلکل،کمی طنز،…

☠•ғᴜᴛᴜʀᴇ ᴍᴇᴍᴏʀɪᴇs•☠

☠•ғᴜᴛᴜʀᴇ ᴍᴇᴍᴏʀɪᴇs•☠

3,730 321 3

اون ناخواسته وارد بازیی شد که هیچ اطلاعاتی دربارش نداشت . تنها چیزی که میدونست این بود که باید زنده بمونه ، پس چه کسی بهتر از اون که ازش برای زنده موندن استفاده کنه؟........_بسیار خب ، ورود همگیتون رو به این بازی "مرگ و زندگی"تبریک میگماول از همه ، خاطراتی که شما مالکش هستین به اونا میگن خاطرات آینده(FUTURE MEMORIES)وقتی که قراره مالک یکی از خاطرات آینده یکی دیگه رو بکشه جمله مرگ براش ظاهر میشه که جمله هشدار دهنده "بن بست (DEAD END)" هستش.حالا هویت همدیگرو پیدا کنین و پرچم بن بست های همدیگرو بالا ببرین و اگر قرار بود کشته بشین به هر وسیله ای سعی کنین جلوی اونو بگیرینزات این بازی مرگ و زندگی اینشکلیه.برنده نهایی یعنی آخرین فردی که اینجا بمونه جانشین من خواهد شد ، خدای زمان و مکان زندگی یا مرگبکشید قبل از اینکه کشته بشید و فاتح قلمرو حکومتی من بشید.......کاپل اصلی•ویکوککاپل فرعی•........ژانر•خشن °رمنس ° تخیلی °اسمات° کمی معمایی....🛑متوقف شده🛑نویسنده••KIM KoKO________________________این فیک از روی انیمه "خاطرات آینده" نوشته شده…

𝐹𝑖𝑟𝑒 𝑜𝑛 𝑓𝑖𝑟𝑒

𝐹𝑖𝑟𝑒 𝑜𝑛 𝑓𝑖𝑟𝑒

60,408 12,046 46

Genre : Romance | Smut | Historical | Fantasy | Cap :Vkook | Hopmin or yoonmin or theresom?Secret 😈Up: Author: Amador |حس میکرد به اون مکان تعلق داره...کششی که به مجسمه های درون سالن فرعی موزه داشت رو نمیتونست انکار کنه...انگار یک نفر اونجا بود و صداش میزد. هربار حس میکرد اون مجسمه زیبا با بال های بزرگ و فرشته مانندش، با چشم هایی پر احساس بهش خیره شده...بلاخره تصمیم گرفت برای یکبار هم که شده، بر ترسی که از اون سالن تاریک بهش القا میشد غلبه کنه و به سراغ اون مجسمه که جدا از بقیه ازش نگهداری میشد، بره...جلو رفت و در یک متری اون بت زیبا ایستاد. نگاهش و حتی تک تک اندام هاش ماهرانه برش خورده بود... البته جونگ کوک اینطور فکر میکرد...جلو رفت و از میله محافظرد شد. دستش رو روی گونه مجسمه و بعد سینه اش گذاشت...حس ارامشی که بهش منتقل میشد رو درک نمیکرد. سنگینی روی قلبش برداشته شده بود و حس میکرد به جایی که بهش تعلق داره برگشته...چشم هاش رو بست و اینقدر در ارامش غرق شد که نفهمید مجسمه در حال ترک خوردنه...با فرو رفتن در اغوش گرمی و حس پیچیدن پر های نرم به دورش، به خودش اومد...شوکه به نقطه ای خیره بود و صدای گرمی در گوش هاش پیچید: خیلی وقته منتظرتم دلبر...___________________________________________(تمامی سازمان ها، شخصیت ها، نسبت ها و اتفاقات درون فیکشن، ساخته ذهن رایتر می باشد و به دور از…

The End |tk|

The End |tk|

59,623 6,855 25

"تو نمیتونی با احساسات من بازی کنی جونگکوک، من ی اسباب بازی لنتی نیستم ک بازیتو کنی و بعد ولش کنی،فمیدی؟" " اوه فرشته، من هیچوقت نمیتونم ولت کنم" ---------------(ترجمه شده س)رتبه های این فف: # 1 IN VKOOK# 1 in taekook # 1 in fantasy - romance # 1 in bottomtae # 1 in taehyung…

𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄

𝗣𝘂𝗿𝗽𝗹𝗲 𝗠𝗼𝗷𝗶𝘁𝗼 | 𝖵𝗄𝗈𝗈𝗄

25,222 5,099 24

موهیتوی بنفش | 𝖯𝗎𝗋𝗉𝗅𝖾 𝗆𝗈𝗃𝗂𝗍𝗈تلقین چیزیه که روی ناخودآگاهِ انسان تاثیر میزاره، اگر با یک چیزی مدام مغزت رو به گا بدی و با خودت تکرار و تلقین کنی، قطعا توی ذهنت شکل میگیره. اما نه عاشق بودن! عشق رو نمیشه با تظاهر، پول و مال و زیبایی بدست آورد. تظاهر به دوست داشتن فقط میتونه احساساتِ واقعی که داری و ناخودآگاهت سعی داره اونهارو از خودآگاهت مخفی کنه، برات رو کنه و تورو تو یک بگایی بندازه!ژانر ↶عاشقانه، کمدی، کمی دراما، اسمات کاپل ↶«اصلی - ویکوک» تهیونگ↑- جونگکوک↓«فرعی - سپ»قسمتی از فیک ↶_به من نگو موهیتوی بنفش!_پس چی بگم؟ غیر ازینه که مثل یک موهیتو تو یک روزِ تابستونیِ گرمِ تخمی، برام لذت بخش و آرامش بخشی؟ غیر ازینه که با اون موهای بنفشِ دلبرت، ضربان قلبم رو روی هزار میبری و کاری میکنی دلم بخواد هرروز صبح اون تار های بنفشِ لعنتی روی سینه‌م باشن؟ خب بیشعور. تو خودِ موهیتوی بنفشی!•روزِ آپ: سه شنبه ها•…

دیوانه از قفس پرید

دیوانه از قفس پرید

1,121 134 3

دوک چی تو اون موجود دید که در قفس رو براش کرد؟…