وانشات استری کیدز
I saw him and I fell in love...I didn't knew it would end this way...…
I saw him and I fell in love...I didn't knew it would end this way...…
مجموعه از ریکشن های سمی از پسران ولگرد در وضعیت های سمی تر.با افتخاری دیگر از زیرمجموعه سم آباد تقدیم می شود.❗با جنبه وارد شوید.#1 in Bangchan…
☆Couple:Hyunlix☆Genre:Romance,Angest,Canon☆mini Fiction☆تو شب هایی که ماه اینطور می درخشه...چرا تو این شب ها انقدر احساس تنهایی میکنم؟☆پس امشب...طوری رفتار کن که انگار متوجه چیزی نشدی و فقط چشمهات رو ببند...و منی که انقدر در برابرت ناتوانم رو توی آغوشت پنهان کن..."…
Couple:Hyunlix, Chanmin, Minsung, chanbaekAuthor: NVGanres: Omegaverse, fluff, Smut🔞 , daily lifeS: 1400.10.13End: 1401.10.28آپ: پنجشنبه هالی فلیکس فن دو آتیشهی تری راچاست (بنگ چان چانگبین جیسونگ) جوری که تک تک آلبوماشونو داره و از زمان دبیوشون تا به حال حتی یه کنسرت و اجراشونم از دست ندادهاون امگای مغلوبیه که این موضوع رو از همه مخفی میکنه و برچسب مخصوصی که فروموناشو مخفی کنن میزنه چی میشه اگه این هارد استن با یه هیتر توی کامنتا دعوا کنه و فرداش توی دانشگاه ببینتش؟؟…
او را تماشا کردم، درتاریکی. میخواستم از او محافظت کنم و او را در امان نگه دارم..._چانمین_مینسونگ_هیونینژانر:درام_اسمات…
دوست داشتنم انقدر سخت هست که ماه آسمونت هم برام خاموش کنی هیون،نیاز به تظاهر کردن نیست.... ژانر:طنز،اسمات،مافیایی،درامکاپل اصلی:هیونلیکسکاپل های فرعی:مینسونگ، چانمینتاریخ شروع:2024/3/2....۱۴۰۲/۱۲/۱۲تاریخ پایان:..... وضعیت:در حال انتشارتاریخ های آپدیت:شنبه، دوشنبه، چهارشنبه…
-به چه حقی دستش دور کمرت بود؟ -ن..نمیدونمCapel:kookv & yoonmin & Hyonlixgenre: اسمات - امگاورس - دیگه؟ دوسش داشته باشین:)🩰🤍Please love it:)🤍🩰…
🍂 کاپل: تومین (مینهو و سونگمین)🍂 ژانر: انگست، تراژدی، درام🍂 نویسنده: cygnus (AO3)"بالاخره سونگمین اعضای گنگ رو دوباره جمع کرد ها؟" شوخی مینهو نادیده گرفته میشه وچانگبین صورتش رو چروکیده میکنه. "فکر نمیکنم الان زمان مناسبی برای خوشمزگی کردن باشه مرد."هشدار: اگه مرگ براتون موضوع حساس یا ناراحتکنندهای به حساب میآد لطفا بااحتیاط شروع به خوندن این فیکشن کنید چون همراه این فیک شیرجهی عمیقی به درون خاطرات، سوگواری، مرگ و حسرت خواهید زد.…
چه حالی داره از خواب پاشی و چیزی که باید فراموش میکردی رو هنوز به یاد داری ؟احتمالا مثل هان جیسونگ یکدفعه داد بزنی : خواب هایی که میبینیم همش از یه کارخونه میاد !ژانر : فانتزی ، های اسکول / کاپل اصلی : چانلیکس ، مینسونگ / کاپل فرعی هیونین ، چانگمین / کمی اسمات…
