Nemsis5813
Crestfallen |سرافکنده| Vkook

Crestfallen |سرافکنده| Vkook

2,022 211 14

𖤍 Couple : Vkook𖤍 Genre : Mafia_romance_smut_Psychology- چرا باید همچین حسی بهت داشته باشم ؟چیزیه که نمیتونم بگم...نمیتونم توضیحش بدم. - تو توی من چی میبینی تهیونگ ؟- نور جونگکوک...خیلی زیاد...هرگز همچین نور درخشانی ندیده بودم.-میخوام کنارت بمونم ، تا آخر این راه... تو هم خوب میدونی که این نمایش یه مرگ تدریجیه.هربار که میکشت، مرگ رو ملاقات میکرد .از نزدیک.مردمک چشمهای قهوه ای رنگش،به نرمی گشاد شد.درست شبیه یه چاله عمیق که برای بیشتر دیدن، رشد میکرد.خونهایی که پاشیده میشد و توی هوا پرواز میکرد انعکاس واضحی توی مردمکهای گشاد شدش، به جا میذاشتن.هنوزهم ضربان قلبش طبیعی بود.بدون هیچ نوسانی...اولین قطره خون روی پوست صورتش نشست و با تمام وجودش اون گرما و مرگی که به واسطه زندگی متولد شده بود رو حس کرد.پلک‌هاش رو‌ روی هم گذاشت و چشمهاش رو بست.همه چیز کند پیش میرفت...لرزش پلک‌هاش و به آرومی شدت گرفتن ضربان قلبش تنها نشونه هایی بودن که میگفت باید بره عقب...…