Don't give me those eyes blueloubear
منو ببخش آقای تاملینسون ولی از اون لحظه ای که زجه هاتو برای عزیز از دست رفته ات - که اتفاقا به دست من از دست رفته - دیدم, به خودم قول دادم تا جایی که بتونم و اجازه بدی, کنارت باشم و ازت در برابر خودت مراقبت کنم...
Good enough larry_stylinson_Iran
You are reading the story above: TeenFic.Net