اندکی نوشته های کوتاه{ کلسیک} از استری کیدز.…
مگه سنجابا نباید بو بلوط بدن؟ پس تو چرا همیشه بوی شکلات میدی؟𝗪𝗶𝘀𝗵𝗶𝗻𝗴 𝗦𝘁𝗮𝗿 𓂃 ִֶָ ֙⋆𝗆𝖺𝗂𝗇 𝖼𝗎𝗈𝗉𝗅𝖾 : 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀 ֙⋆𝖲𝗂𝖽𝖾 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 ֙⋆𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖲𝗅𝗂𝖼𝖾 𝖮𝖿 𝖫𝗂𝖿𝖾, 𝖥𝗅𝗎𝖿𝖿, 𝖲𝗆𝗎𝗍┈ ⋆𝖲𝗍𝖺𝗋𝗍 : 23 𝖠𝗉𝗋𝗂𝗅┈ ⋆#1 𝖧𝖺𝗇 𝖩𝗂𝗌𝗎𝗇𝗀…
¦𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: ChanLix, BinSung, ChangLix¦𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: Romance, Smut, Drama¦𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: mahi01 ¦𝑹𝒆𝒏𝒅𝒊𝒕𝒊𝒐𝒏: Selene¦𝑪𝒉𝒂𝒏𝒏𝒆𝒍:@straykidsbl -نونا. با عقلت تصمیم نگیر. زندگیت...آیندهات رو خراب نکن. اولیویا تلخندی زد و از جیسونگ فاصله گرفت تا بتونه به چشمهای پسر کوچیکتر از خودش نگاه کنه. -کدوم آینده سونگی؟ مگه...مگه من آیندهای هم دارم؟ جیسونگ قطره اشکی که روی گونهی اولیویا افتاده بود رو با انگشتش گرفت. -متاسفم نونا... اولیویا لبخند زد و موهای جیسونگ رو بهم ریخت. -تو چرا بچه؟ تو چرا متاسفی؟ مگه تقصیر تو بوده؟ جیسونگ بغضش رو قورت داد و سرش رو پایین انداخت. -برای اونایی متاسفم که باهات اینکار رو کردن. برای برادر احمقت که حقیقت رو میدونه و هنوز هم انکارش میکنه! اولیویا پشت به جیسونگ به سمت میزش رفت. -مهم نیست. من خیلی وقته دارم با این درد میسوزم! ❄️💫 -مراقب خودت باش فلیکس. اینکه دارم میدمت دست چان، به این معنی نیست که برام بی ارزشی. اتفاقا چون خیلی باارزشی این کار رو کردم...چان به اعتمادم خیانت نمیکنه!❄️💫 چان سرش رو جلو برد. لبهاش رو روی گونه ی فلیکس چسبوند و محکم بوسیدش. -وقتی خجالت میکشی قلبم تندتر میزنه. فلیکس خندید و دست هاش رو دور گردن چان حلقه کرد. چان لبهاش رو روی چونه ی فلیکس چسبوند و آروم مکید. فلی…
𝗁𝗒𝗎𝗇𝗅𝗂𝗑 -عشق مثل ستارههایِ کوچک روی بینی و زیر پلک فلیکس متولد شده بود تا ابدش رو متعلق به خودش بکنه، اون ها داغ بودند و سوزناک و هیونجین بی پروا به سمتشون اوج میگرفت، اما حواسش نبود که ستارهها مریض شده بودند." میتونی لمسم کنی؟ اونا میگن لمس کشندهیِ تو تنها راه درمان ستارههای بیمار منه. " - - - - psychological. romance . angst . drama . smut .…
Scenario, oneshotسناریو، وانشات و ... از استری کیدز…
☆Couple: Hyunlix,Minsung☆Genre: Romance,Angest,Canon☆Mini Fiction☆یک سال...دقیقا یک سالی میشد که دیگه خبری از اون دلخوشی های کوچیک نبود.و فیلیکس احساس میکرد که تمام این یک سال رو زندگی نکرده...اهمیتی به اینکه حسی که داشت بخاطر وابستگی بود یا...هرچیز دیگه ای نمیداد...تنها چیزی که موقع نوشیدن بهش فکر میکرد...دلخوشی های کوچیک از دست رفته ای بودن که مرورشون دردناک تر از هرچیز دیگه ای بود...و این موضوع مجبورش میکرد که مدام از خودش بپرسه که اصلا چیشد که همه چیز انقدر ناگهانی تغییر کرد...اون دلخوشی های کوچیک کجا رفتن...اصلا مرور خاطرات قدیمی همیشه انقدر دردناک بود؟☆-چی از جونم میخوای؟+من فقط میخوام که همه چی دوباره مثل قبل بشه...-همه چی دوباره مثل قبل نمیشه لیکس...+چرا نمیشه؟-چون من دیگه دوباره مثل قبل نمیشم...☆روز های آپ:شنبه و چهارشنبه…
هیونجین، از عضو جدید خانوادشون یعنی هایبرید روباه، جونگین، راضی نیست. هیونجین از ده سالگی اعتقاد داشته جونگین فقط دردسر میاره، اما هایبرید با چاله گونه های بامزه، قراره دردسری درست کنه که در برابر ش اون های دیگه چیزی نیستن. دردسری که ممکنه به قیمت جونشون تمام بشه...𝘐 𝘞𝘢𝘯𝘵 𝘛𝘰 𝘊𝘩𝘰𝘪𝘤𝘦 𝘔𝘺 𝘍𝘢𝘷𝘰𝘳𝘪𝘵𝘦 𝘚𝘵𝘢𝘳 𝘍𝘳𝘰𝘮 𝘠𝘰𝘶𝘳 𝘌𝘺𝘦𝘴𑁍🍃ژانر: رومنس، اسمات، فانتزی🍃کاپل ها: هیونین، چانمین🍃روز های اپ: پنجشنبه…
"پایان یافته"مقدمه :اودینری....معروف ترین باند تبهکار اون کشور بود..رئیسشون انقدر که بدون به بیرحم ترین شکل ممکن آدم میکشته...به "دویل" معروف بوده..با موهای قرمزش که با دویل مو نمیزد ؛هی دارن شکست میخورن...یکی از اعضا..تمام اطلاعات اونارو لو داده..و حالا اون افتاده دنبالشون......Name : o𝖽𝖽𝗂𝗇𝖺𝗋𝗒Couple : hyunlix, minsungGenre : romantic, crime, mysteryEnd : happy endParts : 10…
Genre : smut , romance , action, horror , BLMain couple: hyunlix Sub- couple: minsungرایحه ی ای دی تی و کلت کمری ۲۰۱۸ ترکیبی نبود که همه میشناختن ولی ترکیب سرگردی بود که شنیدن صداش واسه هورنی شدن و ترسیدن کافی بود ولی لی فاکینگ فلیکس افتاد دست کسی که قرار بود ایندفعه اون هورنیش کنه و بترسونتش بالاخره ....اسیاب به نوبت سرگرد ... :)!…
- یه بوک برای نوشتههای کوتاه و بلند، از هر ژانری،از قشنگترینپسرای دنیا.…
╎⑇ 𝗡𝖺𝗆𝖾: 𝖡 𝖬𝖾╎⑇ 𝗚𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍╎⑇ 𝗖𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝖬𝗂𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀, 𝖧𝗒𝗎𝗇𝗌𝗎𝗇𝗀, 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗀𝗃𝗂𝗇╎⑇ 𝗪𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: 𝖡𝗂𝗇𝖩𝗂𝗇----_ جسمهامون توی فاصلهی نزدیکی از هم قرار دارن؛ درحالیکه روحهامون کیلومترها از هم دورن! گاهی حتی حس میکنم نامرئیام. حس میکنم اسمم رو به خاطرههای خاک خورده، تویِ دفتر خاطراتش سپرده؛ چون اسمم رو صدا نمیزنه.----فیکشن 𝖡 𝖬𝖾 رو میتونید در چنل 𝖦𝗈𝖽𝗌 𝖥𝗂𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇 هم دنبال کنید.…